مشاعره با حروف انتخابی

[ماهین]

ما باده زیر خرقه نه امروز می کشیم
صد بار پیر میکده این ماجرا شنید

ک

[پریشان]

کاغذین جامه بخوناب بشویم که فلک

ره نمونیم بپای علم داد نکرد

ع

[مستور]

عشق نگذاشت دلم تا که کند خدمت عقل
اشتر مست چـــه تمکیــن ز مهـــاری بکند

غ

[ماهین]

غافل از مور مشو گر چه سلیمان باشی
که ز هر ذره به درگاه خدا راه بود

ی

[مستور]

یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید
دیوانه منم من که روم خانه به خانه

و

[فامی]

ویرانه نه آن است که جمشید بنا کرد
ویرانه نه آن ایت که فرهاد فرو ریخت
ویرانه دل ماست که با هر نگه تو
صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت
ت

[مستور]

تـــرسم نرسی به کعبه ای اعرابی
این ره که تو میروی به ترکستانست

الف

[فامی]

اگر دستم رسد بر چرخ گردون
از او پرسم که این چین لست است و آن چون
یکی رادادهای صد گونه نعمت
یکی نان جو آغشته در خون

ن

[فامی]

اگر دستم رسد بر چرخ گردون
از او پرسم که این چین ست و آن چون
یکی راداده ای صد گونه نعمت
یکی نان جو آغشته در خون

ن

[مستور]

نالــه چندان ز دلـم راه فلک دوش گرفت
که موذن سحر از ناله ی من گوش گرفت

ظ