بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > فرهنگ

فرهنگ تمام مباحث مربوط به فرهنگ در این بخش

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #11  
قدیمی 09-24-2009
nae آواتار ها
nae nae آنلاین نیست.
کاربر فعال بخش سینما
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: بهشهر
نوشته ها: 1,694
سپاسها: : 1

31 سپاس در 27 نوشته ایشان در یکماه اخیر
nae به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

آره اون روز رو هیچوقت یادم نمی ره
ترم دوم بودیم نشسته بودم سر صندلی که با دوستش اومد داخل کلاس
تا آخر اون ساعت داشتم نگاهش می کردم
تا بالاخره...
__________________
ما خانه به دوشیم
ما خانه به دوشیم
تیم اس اس به دو عالم نفروشیم
سال 89 تو دربی 69
شیث رضایی دنبال فرهاد بدو
آی بدو آی بدو
آی بدو آی بدو
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #12  
قدیمی 10-03-2009
tasala آواتار ها
tasala tasala آنلاین نیست.
تازه کار
 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 18
سپاسها: : 0

3 سپاس در 3 نوشته ایشان در یکماه اخیر
tasala به  ICQ ارسال پیام tasala به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض مگه میشه یادم بره

اونو تو کافی شاب که با دوستام رفته بودم دیدم
روز قشنگی بود
پاسخ با نقل قول
  #13  
قدیمی 10-03-2009
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

امیدوارم هیچ کدومتون با حسرت در اینجا پست نزده باشین و به اون روز و به اون مکان با غصه فکر نکنین...
از اویرتها و احساساتتون چیزهای دیگه ای دریافت میشه..
امیدوارم همیشه با خوشی با خوشحالی با علاقه به اون روز به اون جا به اون کس فکر کنین....
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
  #14  
قدیمی 10-03-2009
سادات آواتار ها
سادات سادات آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: وتمدن ازاین شهربه پاخواسته...
نوشته ها: 329
سپاسها: : 16

37 سپاس در 25 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

اولین بار که دیدمش از خجالت رویم نشد خوب عکسش روببینم ولی من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم..
__________________
یکی می پرسد اندوه تو از چیست؟سبب ساز سکوت مبهمت کیست ؟
برایش صادقانه می نویسم :برای آنکه باید باشد ونیست!!!!!!!!!!!!!!!!
پاسخ با نقل قول
  #15  
قدیمی 10-03-2009
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

نهههههههههههههههه مگه دیدمش اصلا؟کی دیدمش که خودم خبر ندارم؟
پاسخ با نقل قول
  #16  
قدیمی 02-16-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

چرا این تاپیک اینقدر خلوت و کم طرفداره

چرا شمام نمیگین که اولین بار کجا دیدینش؟

بگین، فقط خواهشا از احساسات پاکتون باشه،

از شوق نگاهتون تو اون لحظاهی که نگاهش رو دیدین.

از شدت ضربان دلتون اون لحظه ای که مهمون براش اومد.

از ذهنتون اون لحظه که درهاش بسته شد.

از سیماتون اون لحظه ای که سیماش رو دیدین.


از لحظه ای که خواستین برای اولین بار و نه آخرین بار بهش بگین که

.

.

.



امیدوارم که هیچ کس از این پایینیا نگه

ولی
از اون لحظه ای که نگاهش برای همیشه از نگاهتون برداشته شد

از اون لحظه ای که عقلتون بر ذهنتون پتکی به سنگینی تمام دنیا کوبید

از اون لحظه ای که دلتون مهمون آسمانی خودشو برای همیشه از دل برون کرد که وای به اون روز و اون کس که مهمون دلشو بیرون کنه

از اون لحظه ای که به خودتون می گفتین
ایکاش........
ایکاش........

