|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
|||||||
| شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد |
 |
|
|
ابزارهای موضوع | نحوه نمایش |
|
#541
09-30-2010
|
||||
|
||||
بده دستات رو به من تا باورم شه پیشمی می دونم خوب می دونی تو تارو پود و ریشمی تو که از دنیا گذشتی واسه یک خنده ی من چرا من نگذرم از یه پوست و خون به اسم تن تو خیال من نبود دوباره عاشقی کنم ممنونم اجازه دادی تا دوباره زندگی کنم نمی دونم چی بگم تا باورت شه جونمی توی این کابوس درد،رویایه مهربونمی وقتی حتی پیشمی دلم برات تنگ میشه باز عشق تو توی لحظه هام حادثه ساز و قصه ساز به جون خودت که بی تو از نفس هم سیر میشم نمی دونم چی میشه بد جوری گوشه گیر میشم ممنونم که بچه بازیهام رو طاقت می کنی هر چقدر که بد میشم اما تو نجابت می کنی هر کجای دنیا که باشم بامنی و بر منی نگران حال و روزم بیشتر از خوده منی
__________________
-------------------------------  ای تو همیشه در میان آمدمت که بنگرم گریه امان نمی دهد
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#542
10-01-2010
|
||||
|
||||
|
بی تو
بی تو دلم می‌گیرد و با خودم می‌گویم کاش آن یک بار که دیدمت گفته بودم که بی تو گاه دلم می‌گیرد که بی تو گاه زندگی سخت می‌شود که بی تو گاه هوای بودنت دیوانه‌ام می‌کند اما نمی‌گفتم که این «گاه» ها گهگاه تمامِ روز و شب من می‌شوند آن وقت بغض راه گلویم را می‌گیرد درست مثل همین روزها
__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
|
|
#543
10-13-2010
|
||||
|
||||
|
ای داد فریاد له بی کسی
چه بکم نیه فریاد رسی امشو چن شوه دورمه یارانم جو زمین شور تشنه وارانم له دوری یاران چنی هولمه چنه بیستون غم له کولمه ای داد فلک از بی کسی و تنهایی چه کار کنم فریاد رسی نیست امشب چند شب است دور و جدا از یارانم به مانند زمین شور تشنه بارانم از دوری یاران و عزیزانم خیلی دلتنگم انقدر که به اندازه کوه بیستون غم بر روی شانه هایم سنگینی می کند
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#544
10-14-2010
|
||||
|
||||
__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
|
|
#545
10-15-2010
|
||||
|
||||
|
|
#546
10-18-2010
|
||||
|
||||
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی خالید حسامی( هیدی )
|
|
#547
10-18-2010
|
||||
|
||||
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی خالید حسامی( هیدی )
|
|
#548
10-21-2010
|
||||
|
||||
بچه ماهی به تور می نگریست
__________________
سوال نکن تا به تو دروغ نگویند
|
|
#549
10-21-2010
|
||||
|
||||
دیشب دلم گرفته بود ، مثل هوای بارونی
|
|
#550
10-21-2010
|
||||
|
||||
دلم تنگ است این شبها یقین دارم که می دانی
|
|
| کاربران در حال دیدن موضوع: 4 نفر (0 عضو و 4 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 06:12 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.