بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 07-03-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

تلخی نکند شیرین ذقنم
خالی نکند از می دهنم

عریان کندم هر صبحدمی
گوید که بیا من جامه کنم

در خانه جهد مهلت ندهد
او بس نکند پس من چه کنم

از ساغر او گیج است سرم
از دیدن او جان است تنم

تنگ است بر او هر هفت فلک
چون می رود او در پیرهنم

از شیره او من شیردلم
در عربده‌اش شیرین سخنم

می گفت که تو در چنگ منی
من ساختمت چونت نزنم

من چنگ توام بر هر رگ من
تو زخمه زنی من تن تننم

حاصل تو ز من دل برنکنی
دل نیست مرا من خود چه کنم


مولوی- دیوان شمس
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 07-03-2009
nae آواتار ها
nae nae آنلاین نیست.
کاربر فعال بخش سینما
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: بهشهر
نوشته ها: 1,694
سپاسها: : 1

31 سپاس در 27 نوشته ایشان در یکماه اخیر
nae به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

مستانه شد حديثش پيچيده شد زبانش
سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش
آنكس كه مست گردد خود اين بود نشانش
گه مي فتد ازين سو گه مي فتد از آن سو
من مستم و نترسم از چوب شحنگانش
چشمش بلاي مستان ما را ازو مترسان
برجه بگير زلفش دركش درين ميانش
اي عشق الله الله سرمست شد شهنشه
جان بر سرش فشانم پر زر كنم دهانش
انديشه اي كه آيد در دل ز يار گويد
وان شيوه هاش يا رب تا با كيست آنش
آن روي گلستانش وان بلبل بيانش
بگذر ز نقش و صورت جانش خوشست جانش
اين صورتش بهانه ست او نور آسمانست
پس اين جهان مرده زنده ست از آن جهانش
دي را بهار بخشد شب را نهار بخشد

دیوان شمس
__________________
ما خانه به دوشیم
ما خانه به دوشیم
تیم اس اس به دو عالم نفروشیم
سال 89 تو دربی 69
شیث رضایی دنبال فرهاد بدو
آی بدو آی بدو
آی بدو آی بدو
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 07-07-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

چون در کف سلطان شدم یک حبه بودم کان شدم
گر در ترازویم نهی می دان که میزان بشکنم

چون من خراب و مست را در خانة خود ره دهی‌
پس تو ندانی این‌قدر کین بشکنم‌، آن بشکنم‌


گر پاسبان گوید که «هی‌!» بر وی بریزم جام می‌
دربان اگر دستم کشد، من دست دربان ‌ بشکنم

چرخ ار نگردد گرد دل از بیخ و اصلش برکنم
گردون اگر دونی کند گردون گردان بشکنم

خوان کرم گسترده‌ای‌، مهمان خویشم برده‌ای‌
گوشم چرا مالی اگر من گوشة نان بشکنم‌

نی نی‌، منم سرخوان تو، سرخیل مهمانان تو
جامی دو بر مهمان کنم‌، تا شرم مهمان بشکنم‌



..
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن

ویرایش توسط ساقي : 07-07-2009 در ساعت 06:54 PM
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 07-31-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ما زبان را ننگريم و قال را
ما درون را بنگريم و حال را
ناظر قلبيم اگر خاشع بُوَد
گر چه گفت لفظ ناخاضع رَوَد
زانکه دل جوهر بُوَد، گفتن عَرض
پس طفيل آمد عَرَض ، جوهر غَرَض
ملت عشق از همه دين‌ها جداست
عاشقان را ملت و مذهب خداست
لعل را گر مهر نبود، باک نيست
عشق در دريای غم، غمناک نيست


...
..
.


آري مذهب عشق بالاتر از همه مذهب هاست...
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 08-01-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض دیوان شمس یا دیوان کبیر

دلی را کز آسمان ودایره افلاک بزرگتر است
وفراخ تر ولطیف تر وروشن تر
بدان اندیشه ووسوسه چرا باید تنگ داشتن
وعالم خوش را برخود چون زندان،تنگ کردن؟
چگونه روا باشد عالم چون بوستان را برخود چو زندان کردن ؟
همچو کرم پیله ،لعاب اندیشه ووسوسه وخیالات مذموم
برگرد نهاد خود تنیدن ودر میان زندان شدن وخفه شدن
ما آنیم که زندان را برخود بوستان گردانیم .