و ایکاش
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #17  
قدیمی 02-16-2010
MAHDI آواتار ها
MAHDI MAHDI آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,283
سپاسها: : 8,686

3,285 سپاس در 1,349 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خوشبختانه هنوز ندیدمش
__________________
ــــــــــــــــــ


خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟
ساقی کجاست؟ گو سبب انتظار چیست







پاسخ با نقل قول
  #18  
قدیمی 02-16-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

بالاخره بعد از اون همه انتظار دیدمش ، شاید بهترین لحظه زندگیم بود، شاید نه حتما
قبل از اون هر شب خوابشو میدیدم ، هر دفعه با یه شکل و تصویر جدید
حتی تو بیداری هم مجسمش میکردم
بالاخره انتظار پایان گرفت و دیدمش خیلی لحظه زیبایی بود
چهره ش اصلا شبیه اون چیزهایی که تو خواب و بیداری دیده بودم نبود خیلی متفاوت بود
دور از انتظار ولی هر چی بود شیرین بود خیلی دوست داشتنی
وقتی دکترم به پرستار گفت بگیرش بالا مادرش خوب ببینش چشمهای درشت و سیاهشو که دیدم، از خوشحالی نتونستم جلوی اشکامو بگیرم
آره دخترم به دنیا اومده بود و منو به دلیل فشار خون پایین موقع عمل بیهوش نکرده بودن
ولی با اون همه استرس که در موقع عمل داشتم و دائم صلوات میدادم بعد از دیدن دخترم
همه چی رو فراموش کردم و به خودم میگفتم دیگه این لحظه زیبا هیچوقت برام تکرار نمیشه
اما خداوند یکبار دیگه این لحظه رو توی زندگی من رقم زد و یه بار دیگه دقیقا این شرایط
برام تکرار شد موقع تولد پویان آره بازم با شرایط خاصی که داشتم موقع عمل شاهد همه چی بودم و صدای پزشکم و متخصص بیهوشی و دستیار جراح رو می شنیدم
امیدوارم همه مون قدر لحظات شیرین زندگیمونو بدونیم و اولین دیدار عزیزانمون همیشه یادمون باشه که قدرشونو بدونیم
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #19  
قدیمی 02-16-2010
Setare آواتار ها
Setare Setare آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
نوشته ها: 2,007
سپاسها: : 926

875 سپاس در 242 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

اولین بار که دیدمش خیلی سرد بود...حدودا 2سال پیش برای یه جشنواره دانشجویی اومده بود تهران...تو انجمن علمی ما داشت با یه لپ تاپ ور می رفت...
بعد از حدود 8 ماه به وسیله یکی از دوستای مشترکمون به هم معرفی شدیم که با هم تو یه سری زمینه های کامپیوتری کار کنیم...از طریق نت با هم در ارتباط بودیم...تا وقتی که اومد تهران...اون روز نمی دونم چرا با اینکه هیچ احساسی به جز تحسین کردنش نسبت بهش نداشتم اما دستام می لرزید...رنگم پریده بود...نمی دونم چم شده بود...
بعدش که رفت و آمد هاش بیشتر شد...احساس من هم عوض شد...
نمی دونم عادت بود یا...
دیگه چه می خواستم چه نمی خواستم دلم باهاش رفت...
می تونم بگم حس فوق العاده ایه!
__________________
من ندانم که کیم
من فقط میدانم
که تویی
شاه بیت غزل زندگیم...
پاسخ با نقل قول
  #20  
قدیمی 02-16-2010
fada آواتار ها
fada fada آنلاین نیست.
کاربر علاقمند
 
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: قم
نوشته ها: 120
سپاسها: : 1

3 سپاس در 3 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

منم اولین بار تو عروسی خواهرش دیدمش فکر کنم اون موقع هنوز مامانش تو نقشه نرفته بود اما دفعه اصلی عید غدیر خونه ی مادر بزرگم دیدمش البته اون منو دید ومن از همه جا بی خبر ازش پذیرایی کردم فرداش مامانش زنگ زد و ....................
نکته اینجاست که جواب من منفیه اما انگار دست بردار نیستن
تا ببینیم خدا چی میخواهد؟
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 12:28 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها