|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
#1121
10-24-2009
|
||||
|
||||
حرفو انتخاب نکردی منم آخرین حرفو میگیرم.
در ساز ناز بود ترا نغمه هاي خوب اين دم قيامت است که خوشتر فزوده اي . ز
__________________
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد
طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم . . . 
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#1122
10-24-2009
|
||||
|
||||
|
زلف چون عنبر خامش که ببوید هیهات
ای دل خام طمع این سخن از یاد ببر م
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#1123
10-24-2009
|
||||
|
||||
|
مشتاقی وصبوری از حد گذشت یارا
گر تو شکیب داری طاقت نماند مارا خ
__________________
یکی می پرسد اندوه تو از چیست؟سبب ساز سکوت مبهمت کیست ؟ برایش صادقانه می نویسم :برای آنکه باید باشد ونیست!!!!!!!!!!!!!!!!
|
|
#1124
10-25-2009
|
||||
|
||||
|
خوشتر از فکر می و جام چه خواهد بودن
تا ببینم که سرانجام چه خواهد بودن
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#1125
10-26-2009
|
||||
|
||||
|
رزي جان حرف انتخابي؟ چون منزل ما خاک نیست، گر تن بریزد باک نیست اندیشه‌ام افلاک نیست، ای وصل تو کیوان من ب
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
|
|
#1126
10-27-2009
|
||||
|
||||
|
ببخشید ساقی جون حرف انتخابی یادم رفت
بس تجربه کردیم در این دیر مکافات با درد کشان هر که در افتاد بر افتاد س
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#1127
10-27-2009
|
||||
|
||||
|
سرمست درآمد از درم دوست
لب خنده زنان چو غنچه در پوست چون دیدمش آن رخ نگارین در خود به غلط شدم که این اوست ش
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
|
|
#1128
10-27-2009
|
||||
|
||||
|
شهریست پر کرشمه ی حوران ز شش جهت
چیزیم نیست ور نه خریدار هر ششم ج
__________________
یکی می پرسد اندوه تو از چیست؟سبب ساز سکوت مبهمت کیست ؟ برایش صادقانه می نویسم :برای آنکه باید باشد ونیست!!!!!!!!!!!!!!!!
|
|
#1129
10-27-2009
|
||||
|
||||
|
جماعتی که نظر را حرام میگویند
نظر حرام بکردند و خون خلق حلال غزال اگر به کمند اوفتد عجب نبود عجب فتادن مردست در کمند غزال ز
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
|
|
#1130
10-27-2009
|
||||
|
||||
|
ز هوشياران عالم هر كه را ديدم غمي دارد..
دلا ديوانه شو ديوانگي هم عالمي دارد.. س
__________________
-------------------------------  ای تو همیشه در میان آمدمت که بنگرم گریه امان نمی دهد
|
 |
| کاربران در حال دیدن موضوع: 3 نفر (0 عضو و 3 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 04:01 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.