شمس تبریزی -مقالات شمس ص610





اگر آدمی از انقباض وتنگ نظری به در آید ونگاه خود را نسبت به دیگران مثبت وزیبا گرداند باب رحمت خداوند براو گشوده می شود ودل وروان وروح او سرشار از زیبای وطراوت می شود چرا که دوست داشتن دیگران ونگرش مثبت به زندگی موجب میشود که روابط انسان ها در مدار مهر ومحبت توسعه یابد در اثر این گشایش وسعه ی صدر ومهربانی زندگی فردی واجتماعی بدون تنش ودر گیری در مسیری روان وآسان جریان می یابد...



..
..
.
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 08-06-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض امروز خندان آمدی مفتاح زندان آمدی

ای رستخیز ناگهان وی رحمت بی منتها
ای آتشی افروخته در بیشه اندیشه ها

امروز خندان آمدی مفتاح زندان آمدی
بر مستمندان آمدی چون بخشش و فضل خدا

خورشید را حاجب تویی اومید را واجب تویی
مطلب تویی طالب تویی هم منتها هم مبتدا

درسینه ها برخاسته اندیشه را آراسته
هم خویش حاجت خواسته هم خویشتن کرده روا

ای روح بخش بی بدل وی لذت علم و عمل
باقی بهانه ست و دغل کین علت آمد وان دوا

ما زان دغل کژبین شده با بی گنه در کین شده
گه مست حورالعین شده گه مست نان و شوربا

این سکر بین هل عقل را وین نقل بین هل نقل را
کز بهر نان و بقل را چندین نشاید ماجرا

تدبیر صد رنگ افکنی بر روم و بر زنگ افکنی
وندر میان جنگ افکنی فی اصطناع لایری

می مال پنهان گوش جان می نه بهانه بر کسان
جان رب خلصنی زنان والله که لاغست ای کیا

خامش که بس مستعجلم رفتم سوی پای علم
کاغذ بنه بشکن قلم ساقی درآمد الصلا




.....
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 08-06-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض دیوان شمس

دیوان شمس یا دیوان کبیر

شامل غزلیّات شورانگیزی‌ است که از طبع فیّاض شاعر عارف و بلند پایهٔ قرن هفتم، مولانا جلال‌الدّین محمّد بلخی (رومی) تراویده‌است..

دیوان بلندنام غزلیّات شمس را دریایی دانسته‌اند لب‌ریز از حرکت و هیجان که در زیر ظاهری زیبا و آرامش‌زا سرشار است از شور همیشگی حیات و تلاش تمام‌ناشدنی زندگی...

از آنجا که وی به خاطر ارادت به مرادش شمس تبریزی در بسیاری از غزلیاتش شمس تخلص کرده‌است دیوان اشعارش را دیوان شمس می‌نامند.

روزی اتابک ابی بکر بن سعد زنگی از سعدی می‌پرسید:

«بهترین و عالی‌ترین غزل زبان فارسی کدام است؟»، سعدی در جواب یکی از غزلهای جلال الدین محمد بلخی (مولوی) را می‌خواند که مطلعش این است.


هر نفس آواز عشق می‌رسد از چپ و راست
ما بفلک می‌رویم عزم تماشا کراست





...
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن

ویرایش توسط ساقي : 08-06-2009 در ساعت 04:33 PM
پاسخ با نقل قول
  #8  
قدیمی 01-01-2010
مهسا69 آواتار ها
مهسا69 مهسا69 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: اهواز
نوشته ها: 730
سپاسها: : 4

18 سپاس در 16 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

هله عاشقان بشارت که نماند این جدایی
برسد وصال دولت بکند خدا خدایی

ز کرم مزید آید دو هزار عید آید
دو جهان مرید آید تو هنوز خود کجایی

شکر وفا بکاری سر روح را بخاری
ز زمانه عار داری به نهم فلک برآیی

کرمت به خود کشاند به مراد دل رساند
غم این و آن نماند بدهد صفا صفایی

هله عاشقان صادق مروید جز موافق
که سعادتی است سابق ز درون باوفایی

به مقام خاک بودی سفر نهان نمودی
چو به آدمی رسیدی هله تا به این نپایی

تو مسافری روان کن سفری بر آسمان کن
تو بجنب پاره پاره که خدا دهد رهایی

بنگر به قطره خون که دلش لقب نهادی
که بگشت گرد عالم نه ز راه پر و پایی

نفسی روی به مغرب نفسی روی به مشرق
نفسی به عرش و کرسی که ز نور اولیایی

بنگر به نور دیده که زند بر آسمان‌ها
به کسی که نور دادش بنمای آشنایی

خمش از سخن گزاری تو مگر قدم نداری
تو اگر بزرگواری چه اسیر تنگنایی

پاسخ با نقل قول
  #9  
قدیمی 01-01-2010
مهسا69 آواتار ها
مهسا69 مهسا69 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: اهواز
نوشته ها: 730
سپاسها: : 4

18 سپاس در 16 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


ای دل چون آهنت بوده چو آیینه‌ای
آینه با جان من مونس دیرینه‌ای


در دل آیینه من در دل من آینه
تن کی بود محدثی دی و پریرینه‌ای


خواجه چرایی چنین کز تو رمد عشق دین
زانک همی‌بیندت احمد پارینه‌ای


مرغ گزینی یقین دانه شیرین بچین
کمد از سوی چین مرغ تو را چینه‌ای


شیر خدایی خدا شیر نرت نام داد
از چه سبب گشته‌ای همدم بوزینه‌ای


صورت تن را مبین زانک نه درخورد توست
پوشد سلطان گهی خرقه پشمینه‌ای


هین دل خود را تمام در کف دلبر سپار
تا که نپوسد دلت در حسد و کینه‌ای


سینه پاکی که او گشت خوش و عشق خو
سینه سینا بود فرش چنین سینه‌ای


تشنه آن شربتی خسته آن ضربتی
تا تو در این غربتی نیست طمأنینه‌ای


هست خرد چون شکر هست صور همچو نی
هست معانی چو می حرف چو قنینه‌ای


خوب چو نبود عروس خوش نشود زو نفوس
از حفه و از رفه ز اطلس و زرینه‌ای


چون نروی زین جهان خوی خرابات جان
در عوض می بگیر بی‌مزه ترخینه‌ای


خانه تن را بساز باغچه و گلشنی
گوشه دل را بساز مسجد آدینه‌ای


هر نفسی شاهدی در نظر واحدی
آوردش بر طبق نادره لوزینه‌ای


خامش با مرغ خاک قصه دریا مگو
بکر چه عرضه کنی بر شه عنینه‌ای

پاسخ با نقل قول
  #10  
قدیمی 01-02-2010
مهسا69 آواتار ها
مهسا69 مهسا69 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: اهواز
نوشته ها: 730
سپاسها: : 4

18 سپاس در 16 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


مسلمانان مسلمانان چه باید گفت یاری را
که صد فردوس می‌سازد جمالش نیم خاریرا
مکان‌ها بی‌مکان گردد زمین‌ها جمله کانگردد
چو عشق او دهد تشریف یک لحظه دیاریرا
خداوندا زهی نوری لطافت بخش هر حوری
که آب زندگی سازد ز روی لطف ناری را
چو لطفش را بیفشارد هزاران نوبهار آرد
چه نقصان گر ز غیرت او زند برهم بهاریرا
جمالش آفتاب آمد جهان او را نقاب آمد
ولیکن نقش کی بیند بجز نقش و نگاریرا
جمال گل گواه آمد که بخشش‌ها ز شاه آمد
اگر چه گل بنشناسد هوای سازواری را
اگر گل را خبر بودی همیشه سرخ و تر بودی
ازیرا آفتی ناید حیات هوشیاری را
به دست آور نگاری تو کز این دستست کار تو

چرا باید سپرده جان نگاری جان سپاری را
ز شمس الدین تبریزی منم قاصد به خون ریزی
که عشقی هست در دستم که ماند ذوالفقاری را
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 10:08 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها