بازگشت   پی سی سیتی > هنر > فیلم سينما تئاتر و تلویزیون Cinema and The Movie > سینمای جهان

سینمای جهان در این بخش به آثار سینمای خارجی و اخبار مربوط به آنها میپردازیم

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 07-26-2009
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض فیلم در بروژ، (2008) In Bruges

فیلم در بروژ، (2008) In Bruges
نقل قول:
در بروژ فیلم کوچک و بی سر و صدایی است.چه در هنگام اکران و چه بعد از آن خیلی درباره اش گفته نشد اگر چه معدود کسانی که درباره فیلم در وبلاگ هایشان نوشته همه معتقد بودند که در بروژ فیلمی عالی است.من هم باید اضافه کنم که خیلی عالی است.من بخصوص از شخصیت ری (کالین فارل) خیلی خوشم می آید.بازی بازیگران و کارگردانی درجه یک است و شوخی ها حساب شده اند.دیگر از یک فیلم چی میخواید؟؟
وبلاگ ما و سینما
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #2  
قدیمی 07-26-2009
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض نقد فیلم در بروژ


عکسی از پشت صحنه فیلم زیبای این بروژ
================================================

__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 07-26-2009
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

در بروژ، (2008) In Bruges

فیلم با این جملات آغاز می‌شود: “وقتی اون‌ها رو کشتم، اسلحه رو در رود تمز انداختم. در برگرکینگ، آلودگی دست‌هام رو شستم و رفتم خونه تا منتظر دستورات بشم. کمی بعد دستورات رسید: شما دوتا کودن‌ها از لندن گمشید بیرون. برید به بروژ… من حتی نمی‌دونستم این بروژ لعنتی کجاست. توی بلژیکه.” کالین فرل و برندن گلیسن در نقش “ریموند” و “کن” دو آدم‌کش حرفه‌ای هستند که برای “هری واترز” با بازی رالف فینس کار می‌کنند. صحنه‌های آغازین فیلم، ورود “ری” و “کن” را به شهر “بروژ” در “بلژیک” نمایش می‌دهد. “ری” به شدت از حضور در این شهر ناراضی و گله‌مند است و در مقابل “کن” از دیدنی‌های بروژ لذت می‌برد. بعدا در فیلم متوجه می‌شویم که “ری” در آخرین مأموریت، به صورت غیرعمدی و در اثر یک اتفاق، پسربچه‌ای را کشته است و به همین دلیل مدام خود را سرزنش می‌کند. “ری” چند روز بعد در بروژ با دختری به نام “ناتالی” آشنا می‌شود که در ادامه می‌فهمد او یک دلال مواد مخدر است…


“در بروژ” را Martin McDonagh کارگردانی کرده است. کارگردانی که تا پیش از این تنها یک فیلم کوتاه (با نام Six Shooter) را در کارنامه‌ی خود دارد و با همان فیلم نیز اسکار را برده است! “در بروژ” در شب افتتاحیه‌ی فستیوال ساندنس ۲۰۰۸ به نمایش درآمد و در ۸ فوریه‌ی ۲۰۰۸ در سالن‌های محدودی در امریکا بر روی پرده رفت. در ۱۵ فوریه در جشنواره‌ی فیلم دوبلین در ایرلند اکران شد و سپس در ۷ مارس در ایرلند و در ۱۸ آوریل به صورت گسترده در بریتانیا به سالن سینماها راه یافت.
“در بروژ” در مجموع نمره‌های بسیار خوبی از منتقدان گرفته است. تا تاریخ ۲۴ مارس ۲۰۰۸، منتقدان سایت RT امتیاز ۷۹ از ۱۰۰ را به آن داده‌اند و سایت متاکریتیک نیز به آن ۶۷ از ۱۰۰ داده است. این فیلم از اعضای سایت IMDb نیز امتیاز بسیار خوبی دریافت کرده است. “راجر ابرت” منتقد برجسته‌ی نشریه “شیکاگو سان تایمز” نیز فیلم را ستوده و به آن از ۴ نمره ۴ داده است. او درباره‌ی فیلم می‌گوید: “در بروژ” یک کمدی تلخ و تاریک انسانی، نوشته و اثری بی‌نظیر از کارگردان سینما و تئاتر، “مارتین مک دونا” است که داستان آن را نمی‌توان پیش‌بینی کرد.
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 07-26-2009
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

برای یک فیلمساز تازه کار همین بس است که فیلمش در سطوح معمولی سینمای جهان قرار گیرد اما وقتی شخصی با اولین فیلمهایش در سطوح بالای تکنیکی قرار می گیرد به واقع تماشاگر تشخیص می دهد با یک استعداد تازه و بدیع روبروست.


مارتین مک داناگ با دومین فیلم کارنامه اش اثری بدیع،زیبا،خوش تکنیک و چند لایه را به ما ارائه می دهد.اثری که ما را به یاد بهترین فیلم نوآرهای تازیخ سینما می اندازد و اگر با آنها برابری نکند به آنها بسیار نزدیک می باشد.او با تلفیق زیبا و کارآمد معماری قرون وسطایی و موسیقی بسیار زیبای متن فیلم و یک تراژدی انسانی که با بهترین کیفیت پرداخته شده است توانسته بیننده را تا پایان فیلم به خوبی درگیر کرده و همراه سازد.
فیلم عناصر موفق زیادی دارد.از جمله می توان به موسیقی متن فیلم اشاره کرد که به خوبی با فضای داستان و موقعیت های فیلم جفت و جور شده و آنها را تکمیل می کنند به عنوان مثال هنگام نشان دادن اماکن تاریخی شهر موسیقی مارا به عمق تاریخ می برد و ما به زیبایی در تصاویر غرق می شویم.از دیگر عناصر فیلم می توان مجموعه بینظیر بازیگران فیلم را نام برد.کالین فارل بیشک یکی از بهترین بازی های تاریخ زندگی اش را ایفا کرده است.او به خوبی نقش مردی که هنوز بچه مانده است و عذاب وجدان عمیق او را نشان می دهد.برندان گلیسن که بدون شک یکی از بهترین بازیگران حال حاضر جهان است هم به خوبی توانسته نقش یک حرفه ای افسرده که می خواهد گذشته را جبران و با رهایی ری او را به زندگی عادی باز گرداند بازی کرده است.او بسیار یادآور یک فاوست پشیمان است.رالف فاینس نیز بار دیگر درخشیده است.او بخوبی نقش یک شخصیت خشن و بیرحم اما سرسخت در اصول خود را ایفا کند.اما در واقع این فیلم محملی برای درخشش یک کارگردان باهوش و با استعداد است که با تلفیق همه عناصر یک نوآر درخشان به سینما تقدیم کرده است.
یکی نکات جالب فیلم استفاده از نقاشی های بروگل به خصوص نقاشی های مرتبط با قیامت،برزخ و جهنم او بود که به خوبی عاقبت گنه کاران را و شخصیتهای فیلم را نشان می دهد و تنها توبه کنندگان همچون ری شاید نجات یابند که ما در فصل پایانی شاهد بازسازی از تابلوی قیامت بودیم که ری در آنجا می گوید نمی داند چه سرنوشتی در قیامت خواهد داشت.
در پایان باید گفت این فیلم یکی از بهترین فیم نوآر های تاریخ سینما بودو نوید دهنده ظهور یک استعداد جدید در دنیای سینماست.
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 07-26-2009
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

موسیقی فیلم ـ در بروژ ـ In Bruges مقاله زیر در نشریه قلم دانشکده فنی و مهندسی نفت اهواز به طبع رسیده ...


موسیقی فیلم " در بروژ "
Music Of Film : IN BRUGES
حسام ذکا خسروی


در بطن ملودي , سخني عالمانه نهان است که هدف کارگردان را از بيان روايت , سهل کرده است .
حرفي که در پشت ملودي پنهان شده است , مخاطب را آگاه ميکند که اتفاقاتي در حال ايجاد شدن است .
.
.
.
.
کن به ريمي : آروم بمونيم و منظره رو ببينيم ... ( موسيقي ادامه دارد )




تاریخچه زندگی " کارتر بارول " Carter Burwell


وی متولد 18 نوامبر 1955 است
در سال 1977 از کالج هاروارد فارغ التحصیل گردید
او در هاروارد مطالعات انیمیشنی خود را با مری بیمز گذرانید و والکترونیک موسیقی را با ایوان ترفین ادامه داد وی همچنین مستقلانه مشغول به مطالعه MIT گردید و مسیر خود را از این طریق نیز ادامه داد و دنبال کرد .
پس از فارغ التحصیلی خود , در همان دانشگاه هاروارد دستیار مدرس الکترونیک موسیقی گردید .
در سال 1979 اولین انیمیشن وی با نام
Help , Im being crushed to death by a black rectangle
توانست جایزه نفر اول فستیوال فیلم جکسون ویل و نفر دوم فستیوال بین المللی انیمیشن اتاوا را به خود اختصاص دهد .
او در سال 1979 – 1981 در Computer Scientist به عنوان مسئول ارشد بخش به کار خود ادامه داد و موجبی شد که آزمایشگاه و لابراتوار ایسلند را برای تحقیقات وی در اختیارش قرار دهند .
از دیگر کارهای وی میتوان به نوشتن برنامه ای توسط وی در مورد پردازش تصاویر اشاره کرد .
در بین سال های 1982 – 1987 در موسسه تکنولوژی آمریکا مشغول به کار شد و طرح های انیمیشنی خود را به صورت کامپیتری ایجاد نمود و همچنین تحقیقات Digital Sound خود را به اتمام رسانید او در این بین در چند کارهای انیمیشنی تلوزیونی نیز کار کرد .
او در این سال انیمیشن Lensman را در ژاپن ساخت .
در دهه 1980 حرفه موسیقی خود را ادامه داد و وارد گروه های متعددی در شهر نیویورک گردید .
او همچنین موسیقی برای رقص , تئاتر,سینما نوشت .

فیلم هایی که توسط بارول آهنگسازی شدند :

  1. تقاطع میلر
  2. بارتون فینک
  3. داک هالیوود
  4. کالیفرنیا
  5. زندگی این پسر
  6. وکیل هادساکر
  7. داب روی
  8. فارگو
  1. زندانی اسپانیایی
  2. شغال
  3. The Big Lebowski
  4. Three King
  5. جان مالکوویچ بودن
  6. مفسد
  7. هملت
  8. افسانه یک شوالیه
  9. اقتباس
  10. سیمونه
  11. The Rookie
  12. کینزی
  13. قاتلین پیرزن
  14. فریب
  15. جایی برای پیرمردها نیست
  16. پیش از آنکه شیطان بداند مرده ای
  17. پس از خواندن بسوزان
  18. گرگ و میش



کارگردانان و آهنگسازان فیلم , بارول را با پشتوانه خوب آهنگسازی برای کارگردانان مطرح جهان میشناسند

برخی از فیلم های شهیری چون : تقاطع میلر , کالیفرنیا , زندگی این پسر , وکیل هادساکر , فارگو , شغال , هملت , سیمونه , قاتلین پیرزن , جایی برای پیرمردها نیست و آخرین کار وی با نام " گرگ و میش " .

در این مقاله تحلیلی کوتاه بر ساختار موسیقی فیلم " در بروژ " صورت میپذیرد .



ساختار و شکل موسیقی فیلم مزبور
۱. پاپ
۲ . موزیکالیته و فانتزی
۳. کلاسیک ( اپرا )
۴. موسیقی الکتریک و راک

سعی میشود علاوه بر تحلیل موسیقی ,
مطالب مرتبط در این مورد نیز ذکر گردد .

فيلم با نماي باز شهر بروژ با سلو نوازي پيانو آغاز ميگردد ( به موسيقي کوتاه پيانو خوب گوش فرا دهيد چرا که آهنگساز ملودي ثابت خود را با گوش شما آشنا ميکند و بيان ميدارد که تا پايان فيلم در جاي جاي فيلم با اين ملودي خاص در تماس هستيد )
ملودي بسيار آرام و فرح بخش بر فضا حاکم است بلافاصله در قطعه بعد ويلنسل همان ملودي خاص را ادامه داده و به همراه ارکستر , ملودي را با وزني سنگين به اتمام ميرساند .
آهنگساز با فضاي حاکم بر شهر ( از حيث تاريخي ) آگاه است , چراکه وقتی, کارگردان دوربين خود را در شهر وارد ميکند و بيننده را با سطح شهر , معماري گوتيک , فرهنگ عامه مردم و تاريخ غني شهر آگاه ميکند , آهنگساز نيز فرصت را مغتنم شمرده و قطعه قبلي را با ورود ساز هارپ و آکاردئون به آرامي به پايان ميرساند و با استفاده از اين کار خواه ناخواه بيننده را با فضا هماهنگ ميکند و گويي او را با فرهنگ و معماري اين شهر الفت ميدهد .

بحث را متمرکز بر روي تم فيلم ميکنيم .
همانطور که پيش از اين گفتيم , مخاطب با فيلمي به همراه موسيقي کلاسيک روبه رو است و محور اصلي بر اين اصل استوار است ولي آهنگساز به صورت موجز از فضاي فانتزي , پاپ , اپرا (Opera) و الکتريک و راک استفاده میکند .

به صورت موجز از هريک از سبک هاي پيش گفته المان هايي را اشاره ميکنم .
در مورد سبک فانتزي , که در اين فيلم يکي از کوتاه ترين شکل هاي موسيقي بود , خواننده را سوق ميدهم به سکانس ابتدايي فيلم , صحبت بين ريمي و مرد چاق آمريکايي .
فانتزي در واقع فضايي است ماوراي داستان و اتفاقاتي را در مکاني رويا گونه رقم ميزند و بیننده را به مکانی فرای این جهان برده و او را با خاطرات نوستالژیک کودکی اش روبه رو میکند .

اپرا : گفته خود را با گفته راجر کيمي ين منطبق کرده و سکانس مربوطه را با فضاي حاکم را شرح و توصيف ميدهم
" در اپرا شخصيت ها و طرح داستان به جاي گفتار که در درام متعارف به کار گرفته ميشود به واسطه آواز نمايانده ميشود . با پذيرفتن اين قرارداد اپرا مايه لذت فراوان ميشود . موسيقي آن گوشنواز است و تاثير حسي کلام و داستان را تشديد ميکند و موسيقي اپرا با تجسم حالت , شخصيت , پويايي و کنشي دراماتيک حتي يک داستان پيچيده را نيز باورپذير ميکند
سيلان موسيقي داستان را پيش ميبرد . در اپرا , موسيقي همان درام است ...

باردل در سکانس میانی و پیش از اوج فیلم , داستان را با اپرا ادامه میدهد .

( صحنه ای که کن قرار است نزد کسی برود تا اسلحه تهیه کرده و بوسیله آن ریمی را به قتل برساند )

صحنه کوتاه است و هیچ دیالوگی نیست و فقط موسیقی ( اپرا ) شنیده میشود
اپرا همه چیز را به مخاطب میگوید , استیصال و درماندگی در چهره هری , دوزخی که او در میان آن قرار گرفته , عشقی که شاید تنها دلیل زنده ماندن اوست , حتی موسیقی به ما میگوید که کن هیچوقت ریمی را نمیکشد !
-----------------------------------------

موسیقی الکتریک و راک :

راجر کیمی ین : موسیقی راک در دهه های 1960-1970 اغلب آمیزه ای از ریتم های پیچیده است . در دهه 1980 اجرا کنندگان از پلی ریتم های موسیقی آفریقایی , ریتم راک را پیچیده تر میکردند .

بارول برای احساسات بیشتر در صحنه های درگیری و جنگ از این نوع سبک موسیقی استفاده کرده است .
موسیقی مزبور با همراهی دوربین فیلمبردار گاه صحنه های پر تحرکی را رقم میزند و استرس و هیجان را از طریق نزاع هری و ریمی به مخاطب انتقال میدهد .



موسیقی کلاسیک از نظر بافت , ریتم , حالت و ملودی ویژگی های خاص خود را دارد که صحبت از تمام این مسائل در این بحث نمیگنجد
ویژگی های موسیقی کلاسیکال که مدالیته اصلی و بنیانی موسیقی این فیلم را تشکیل میدهد عبارتند از : فضایی آرام و ملودیک ( البته بر پایه هارمونی ) , وزن های ساده و سنگین ( اغلب 2\4 ) , سکوت های متوالی و ریتم سنگین حاکم بر فضای فیلم .

فیلم , فیلمی است با موسیقی کم ولی پر حجم .
گو آنکه در بین سکانس ها موسیقی کم استفاده شده ولی بیننده را مشتاقانه به سوی خویش میکشد
و این یکی از بزرگترین ویژگی های سکوت در موسیقی است .

قطعه موسیقی که برای خود بنده جالب به نظر آمد و قابل توجه بود
سکانسی بود که هری وارد شهر گردید

تم این سکانس منطبق است بر درآمد چهارگاه و فضایی این چنین دارد البته اطلاعی ندارم که بارول با علم به موسیقی ایران آنرا ساخته و یا ناآگاهانه گرایش به این موسیقی لطیف پیدا نموده ...

و در انتها تیتراژ پایانی این فیلم تمام موسیقی فیلم را مرور میکند

حرکتی از آرامش به سوی آرامش .....

پایان

حسام ذکا خسروی
WWW.Busalik.blogfa.COM
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 05:12 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها