بازگشت   پی سی سیتی > سایر گفتگوها > مطالب آزاد

مطالب آزاد در این تالار مطالبی که موضوعات آزاد و متفرقه دارند وجود دارد بدیهیست که کنترل بر روی محتوای این تالار بیشتر خواهد بود

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 09-23-2009
تاري تاري آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,296
سپاسها: : 0

33 سپاس در 31 نوشته ایشان در یکماه اخیر
جدید زندگي و هدف از آن

هدف از زندگی چیست؟ ....
در مورد شناخت هدف آفرینش، در قالب یک مقدمه و چند نکته و تذکر، به گفت‌و‌گو می‌نشینیم.

تذکر این نکته را به عنوان مقدمه خاطرنشان می‌سازیم که
«آفرینش»، لباس به وجود آمدن است که خداوند آن را بر پیکره نیستی (عدم) پوشانده
و با به وجود آوردن همه، آنها را از زاویه نیستی، به گرمای خورشید هستی، منتقل ساخته است.
از این رو، «وجود»، خود نعمتی است که از آبشار الطاف الهی سرچشمه گرفته است
و اگر چیزی امکان و شایستگی آفرینش و به وجود آمدن داشت، اما آفریده نمی‌شد، آن وقت جای انتقاد بود؛
زیرا با نگاه عقل و فطرت، به خوبی آشکار می‌شود که
همیشه «بودن» و «داشتن»، بهتر از «نبودن» و «نداشتن» است.
درباره هدف آفرینش به نکات زیر توجه کنید:

۱) معنای هدف، باید مشخص شود.
«هدف برای هر کار و هر راه، نقطه‏ای است که آن راه و کار، به آن ختم می‏شود».
دقت کافی در این نکته، ما را از خطاهای بسیاری ایمنی می‏بخشد.
در طول تاریخ بشر، این خطاها بر سر راه کسانی قرار گرفته که به معنای صحیح «هدف» نیندیشیده و یا آن را نیافته‏اند.
از این رو، آنچه را که لازمه زندگی و یا از اجزای حیات دنیوی بشر بوده
و در مواردی ایده‏آل برای بخشی از زندگی به حساب می‏آمده، به اشتباه، هدف برای تمام حیات تلقی نموده‏اند
و با توجه به چگونگی این تلقی و انتخاب، دچار زیان در زندگی یا شکست‏های روحی شده‏اند.
در این باب، می‏توان به کسانی اشاره کرد که بهره‏مندی از لذت‏ها و شهوت‏ها را هدف دانسته‏اند؛
در حالی که این، تصور غلطی است؛ زیرا آن چه جزء زندگی است، نمی‏تواند هدف زندگی باشد.
برای چنین افرادی، پس از پایان زندگی، - حیات دنیوی - رسیدن به هدف، هیچ تصویری ندارد.
کسانی که رسیدن به مدارج عالی علمی را هدف زندگی خود دانسته‏اند،
علاوه بر آن که ممکن است در رسیدن به این مطلوب، ناکام شوند
و به دلیل احساس شکست، دیدی منفی و مأیوسانه نسبت به زندگی بیابند،
در صورت موفقیت نیز پس از پایان زندگی دنیوی، نیل به هدف دیگر برای آنان معنا نخواهد داشت.
بنابراین، باید «زندگی» و «هدف از زندگی» از یکدیگر متمایز شوند
و آن چه داخل در محدوده زندگی است، هدف زندگی تلقی نشود.
به هر صورت، هنگام پرداختن به پرسش هدف زندگی، باید
مافوق حیات طبیعی قرار گیریم؛ تا سراغ آن را در حیات طبیعی محض و شئون آن نگیریم.۱

۲) باید هدف را به درستی بشناسیم.
روشن است که متفکران و اندیشمندان بسیاری، در همه جوامع،
با توجه به مکاتب گوناگون در طول تاریخ، هدف‌های متفاوتی برای زندگی ترسیم و ارائه کرده‏اند.
این بدان معنا نیست که همه این نظرها، درست و همه این هدف‌ها، صحیح شناخته و به دیگران شناسانده شده باشند؛
زیرا ضدیت و یا تناقض بسیاری از این هدف‌ها، نشان‌گر صحت این مدعاست.
فرض کنید بیماری دارید که نیاز فوری به دارویی خاص دارد
و شما می‏دانید که این دارو، تنها در یک داروخانه عرضه می‏شود؛ امّا شما این داروخانه را نمی‏شناسید.
اکنون درمی‏یابید که دانستن نام یا مشخصات این داروخانه از طرفی
و یافتن آدرس آن از طرف دیگر، تا چه حد ضروری و جدی است؛
یعنی همان قدر که دانستن نام و مشخصات داروخانه برای یافتن دارو مهم است،
این که شما از کدام خیابان و به چه شکلی بروید، تا به آن داروخانه برسید، اهمیت خواهد داشت.
بدون شک اگر نام و آدرس و چگونگی رفتن به داروخانه به صورت اشتباه در اختیار شما قرار گیرد،
لطمه‏ای جان‌سوز و جبران‏ناپذیر، برای شما در پی خواهد داشت.
در اولین قدم از جست‌و‌جو برای یافتن هدف زندگی و راه رسیدن به آن،
پای ما به زنگ خطری برخورد می‏کند که هر چند تکان‏دهنده است،
اما برای هوشیاری و دقت بیشتر، سودمند خواهد بود.
آن زنگ خطر با زبان خود به ما چنین می‏گوید:
«تنها یک بار این راه را خواهی رفت و یک بار زندگی را تجربه خواهی کرد».
این اخطار مهم و جدّی، ما را بر آن می‏دارد که
با دقتی متناسب با اهمیت موضوع و موشکافی بسیار، به کاوش بپردازیم
و ضریب اطمینان بالایی برای یافته خود دست و پا کنیم.
با توجه به نکات مذکور، متوجه خواهیم شد که شناخت هدف زندگی، کار آسانی نیست؛
تا در توان ما یا امثال ما که خود برای اولین و آخرین بار از این راه می‏گذریم
و گویی باید دستی از آستین غیب برآید و با انگشت اشاره‏ای، هدف و سمت و سوی آن را به ما بنمایاند.
خوشبختانه باید بگوییم این دست، برآمده و در تعیین هدف و چگونگی رسیدن به آن، کاری کارستان کرده است.
خداوند مهربان که دوست دارد ما سعادتمند و نیک‌فرجام باشیم و برناتوانی ما در این باب، علیم است، حکیمانه و مشفقانه،
در حالی که به همه جهان هستی احاطه داشته، رمز و راز آن را از آغاز تا انجام، می‏داند
و هدف زندگی و راه رسیدن به آن را به خوبی و پله پله، به ما می‏آموزد
و ما که این را کامل‏ترین و مطمئن‏ترین تعلیم می‏دانیم،
با استفاده از آیات قرآنی - یعنی سخن خداوند - آن را برای شما باز می‏گوییم.
خداوند متعال در آیات گوناگونی این حقیقت را برای ما بازگفته است که
همه جهان هستی و به ویژه انسان به عالم بالا بازخواهند گشت
و فرجام تمامی امور و پایان زندگی، به سوی خداوند و از آنِ اوست؛
«وَ إِلَی اللّهِ عاقِبَتُ الْأُمُورِ؛ و فرجام کارها، به سوی اوست».۲
«وَ إِلَی اللّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ؛ و [همه] کارها به سوی خدا بازگردانده می‏شود».۳
بر این اساس، هدف، غایت، فرجام و آرمانی که اسلام برای بشر تصویر کرده، فقط خداست
و آدمی با جدا شدن از اصل و حقیقت خویش که همان «روح خدا» می‌باشد، دوباره به سوی خداوند در حرکت است
و در واقع، جهان به سوی آن هدف، در جریان است و ما
چه بخواهیم، چه نخواهیم، چه بدانیم و چه ندانیم، رو به سوی آن هدف داریم؛
هدفی که ماورای زندگی و عالم مادی و بلکه محیط بر عوالم دیگر است.
بنابراین، هدف از زیستن آدمی در این دنیا، بازگشت مختارانه و آزادانه او به اصل خویش است
و این، عبارت است از حرکت و صعود و بازگشت به سوی خداوند
و به بیان دیگر، انسان تنزل یافته، باید تلاش کند تا دوباره خود را پاک گرداند
و کمالات از دست رفته، محدود شده و زیر حجاب قرار گرفته خود را باز یابد و به حقیقت اصلی خود نایل آید.
چگونگی رسیدن به این هدف و کیفیت این بازگشت را نیز خداوند متعال، خود روشن ساخته است.
حضرت حق، رسالت تبیین این چگونگی را بر دوش برترین انسان‏ها، یعنی انبیا قرار داده است
و در واقع، در پرتو پیروی از ایشان و عمل به هدایت‏ها، ارشادات و تعالیم آنان است که
آدمی می‏تواند به اصل خود، یعنی حقیقت انسانیت و روح خدا که هدف اصلی و زندگی اوست، دست یازد.

به بخشی از آیات خدا در این باب توجه فرمایید:
«فَاتَّقُوا اللّهَ یا أُولِی الْأَلْبابِ الَّذِینَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللّهُ إِلَیْکُمْ ذِکْراً رسُولاً یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِ اللّهِ مُبَیِّناتٍ
لِیُخْرِجَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ؛
پس ای خردمندانی که ایمان آورده‏اید! از خدا بترسید.
راستی که خدا به سوی شما تذکاری فرو فرستاده است؛
پیامبری که آیات روشن‌گر خدا را بر شما تلاوت می‏کند؛
تا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‏اند، از تاریکی‏ها به سوی روشنایی بیرون ببرد».۴
این آیات با لحن خاصی، این حقیقت را مطرح می‏کنند که
پیامبران آمده‏اند تا با دستگیری انسان، او را از تاریکی‏هایی که به واسطه تنزلش از موطن اصلی خود در آن افتاده،
خارج کنند و او را به سوی نور - که همان حقیقت انسان و «روح خدا» بودن اوست - ببرند؛
«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً وَ داعِیاً إِلَی اللّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِیراً؛
ای پیامبر! ما تو را [به سِمت ] گواه و بشارت‌گر و هشداردهنده فرستادیم
و دعوت کننده به سوی خدا به فرمان او و چراغی تابناک».۵
این عبارات نیز حکایت‌گر این حقیقت است که
بعثت انبیا، برای دعوت به سوی حضرت حق است
و آنان همچون چراغی تابناک، روشن‌گر راه آدمی در رسیدن به مقصود و هدف زندگی‏اند.
ناگفته نماند که قرآن کریم، ایمان و عمل صالح را دو رکن اساسی و دو ره‌توشه مهم
برای رسیدن به هدف حقیقی و اصلی انسان در زندگی تلقی کرده است.
از میان آیات بسیار، تنها به چند نمونه زیر اشاره می‏کنیم:
«لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِینَ إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ؛
به راستی انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم؛ سپس او را به پست‏ترین [مراتب ] پستی بازگردانیدیم؛
مگر کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‏اند که پاداشی بی‏منت خواهند داشت».۶
«إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ؛
واقعاً انسان دستخوش زیان است؛ مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‏اند».۷

بنابراین، بر اساس آیات قرآن امور زیر روشن می‌شود:
۱) هدف زندگی، خارج از آن و در پایان راه آن قرار دارد و نه در متن آن.
۲) هدف زندگی، رسیدن و بازگشت به حقیقت اصلی خود، یعنی «حقیقت انسان» و روح خدا است.
۳) خداوند، چگونگی و کیفیت رسیدن به این هدف را توسط انبیای الهی برای ما روشن ساخته است.
خداوند در کنار عقل که حجت درونی است و در راه رسیدن به هدف زندگی، ما را به کلیاتی رهنمون می‏کند،
انبیا و کتاب‌های آسمانی را به منظور راهنمایی و معرفی جزئیات این راه، فرستاده است.
۴) ایمان و عمل صالح، دو رکن اصلی و مهم برای نیل به هدف حقیقی زندگی تلقی شده‌اند.

از آن چه به طور فشرده و اجمالی گفتیم، روشن می‏شود که
هدف زندگی برای نوجوان، جوان، دانشجو، کارگر، کارمند، پزشک، عارف، هنرمند، معلم، زن، مرد
و در یک کلمه «انسان»، یکسان است
و هر کس به اندازه ایمان و عمل صالحی که دارد و یا کسب می‏کند، می‏تواند به هدف حقیقی زندگی دست‏ یابد.
معنی این سخن، این است که
عارف بودن یا مذهبی بودن، لزوما از هنرمند بودن یا جوان بودن یا تلاش‌گر بودن یا پزشک بودن جدا نیست؛
بلکه صاحبان هر شغل و حرفه‌ای و دارندگان هر ذوق و طبعی، می‏توانند
با شناخت صحیح هدف زندگی و چگونگی رسیدن به آن و انجام اعمال و داشتن عقاید صحیح
و اوصاف و اخلاق پسندیده و در یک کلام، «ایمان و عمل صالح»،
در سیر به سوی خداوند و بازگشت به حقیقت انسانی، شرکت جویند.
با این نگاه به هدف زندگی، تلاش در جهت ایمان و عمل صالح، هر چند سخت باشد، اما بسیار لذت‌بخش است.
رو به سوی خدا آوردن، هر چند دوری برخی از اطرافیان را به دنبال دارد،
اما بسیار آرامش‌بخش و آمیخته با انس و لطف است و هجران از این وصال، بسیار جان‌سوز است.
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد ....

رويايم را ببين
خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش
با لبخند
نفسهايت را سپاس ميگويد
پس بر تو چه گذشته كه اينچنين
آرزوي مرگ ميكني ......





ببين فرصت نيست
فرصت براي بودن نيست
پس سعي كن
تا درخت را احساس كني
سبزه رابشنوي
و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي
تا روزي
شايد
درخت را تا مرز انار
تعقيب كني
(تاري)


پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #2  
قدیمی 09-28-2009
تاري تاري آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,296
سپاسها: : 0

33 سپاس در 31 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

هدف شما از زندگي كردن چيست حرف بزنيد كمي هم فكر كنيد
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد ....

رويايم را ببين
خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش
با لبخند
نفسهايت را سپاس ميگويد
پس بر تو چه گذشته كه اينچنين
آرزوي مرگ ميكني ......





ببين فرصت نيست
فرصت براي بودن نيست
پس سعي كن
تا درخت را احساس كني
سبزه رابشنوي
و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي
تا روزي
شايد
درخت را تا مرز انار
تعقيب كني
(تاري)


پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 08:11 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها