بازگشت   پی سی سیتی > تالار علمی - آموزشی و دانشکده سایت > دانشگاه ها > رشته های هنر

رشته های هنر در این زیر تالار به بحث و گفتگو در مورد مطالب مربوط به هنر پرداخته میشود

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #11  
قدیمی 07-10-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

هنرسوزن دوزی‌


یکی از هنرهای کهن برای تزیین البسه، سوزن دوزی است . این هنر کهن در ایران نیز دارای قدمت زیادی است و بیشتر به عنوان ثبت نشان قبیله و ایل بر روی لباسها دوخته می شوده است



پوشش شاید نخستین چیزی نباشد که انسان به آن دست یافته اما مطمئناً حتی پیش از کشف آتش یکی از موثرترین ابزارها برای نگهداری بدن در مقابل بسیاری از عوامل طبیعی بوده است.
الیاف گیاهی، ریشه‌ها و پوست برخی از حیوانات ابتدایی‌ترین پوشاک انسان اولیه را تشکیل می‌داد و چون پوست نمی‌توانست در تمام فصول یا در موفقیت‌های آب و هوایی گرم مورد استفاده قرار گیرد، انسان خلاق دریافت که می‌تواند با چیدن پشم حیوانات و تبدیل آن به نخ و بافت آن استحکام بیشتری به تن پوش ساده خود بدهد، با کشف پنبه تحولی عظیم‌تر در پوشاک و ساختار اجتماعی و اقتصادی بشر بوجود آمده و پیامدهای تاریخی بسیاری پیش روی انسان قرار گرفت.
همچنان که تخم کرم ابریشم، هنر ابریشم‌کشی و ابریشم‌بافی در بوجود آوردن جنگ‌ها، پیروزی‌ها و ایجاد بزرگترین راه تجارت شرق و غرب، شمال و جنوب کره خاکی (جاده ابریشم) شده است.
انسان در بستر تاریخ تکامل می‌یابد و تن پوش ساده او به شکلی طبقاتی با گرایش‌های اعتقادی دگرگون می‌شود صنعت و هنر پارچه بافی پوشاک او را از هزاره‌های قبل از میلاد متحول می‌سازد و با تنوع طلبی در مدل‌های مختلف پوشاک سعی در نشان دادن گرایش‌های ادبی و طایفه‌ای می‌کند.
با نگاه کردن به نقوش به کار برده شده در آن‌ها شناسنامه ملی و پوشاک آن‌ها مشخص بود. هنوز هم نقوش سوزن‌دوزی شده روی پوشاک آن‌ها نشانه وابستگی قومی آنان است که در گذشته این مطلب از اهمیت بسیاری برخوردار بود.
افراد هر قبیله با تعصب خاصی در حفظ و پاسداری ارزش‌های قبیله ای خود تلاش داشتند، از این رو با دوخت علایم و طرح‌هایی خاص روی پارچه با اشکال گوناگون دوختی (قلاب‌دوزی ، گلابتون دوزی، ابریشم دوزی، ملیله دوزی و شبکه دوزی) دست به ابتکاراتی می‌زدند.
هنر سوزن دوزی جزء معدود هنرهایی است که تاکنون هیچ اثر مکتوبی و مستقلی از گذشته به شکل، نوع و اهمیت آن نپرداخته گرچه با مطالعه دقیق آثار باز مانده در موزه‌ها و کتاب‌های منتشر شده در خارج از کشور پی به اهمیت و ضرورت حضو ر آن حتی در زندگی امروزی می بریم.
پس از ظهور اسلام در ایران رودوزی‌های سنتی ایران به حیات تاثیرگذار خود همچنان ادامه می‌داد، اگر چه تحولی شگرف در نقش‌ها و طرح‌های ایرانی پدید آمد اما ویژگی‌های ایرانی بودن خود را از دست نداد.


از آن زمان که استخوان تیز پرندگان و ماهی‌ها به عنوان سوزن به کار گرفته می‌شد تاکنون که سوزن‌ها با اشکال مختلف و کیفیتی بسیار خوب در دسترس است از سوزن دوزی به عنوان هنری تزئینی استفاده شده است.
در صحنه شکار گراز، شاه لباسی در تن دارد که پارچه ء آن مزین به نقش سیمرغ در نشانه‌های دایره وار است. در لولان (منتهی الیه شرق ایران) چند تکه ملیله دوزی و قلابدوزی پیدا شده است که احتمالا می‌تواند متعلق به دوره اشکانیان باشد عصر ساسانی در نقش دیواره جانبی طاق بستان زیور تشریفاتی جامعه پادشاه که بر تخت نشسته درون شمهء مرکزی به روی قرصی از بلور مهر کنی شده و با انواع زردوزی و گل اندازهای تنگ هم تزئین فراوا ن یافته و جامعه‌ای ملتزمان و فیل سواران با نگاره‌های گیاهی و پرندگان دست دوزی شده است.
پس از ظهور اسلام در ایران رودوزی‌های سنتی ایران به حیات تاثیرگذار خود همچنان ادامه می‌داد، اگر چه تحولی شگرف در نقش‌ها و طرح‌های ایرانی پدید آمد اما ویژگی‌های ایرانی بودن خود را از دست نداد.
اعتقادات مذهبی هنرمندان در بعضی از نقاط پرهیز از شبیه سازی و همانند پردازی سبک جدیدی از پردازش طبیعت و محیط زندگی را به ارمغان آورد.


این نگرش در مناطق مختلف به گونه‌های کاملا متفاوت جلوه‌گری می‌کند. دوزندگان با علم به این مطلب که پوشاک نماد دلبستگی‌های خاص و گرایش‌های فکری هر شخص است سعی در انعکاس عقاید و تاثیرات آن داشتند.
رنگ‌ها در این رهگذر خود نشانی بود برای اعلام موجودیت و گرایش‌های فکری مختلف که در کنار دوخت‌ها معنا و هویتی جدید پیدا می‌کرد و در هر دوره‌ای از تاریخ ایران معنا و مفهومی خاص داشت.
ناگفته نماند که تأثیر فرهنگ و آداب پوششی ایرانیان، دست دوزی‌ها و ظرافت پارچه‌های ایرانی از همان ابتدای ورود تازیان به خاک ایران آنان را سخت مجذوب و مفتون خود ساخته بود.
از آنجایی‌ که پوشاک ایرانیان از عهد باستان تا آن زمان با ظرافت، زیبایی و تنوع بسیاری دست دوزی می‌شد. از انواع سوزن دوزی‌هایی که در آن دوره مرسوم بود گلابتون دوزی، نقده دوزی، قلابدوزی، ملیله‌دوزی، پولک‌دوزی، منجوق‌دوزی، مروارید‌ دوزی و شبکه‌دوزی را می‌توان نام برد.
پوشاک ایرانیان جزء بهترین تحفه‌هایی بود که در بین قبایل غیر ایرانی به عنوان هدیه یا ثروتی گرانبها رد و بدل می‌شد و حتی به همراه مردگان متمول دفن می شد تا شاهدان دفن پی به ثروت و اعتبار متوفی ببرند.
آوازه سوزن‌دوزی‌های ایران نه فقط اعراب بلکه یونان، روم و قسطنطنیه را نیز تحت‌الشعاع قرارداده بود، آنچنان که رقیبی برای پارچه‌ها و سوزن‌دوزی‌های آن زمان تلقی می شد تا آنجا که کلیسای روم استفاده از منسوجات ایرانی را ناروا اعلام کرد.
با مطالعه تحلیلی متون تاریخی در عرصه مبادلات کالاهای ایرانی از عهد هخامنشی تا صفویه پی می‌بریم که سوزن‌دوزی‌های ایرانی به عنوان گرانبهاترین کالا از ایران به مغرب زمین برده می‌شد.
با نگاه کردن به نقوش به کار برده شده در آن‌ها شناسنامه ملی و پوشاک آن‌ها مشخص بود. هنوز هم نقوش سوزن‌دوزی شده روی پوشاک آن‌ها نشانه وابستگی قومی آنان است که در گذشته این مطلب از اهمیت بسیاری برخوردار بود.


وجود قطعات زیادی از این کالاها در مخازن سلطنتی و کلیساهای معروف جهان و موزه‌های بزرگ مبین این مدعاست که معمولا برای حفظ و نگاهداری برخی از اشیای گرانقیمت آنان را در پارچه‌های دست دوزی شده بسیار نفیس می‌پیچیدند و به لحاظ حفظ آن اشیاء پارچه‌ها نیز سالم مانده‌اند و می‌توانند مستندات خوبی برای شناساندن هنر سوزن دوزی‌ها ایرانی باشند.
اما آنچه امروز در دست ماست فقط بخشی اندک از آن هنر غنی است که در زمان خود بیانگر فرهنگ، هنر و قومیت ایرانیان بوده است آنچه پیش رو داریم و اگر تا همین حد هم آن را پاس نداریم نسل آینده ما از آن چیزی به یاد نخواهد داشت.
از سوزن دوزیهای که در نقاط مختلف کشور وجود دارد می‌توان امروز به 30 نوع از آن‌ها چون قلاب‌دوزی، پیله‌دوزی، گلابتون دوزی، ابریشم‌دوزی، سکه‌دوزی، ملیله‌دوزی، خوس دوزی، سرمه‌دوزی، خامه‌دوزی، پته‌دوزی، سنگ‌دوزی و قیطان‌دوزی اشاره کرد.
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #12  
قدیمی 07-10-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

حصیربافی


حصیربافی یا بافت بوریا بی گمان یکی از قدیمی‌ترین صنایع دستی و شاید کهن‌ترین آنها باشد نمونه‌های بدست آمده در بین النهرین و آفریقا گواه آن است که حصیربافی و سبدبافی، منشاء نه فقط نساجی بلکه سفالگری یا کوزه گری نیز بوده است.



حصیربافی یا بافت بوریا بی گمان یکی از قدیمی‌ترین صنایع دستی و شاید کهن‌ترین آنها باشد نمونه‌های بدست آمده در بین النهرین و آفریقا گواه آن است که حصیربافی و سبدبافی، منشاء نه فقط نساجی بلکه سفالگری یا کوزه گری نیز بوده است. پروفسور آرثر آپهام پوپ معتقد است که نخستین زیراندازهای بشری از نی و گیاهانی که در باتلاق‌های سفلای بین النهرین روئیده، تهیه شده و بهم انداختن ساق گیاهان و در آوردن بافته ای «حصیر» مانند اولین قدم در دستیابی انسان به شیوه‌های تولید قالی بوده است از این رو با قاطعیت می‌توان اظهار کرد که نخستین زیراندازهای تهیه شده توسط انسان بافته‌های حصیری بوده و اولین سرپناه‌ها پس از رسیدگی در غارها و غارنشینی به کمک حصیر و نی پدید آمده است.
مراکز تولید انواع محصولات:

امروزه در مناطق مختلف کشورمان بویژه مناطق شمال و جنوب آن هر کجا که دسترسی به برگ درخت خرما، ساقه گندم، نی و ترکه امکان پذیر باشد می‌توان نشانه‌هایی از حصیربافی و سبدبافی را یافت با این حال این صنعت در استان‌های سیستان و بلوچستان، خوزستان، کردستان، هرمزگان، بوشهر، خراسان، کرمان، یزد، فارس، مازندران، گیلان، آذربایجان شرقی و تهران از رونق بیشتری برخوردار است. حال با توجه به تنوع مواد اولیه و روش بافت در سراسر کشور در این کارگاه آموزشی با چند نمونه از شیوه‌های بافت مناطق مختلف آشنا خواهیم شد.
مواد اولیه مصرفی:

مواد اولیه حصیربافان نقاط مختلف ایران به نسبت تنوع محیط جغرافیایی کشور متنوع است و بیشتر عبارت است از برگ درخت خرما، ساقه‌های نی باتلاقی مناطق گرمسیری و سردسیری، ساقه گندم، ترکه بید و … مواد پرداخت کننده عبارتنداز انواع روغن‌ها از جمله روغن جلاء.
نخستین زیراندازهای بشری از نی و گیاهانی که در باتلاق‌های سفلای بین النهرین روئیده، تهیه شده و بهم انداختن ساق گیاهان و در آوردن بافته ای «حصیر» مانند اولین قدم در دستیابی انسان به شیوه‌های تولید قالی بوده است از این رو با قاطعیت می‌توان اظهار کرد که نخستین زیراندازهای تهیه شده توسط انسان بافته‌های حصیری بوده و اولین سرپناه‌ها پس از رسیدگی در غارها و غارنشینی به کمک حصیر و نی پدید آمده است.


ابزار کار:

ابزار و وسایل مورد استفاده در حصیر بافی بسیار ساده و محدود نظیر داس، انواع کارد، اره، رنده، انبر دست، قیچی، سوزن، درفش، دفتین و سنگ نفت است. این ابزار عمدتاً برای قطع گیاهان و پیراستن آنها به منظور آماده سازی مواد اولیه مورد استفاده قرار می‌گیرد و گاهی نیز حین تولید به عنوان وسیله کمکی امر ساخت را تسهیل می‌بخشد.
طریقه تهیه مواد اولیه و شیوه بافت نی باتلاقی:

پس از رسیدن نی به قطر و طول مطلوب بوسیله داس از نزدیک‌ترین محل به ریشه قطع و پس از جدا کردن برگ‌هایش در قسمت بالای آن در جهت طولی شکافی با چاقو ایجاد می‌شود سپس به صورت انبوه روی هم قرار گرفته و کوبیده می‌شود تا به صورت نوارهایی با عرض‌های متفاوت در آید در مرحله بافت نوارهای حاصله در کنار یکدیگر قرار گرفته و بصورت سه تا زیر، سه تا رو بافته می‌شود و همانگونه که گفته شد حاصل کار بیشتر به مصرف حصیر زیرانداز، حصیر سقف و بدنه کپر می‌رسد.


شیوه بافت چم بافی، مرواربافی و ترکه بافی:

شیوه کار چم بافی، مرواربافی و ترکه بافی به طور تقریبی مشابه یکدیگر و شبیه بافت شعاعی بامبو است به این طریق که بافندگان ابتدا ترکه‌های درخت را که ماده اولیه مورد مصرفشان است انتخاب و آن تعداد از ترکه‌هایی را که قابلیت تقسیم شدن به دو ، سه یا چهار قسمت را دارند ابتدا برش طولی داده و سپس از نظر اندازه به طول‌های مورد نیاز در آورده و در آب می‌خیسانند تا انعطاف پذیر و قابل استفاده شود. درمرحله بافت تعداد چهار عدد از ترکه‌ها در کنار یکدیگر قرار گرفته و تعداد چهار یا پنج ترکه دیگر بصورت متقاطع روی آنها قرار می‌گیرد تا تشکیل یک ستاره هشت پر را بدهد آنگاه به وسیله ترکه‌های باریک‌تری مهار شده و بافنده با ترکه‌های نازک عمل بافت را به شیوه یکی از زیر، یکی از رو آغاز کرده و ترکه‌ها را بطور یک در میان از لابلای ترکه‌هایی که قبلاً بطور متقاطع روی یکدیگر قرار گرفته عبور می‌دهد و این کار را تا تکمیل قسمت کف شی که تولید آن مورد نظر است تعقیب می‌کند. بعد از پایان کار بافت قسمت کف، در محلی که قرار است از آن جا به بعد لبه کار بافته شود عموماً صنعتگران به بافت حالت مارپیچی داده و کار را به شیوه قبلی ادامه می‌دهند و انتهای کار را نیز بصورت مارپیچ در آورده و سر ترکه‌هایی را که در واقع حالت تار کار را دارند به داخل قسمت مارپیچ خم می‌کنند. کاربرد حصیر: حصیر از گذشته تا به امروز مصارف متنوع و گوناگونی چون کیف، سبد نان، زنبیل (ساک خرید)، سبد میوه، زیرانداز، پاراوان و کلاهک آباژور داشته است.
روش نگهداری و شست و شوی حصیر:

حفاظت از حرارت و آتش، فشار، ضربه و اشیای نوک تیز و برنده برخی از راه‌های نگهداری است که البته این تولیدات با آب ولرم و شوینده‌های معمولی قابل شست و شو است.
پاسخ با نقل قول
  #13  
قدیمی 07-10-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

سفالینه ‌های سامانی نیشابور


سفالینه های نیشابور مربوط به قرون 4 و 3 هجری قمری از اهمیت خاصی برخوردار است چراکه به دلیل مشابهت نقوش ،ادامه هنر فلزکاری دوره ساسانی است.


نیشابور كه در شمال شرق ایران و در استان خراسان واقع شده است در قدیم، به نام‌های ابرشهر، ابرسهر، برشهر در متون تاریخی ثبت شده است. نیشابور، به عقیده‌ی بعضی از مورخان، زمانی «نسایاد» یا «نیسا یاد» نامیده می‌شد.
در کتاب تاریخ بیهقی آمده است: «نیشابور را شاپور اول ساساانی بنا كرد و اصل نام آن شهر «بناشاپور» بود، پس «ب» و «الف» بیفكندند و «الف» به «یا» بدل كردند.»
به زبان پهلوی، «نی» به معی «بنا» بود و نیشابور به معنی «بنای شاپور» است. در سال‌های 17 تا 23 هجری، عمر بن خطاب، احنف بن قیس را برای فتح خراسان فرستاد. در آن ایام ماهَوی، از طرف یزدگرد سوم، حاكم خراسان بود. با فرار ماهوی، خراسان به دست اعراب تسخیر شد و تا سال 129 هجری كه ابومسلم خراسانی قیام كرد نیشابور، مرتبا مركز حكومت حكام اموی بود. ابومسلم پس از غلبه بر خراسان، مدتی در نیشابور اقامت داشت. در زمان حكومت طاهریان، نیشابور، مركز حكمرانی خراسان بود.
در سال 259 هجری، نیشابور به دست یعقوب لیث فتح شد، و در سال 334 هجری امیر نوح سامانی به نیشابور آمد. در دوره‌ی سلطنت غزنوی‌ها، نیشابور در رونق و آبادانی بود. شهر نیشابور از زمان سلطنت مسعود غزنوی تا سلطنت سلطان سنجر در كمال عظمت مركزیت قرار داشت.
در فاصله‌ی سال‌های 1315-1318 شمسی، هیئت باستانشناسی موزه‌ی متروپلیتن در شهر كهنه‌ی نیشابور حفریاتی انجام داد، و آثاری از تمدن دوره‌ی اسلامی به دست آورد، كه نتیجه‌ی آن نشانگر آن است كه این شهر از مراكز بزرگ سفال‌سازی اسلامی بوده است. سفال‌های به دست آمده ظروف لعابدار زیبایی بودند كه به قرون سوم و چهارم هجری تعلق داشتند و نقوش آن‌ها بیشتر سیاه و قرمز و ارغوانی بر روی متن سفید عاجی رنگ است. برخی دیگر از سفال‌های این مجموعه از گل قرمز رنگ ساخته شده‌اند كه شامل ظروف كاسه و بشقاب با تصاویر انسان، حیوان و پرنده و گل‌های تزئینی و نوشته‌های تزئینی كوفی و مناظر و مجالس دربار بوده‌اند.
در سال 1343، هیئتی ایرانی به سرپرستی آقای کامبخش فرد، در نیشابور حفاری کردند که به کوره‌های پخت سفال و قالب‌های سفالی تزئینی و سفال‌های زیبا دست یافت.
بسیاری از پژوهشگران، بر این اعتقادند که هنر برجای مانده در سفالینه‌های نیشابور، ادامه‌ی روند هنر دوره ساسانی بر روی فلز است که بررسی در مهارت ساخت و به کار بردن تزیینات و عبارات مختلف و تحول خط را بر روی سفالینه‌ها ممکن می‌سازد. به سبب ویژگی‌های موجود در سفالینه‌های سده‌ی سوم و چهارم معروف به سفال سامانی، این نوع سفال به لعاب «گلی» معروف شده است که بیش‌تر در شرق ایران، از جمله نیشابور، ساخته می‌شد. سفال را که از خمیر نخودی و قرمز رنگ است، پس از ساختن در داخل لعاب گلی نخودی رنگ فرو می‌بردند و پس از خشک شدن، نقوش مورد نظر را بر روی آن می‌آراستند. به نمونه‌های ساخته شده در این دوران که تعدادی از آن‌ها در مجموعه‌ی موزه‌ی آبگینه نگهداری می‌شوند، اشاره می‌شود:
ساخت سفال با طرح تزیینی که اغلب دارای رنگ‌های زرد، قهوه‌ای و سبز بود، در دوره‌ی حکومت عباسیان به سبب توسعه ارتباط ایران و چین گسترش یافت. وانگهی بسیاری از کالاهای چینی از راه دریا به ایران وارد می‌شدند و تعدادی از هنرمندان کشور چین در دربار عباسیان حضور داشتند، و این ارتباط باعث نوآوری در سفالگری دوره‌ی اسلامی گردید


· سفال لعاب گلی با نقوش سیاه روی زمینه‌ی سفید: در این نوع سفال که مهمترین مرکز ساخت آن، نیشابور بوده است، سفال پس از پخت با لعاب گلی تزیین شده و سپس نقش عبارات به خط کوفی یا خطوط تزئینی به رنگ سیاه روی آن نوشته می‌شد. ویژگی این ظروف، آن است که بیش‌تر فضای ظروف، خالی است و در گوشه‌ای از آن عبارتی نقش شده است. گاهی با توجه به بزرگی ظروف، عبارات طولانی‌تر شده‌اند و در وسط بعضی از ظروف نقشی شبیه گلابپاش دیده می‌شود.
· سفال لعاب گلی و نقوش رنگارنگ روی زمینه‌ی سفید: ساخت این نوع سفال، با تزئین رنگارنگ روی زمینه‌ی سفید، از ابتکارات سفالگران ایرانی، محسوب می‌شود. و یکی از مراکز مهم آن نیشابور بوده است که با ترسیم نقش انسان، گیاه و حیوانات به رنگ‌های سیاه، قهوه‌ای، زرد، اُخرایی و ارغوانی تیره دیده شده است، و نقوش روی آن‌ها مرغ شاخدار، پرنده‌ی مسبک (نقطه نشان) و نقوش اسلیمی هستند که بعضی از آن‌ها تقلید از ظروف مسی ساسانی است.
· سفال لعاب گلی با لعاب درخشان معروف به زرین فام اولیه: سفال، پس از پوشش گلی با لعاب‌هایی تزیینی رنگین زینت می‌یافت، و پس از پخت درخشندگی خاص به حالت زرین فام داشت که با گل تزیینی و یا عبارات به خط کوفی تزیین می‌شد. از این نوع سفال در حفاری‌های نیشابور، نمونه‌هایی به دست آمده است.
· سفالینه‌های لعاب گلی با نقوش سیاه روی زمینه سفید: این نوع سفالینه‌ها در نگاه اول، زرد رنگ بوده اند، لیکن سفالگر پس از پوشش گلی و تزیین آن با نقوش سیاه رنگ، تزیین دیگری که عموما زردرنگ بوده به شکل لکه، قسمت‌های مختلف ظرف را آرایش نموده و در قرن سوم و چهارم هجری ساخته شده است. در سال 289 هجری ایالت خراسان به انضمام پایتخت آن –نیشابور-، به وسیله‌ی سلاطین سامانی، ضمیمه‌ی ماوراء‌النهر شد. در این دوره، سفال سیاه و سفید کتیبه‌دار در هر دو ایالت ساخته می‌شد. به طور کلی سفال لعاب گلی از سفال‌های مشخصه‌ی قرون اولیه‌ی اسلامی است که ساخت آن تا اواخر سده‌ی چهارم هجری ادامه داشته است. در این سفال که از لعاب گلی شیری رنگ و ساده و با تزیین کم شروع و به تدریج تمام سطح ظرف را کتبیه‌ی کوفی پر می‌کند، و بعدها لعاب گلی رنگارنگ متداول می‌شود که پایان آن با لعاب پاشیده خاتمه می‌یابد.

سفال لعاب پاشیده


ساخت سفال با طرح تزیینی که اغلب دارای رنگ‌های زرد، قهوه‌ای و سبز بود، در دوره‌ی حکومت عباسیان به سبب توسعه ارتباط ایران و چین گسترش یافت. وانگهی بسیاری از کالاهای چینی از راه دریا به ایران وارد می‌شدند و تعدادی از هنرمندان کشور چین در دربار عباسیان حضور داشتند، و این ارتباط باعث نوآوری در سفالگری دوره‌ی اسلامی گردید. همزمان با حکومت خانواده‌ی «تانگ» [Tang] در چین، نوعی سفال با تزیین لعاب پاشیده متداول شد، که در ایران نیز آن را مشاهده می‌نماییم. البته با تغییراتی که هنرمندان ایرانی در آن به وجود آوردند.
سفال لعاب پاشیده بر دو نوع تقسیم شده است:
1. سفال با لعاب پاشیده.
2. سفال با لعاب پاشیده و نقش کنده.
از هر دو نوع در موزه‌ی آبگینه و سفالینه‌های ایران موجود است.
· سفال با لعاب پاشیده: که در آغاز، سفال با لعاب گلی پوشش داده شده و سپس با لعاب و رنگ‌هایی که از ترکیب اکسید فلزات تهیه گردیده به صورت لکه یا گاهی به صورت نقطه‌چین روی ظرف را پوشانده‌اند. رنگ‌های پاشیده شده شامل سبز، آبی، زرد کهربایی و ارغوانی بوده‌اند.
· سفال با لعاب پاشیده و نقش کنده: در این نوع، سفالگران ایرانی، به ابتکار جدیدی دست یافتند که قبل از لعاب اصلی، سطح ظرف را با نقش کنده تزیین می‌کردند و سپس لعاب اصلی را بر روی ظرف می‌پوشاندند، که بیشتر شامل نقوش گیاهی و اسلیمی و حیوانی و انسانی بود. زیباترین نقوش کنده، ظروفی هستند که با نقوش انسان و یا انسان و حیوانند، و به نام «گبری» معروف شده‌اند. ادامه‎ی سنت‌های دوره‌ی ساسانیان در فلزکاری در این سفالینه مشهود است. همچنین تاثیر ادبیات داستانی و حماسی بر روی سفالینه‌ها دیده می‌شود.
سفال‌های مشبک تزیینی:

کاسه‌های سفید کرم رنگ و آبی فیروزه‌ای از نیشابور به دست آمده‌اند که دارای بدنه‌ی بسیار شفاف و نازک و سخت هستند و گاهی نوشته‌های کوفی و نسخ در بدنه‌ِ آن‌ها به طریق مشبک انجام شده است.
در حفاری‌های انجام شده در نیشابور، قالب سفالین که با آن‌ها ظروف قالبی می‌ساخته‌اند، یا قالب‌هایی که در تزیینات معماری به کار رفته‌اند پیدا شده و در گزارش‌های آقای کامبخش فرد به آن‌ها اشاره شده است. در این دوران ظروف قالبی لعابدار و بدون لعاب نیز ساخته شده‌اند که نمونه‌ای از آن‌‌ها در این موزه نگهداری می‌شود. از جمله ظروف سفالین قالبی لعاب فیروزه‌ای است که دارای دوازده ترک قالبی عمودی است و در هر ترک نقش انسان در حال حرکت دیده می‌شود و مربوط به قرون پنجم و ششم هجری است.
مجموعه‌ای که معرفی شد، نمونه‌ و بخشی از آثار سفالین ساخته شده در نیشابور است که در موزه‌ی آبگینه و سفالینه‌های ایران نگهداری می‌شوند.

پاسخ با نقل قول
  #14  
قدیمی 07-10-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

هنر آیینه کاری


هنر آیینه کاری در ابنیه متبرکه از جمله هنرهای تزیینی ایرانی است که از اواخر قرن 10هـ. و در دوره صفویه رواج یافت. این مقاله در ابتدا به تاریخچه مختصری از تولید آیینه پرداخته و در ادامه به تکنیکهای آیینه کاری ایرانی می پردازد.


آیینه‌های فلزی تا شیشه‌ای


در قرون وسطی آیینه‌های فولادی که صیقلی‌تر و شفاف‌تر از انواع مسی، مفرغ و برنزی آن بود رواج فراوان یافت و قرن‌ها مورد استفاده قرار گرفت، تا اینکه ناگهان تحولی پیش آمد و کاربرد شیشه در ساخت آیینه کشف شد. زمان این تحول در اروپا قرن 12 میلادی است و اولین آیینه‌های شیشه‌ای عبارت بودند از صفحه‌ای شیشه‌ای که پشت آن با ورقه نازکی از سرب اندوده شده بود اما ظاهراً این تکنیک اختراع اروپائیان نیست و باید زادگاه آن را در چین، هند و یا به احتمال قوی در خاورمیانه جستجو کرد. در قرن دوازدهم علوم و صنایع در سرزمین‌های پهناور اسلامی به اوج ترقی رسیده بود، از آن جمله اخترشناسی، پزشکی، ریاضیات، کاغذسازی، شیشه‌گری و بلورسازی. بنابراین اختراع آیینه شیشه‌ای می‌تواند ابتدا در همین منطقه صورت گرفته و سپس به اروپا راه یافته باشد. به هر حال در قرن بعد باز هم جهش تازه‌ای یافت و به‌جای ورقه سرب که در پشت شیشه آیینه می‌اندودند، از مخلوط قلع و جیوه استفاده کردند که به مراتب بر قدرت بازتاب و شفافیت آیینه افزود.
در قرون بعد آیینه‌سازی، شیشه‌گری و بلورسازی به‌تدریج به مراحل تولید صنعتی دست یافتند و کارگاه‌های کوچک ساخت آنها به کارخانه‌های بزرگ مبدل شدند. شهر “نورنبرگ”‌ در آلمان اولین مرکزی بود که در اروپا در ساخت آیینه و شیشه تخصص و شهرت یافت و سپس شهر معروف “ونیز”‌ در شمال ایتالیا در این زمینه بلندآوازه شد. در قرون 15 و 16 میلادی، کارگاه‌ها و کارخانه‌های متعددی برای ساخت انواع آیینه و شیشه و اشیاء بلورین در “ونیز”‌ به‌وجود آمد و صنعتگران چیره‌دست این شهر، با نوآوری‌ها و ابتکارات جالبی که در این زمینه از خود نشان دادند، شهرتی در سراسر اروپا به‌هم زدند.
در این میان یک فرد انگلیسی در سال 1751 موفق به نوآوری جالبی در صنایع آیینه‌سازی شد و آن اینکه به‌جای استفاده از مخلوط قلع و جیوه برای اندودن پشت شیشه آیینه، از مخلوط جیوه و نقره بهره جست. این تغییر از این نظر اهمیت داشت که کاربرد جیوه به خاطر سمی بودن این فلز مایع متضمن خطراتی بود، در حالی‌که استفاده از نقره احتمال هرگونه خطری را از میان می‌برد و این تکنیک تازه به زودی در همه‌جا رواج یافت.
اجرای طرح‌های منظم و نقش‌های متنوع به وسیله قطعات کوچک و بزرگ آیینه برای تزیین سطوح داخلی بنا را هنر آیینه‌کاری می‌گویند


کاربردهای علمی آیینه

اختراع آیینه و تحول و تکامل تدریجی آن نباید در حد یک ابزار شخصی و تزئینی و به‌منظور دیدن چهره خود تلقی شود، بلکه این اختراع از قرن‌ها پیش کاربرد علمی داشته و اکنون این کاربرد بسیار گسترش یافته است. دانشمندان یونان باستان به خواص آیینه‌های کوژ و کاو (محدب و مقعر) آشنائی داشتند و نمونه‌هائی از این‌گونه آیینه‌ها که با متمرکز کردن نور خورشید می‌توانست موادی را به آتش بکشد ساخته بودند. علاوه بر این، در تکنیک‌های پیچیده هواپیمائی در سیستم‌های راه‌دار، در انواع میکروسکوپ، در بسیاری دیگر از وسایل و ابزارهای پیشرفته کنونی، انواع آیینه نقش حساسی به‌عهده دارد که یکی از مهم‌ترین آنها استفاده از آیینه‌های بسیار عظیم و دقیق در تلسکوپ‌های جدید است.
آیینه‌کاری

هنر آیینه‌کاری یکی از زیباترین هنرهای سنتی ایران است که عمدتاً در تزیینات داخلی بناهای تاریخی به ویژه اماکن متبرکه کاربرد دارد. اجرای طرح‌های منظم و نقش‌های متنوع به وسیله قطعات کوچک و بزرگ آیینه برای تزیین سطوح داخلی بنا را هنر آیینه‌کاری می‌گویند. در این رشته هنری، هنرمند آیینه کار با استفاده از شیشه و برش آن به اشکال متنوع، فضایی درخشان و زیبا در بناها می‌آفریند که از بازتاب نور در قطعات بی‌شمار آیینه تشعشع و درخشش و زیبایی در تزیینات بناها ایجاد می‌شود و پوششی بسیار مناسب و زیبا برای تزیین بنا از نظر استحکام و دوام است.

آب و آیینه در فرهنگ ایرانیان همواره به شکل دو نماد پاکی و روشنایی، راستگویی و صفا مورد توجه بوده و احتمالاً به کارگیری آیینه در تزیینات معماری برگرفته از همین فرهنگ است. اما بهره گیری از قطعات آیینه و هنر آیینه کاری به صورت کنونی ریشه‌‌های اقتصادی نیز دارد.
بدین معنی که بخشی از آیینه‌هایی که از سده 10هجری قمری به صورت یکی از اقلام وارداتی از اروپا به ویژه از ونیز به ایران آورده می‌شد به هنگام جابه‌جایی در راه می‌شکست. هنرمندان ایرانی برای بهره‌گیری از قطعات شکسته راهی ابتکاری یافتند و از آنها برای آیینه کاری استفاده کردند و آیینه‌کاری ظاهراً با کاربرد آنها آغاز شد. آیینه‌کاری در آغاز با نصب جام‌های یک پارچه آیینه بر بدنه بنا شروع شد. نه تنها درون بنا بلکه دیوارهای ستوندار عصر صفوی نیز با آیینه‌های بزرگ تزیین شد.
ابزار و مواد کار آیینه کاری

مصالح و مواد مورد استفاده در هنر آیینه کاری عبارتند از: آیینه، چسب یا بُنکس (در اصطلاح چسب چوب را گویند)، سریش و گچ نرم. ابزارهایی که در هنر آیینه‌کاری استفاده می‌شوند عبارتند از: قلم طراحی، خط کش چوبی برای خط اندازی روی شیشه، میز زیر دست، الماس آیینه بر و تنها ابزاری که در نصب آن به کار برده می‌شود کاردک است .
شیوه اجرای کار در آیینه کاری

این گونه است که نخست، طرح مورد نظر توسط طراح_ معمار_یا شخص آیینه کار آماده می‌شود سپس کاغذ طراحی شده را سوزنی می‌کنند و برسطح کار می‌گذارند و روی آن گرده زنی می‌کنند. پس از آن از روی طرحی که به وسیله گرده بر دیوار منتقل شده، هنر آیینه کاری را به وسیله چسباندن قطعات آیینه روی دیوار با گچ و سریش به انجام می‌رسانند.
در سطوح آیینه کاری زمینه کار دارای نقوش یا خطوط برجسته یا فرورفته است زمینه کار توسط یک فرد گچ‌بر مشابه طرح آیینه کاری آماده شده، سپس قطعات آیینه به وسیله آیینه بر یا آیینه کار در اندازه و اشکال مورد نظر با الگویی مقوایی برش داده شده (بدون انکه آنها را از هم جدا سازند) آماده می‌شود.
بخشی از آیینه‌هایی که از سده 10هجری قمری به صورت یکی از اقلام وارداتی از اروپا به ویژه از ونیز به ایران آورده می‌شد به هنگام جابه‌جایی در راه می‌شکست. هنرمندان ایرانی برای بهره‌گیری از قطعات شکسته راهی ابتکاری یافتند و از آنها برای آیینه کاری استفاده کردند و آیینه‌کاری ظاهراً با کاربرد آنها آغاز شد.


آنگاه آیینه چسبان به وسیله خمیری که مرکب از گچ و سریش است قطعات آیینه را براساس طرح، به وسیله فشار آوردن دست به محل برش آنها روی گچ کشته بر سطح کار می‌چسباند و با فشار دست برجستگی و فرورفتگی مورد نظر را ایجاد می‌کند، سپس نقوش دلخواه و مورد نظر را پدیدار می‌سازد در خاتمه آیینه پاک کن سطح کار را پاک کرده، براق می‌کند.
اجرای طرح روی کاغذ پس از تشخیص ابعاد و تقسیم‌بندی گره محاسبه می‌شود سپس هر گره را در خود خرد کرده و به وسیله آیینه‌های حمیل یک سانتی‌متری که در اطراف نقش گره چسبانده می‌شود، گره اصلی نمایان می‌شود.

در داخل لقاط گره نقوش ویژه طراحی شده مثل نقوش اسلیمی و گل و برگ و پرنده و غیره را اجرا می‌کنند و افزون بر آن قسمت آیینه‌بری به وسیله آیینه‌های رنگی و برش آیینه به صورت محدب که به نام “کُپ بری”‌ (آیینه محدب) معروف است، طرح لازم را آماده کرده و به عنوان مثال در طرح درخت انگور الوان، سیاه و یاقوتی که هم رنگ و هم ابعاد آن مشخص است، شبیه اصل درخت طراحی می‌کنند و آیینه محدب را بر اساس طرح آماده با گچ بر سطح کار می‌چسبانند. سپس لایه گچ نرم در قطر حدود سه میلی‌متر بر آخرین سطح بر جسته مالیده می‌شود و پس از آن شیشه‌های محدب ساخته شده را خرد کرده و با انواع آیینه‌های رنگی به کار می‌برند.
در مورد طرح‌های گیاهی و اسلیمی و قواره سازی، مانند معرق‌کاری برای تمام نقوش، الگو تهیه کرده و پس از برش آیینه با الماس، به کمک سنگ، لبه‌های آن را گرد می‌کنند. در دوره قاجار آیینه را تخت می‌چسباندند و روی آن چهره ای از خورشید خانم یا زنان درباری و فرنگی با طرح‌های گل و مرغ به شیوه مینیاتوری نقاشی کرده و سپس آیینه‌کاری می‌کردند. نظیر آن در چهل ستون و خانه قدسیه اصفهان موجود است.
ضخامت مطلوب آیینه برای آیینه‌کاری یک میلی‌متر است، اما تا ضخامت دو میلی‌متر یا بیشتر نیز به کار برده شده است. از آنجا که واردات آیینه، گران قیمت و شکننده بود، استادکاران ایرانی از مدت‌ها پیش به ساخت آیینه‌های قلع و سیمابی می‌پرداختند. بعدها جیوه دادن آیینه تغییر کرد و آب مقطر و”‌نیترات دراژن”‌ (سنگ جهنم )به کار بردند. این آیینه چندان که باید شفاف نبود، از این رو در عمده آستانه‌ها و اماکن متبرکه آیینه‌های بلژیکی به کار برده شده است.
پاسخ با نقل قول
  #15  
قدیمی 07-10-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خاتم کاری


هنر خاتم کاری از صنایع دستی کهن ایران است که تاریخ ابداع آن در هاله ای از ابهام قرار دارد ام آنچه مسلم است هنر خاتم کاری در دوران صفویه اوج گرفته و شکوفا شده است.


درباره مخترع و مبتکر خاتم بین خاتم‌سازان و هنرمندان روایات گوناگونی وجود دارد ولی آنچه قابل ذکر است آن است که به درستی معلوم نیست اولین بار خاتم‌سازی را چه کسی ابداع کرده است.در دایرةالمعارف فارسی آمده است: «زمان آغاز این هنر دانسته نیست ،و آنچه درباره آن گفته می‌شود با افسانه همراه است. برخی از استادان خاتم‌ساز هنوز بر این عقیده‌اند که هنر خاتم‌سازی معجزه ابراهیم پیغمبر است»
برخی منابع نیز هنر خاتم کاری را چینیان نسبت می دهند. ولی آنچه در این میان اهمیت دارد ذکر این نکته است که اگر چه نمونه هایی از هنر صنایع دستی در ممالک مختلف مثل چین ، هند و مصر وجود داشته اما از نظر کیفیت، تنوع مواد و ظرافت قابل مقایسه با هنر خاتم کاری ایرانی نیستند و به همین دلیل در بسیاری از کتب، هنر خاتم کاری را یک هنر ایرانی می دانند، چراکه قوام این هنر در ایران به وقوع پیوسته است.
از مشهورترین آثار خاتم کاری در ایران می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- منبر خاتم کاری در مسجد جامع عتیق شیراز دارای قدمت بیش از هزارسال.
- سقف ایوان اصلی مسجد جامع عتیق شیراز مریوطه به سده هشتم هجری (سده چهاردهم میلادی)
- درهای خاتم قصر رویایی تیمور گرکانی به نام دلگشا در سمرقند و درهای آرامگاه وی در سال807 هجری(1405میلادی)
- درهای چوب گردو و روکش استخوان ودیگر چوبها ساخته شده توسط هنرمندی بنام حبیب الله درسال 999هجری(1591میلادی) که درموزه برلین نگهداری می‌شود .
- درهای مزین به اشکال هندسی گل و بته ،از شهر بخارا که درموزه ویکتوریا آلبرت موجود است.
- منبر چوبی مسجد لنبان اصفهان بااشکال هندسی و اجزای نقره‌های مربوطه به سال 1114هجری(1702میلادی)
اوج شکوفایی و تکامل این هنر در دروان صفویه بود، دراین دوران از گوشه و کنار ایران هنرمندان به اصفهان ،پایتخت آن زمان آمدند و هنرهای فراموش‌شده این کشور ازنو پایه گذاری شد. بعدها در زمان قاجاریه به علت عدم توجه به هنرها این هنر نیز همانند سایر هنرها از درجه اعتبار و اهمیت افتاد و استادان وهنرمندان این رشته دراین دوران در بدترین وسختترین شرایط زندگی می‌کردند.
برخی منابع نیز هنر خاتم کاری را چینیان نسبت می دهند. ولی آنچه در این میان اهمیت دارد ذکر این نکته است که اگر چه نمونه هایی از هنر صنایع دستی در ممالک مختلف مثل چین ، هند و مصر وجود داشته اما از نظر کیفیت، تنوع مواد و ظرافت قابل مقایسه با هنر خاتم کاری ایرانی نیستند و به همین دلیل در بسیاری از کتب، هنر خاتم کاری را یک هنر ایرانی می دانند، چراکه قوام این هنر در ایران به وقوع پیوسته است


درسال 1307 اوایل دوران پهلوی مدرسه صنایع مستظرفه به کوشش استاد محمد غفاری (کمال الملک) تأسیس و این هنرستان رونق و توسعه‌ای به هنرهای دستی کشور بخشید و پس ازآن کارگاه‌های خاتم‌سازی و چند کارگاه دیگر در وزارت فرهنگ و هنر سابق تشکیل شد .
آثار بجا مانده جمعی از هنرمندان اصفهان ،تهران وشیراز ،اتاق هفت در هفت متری خاتم‌کاری شده با تمامی وسایل موجود در آن ،در کاخ مرمر به مدت چهار سال، رهاورد همی ندوران است.
همچنین تالار خاتم مجلس شورای ملی با 400 متر مربع خاتم‌کاری.
هنر خاتم‌سازی بعد از انقلاب اسلامی در کارگاه خاتم‌سازی وزارت فرهنگ و هنر سابق تحت نام جدیدی با وابستگی به وزارت فرهگ و آموزش عالی ادامه یافت و از آن زمان تاکنون سمت وسوی طرح‌ها تغییر یافته و با حذف طرح‌های خارجی توجه بیشتری به سنت‌گرایی معطوف یافته وازآن به بعد خط و نوشته وارد خاتم شد.
تعریف خاتم

خاتم ترکیبی است از چند ضلعی‌های منظم با تعداد اضلاع متفاوت که با استفاده از مواد اولیه گوناگون در رنگ‌های مختلف تشکیل می‌شود. پنج ،شش ، هشت یا ده ضلعی است.
خاتم از هنرهای دستی دقیق و پرکار است که تولید و ساخت آن احتیاج به دقت و حوصله زیاد دارد .چند ضلعی‌هایی که درخاتم‌سازی به کـــار می‌آید.









قدیمی‌ترین آثار هنری خاتم‌کاری شده باقی مانده عبارتند از:
- صندوق مرقد موسی بن جعفر و امام جواد در کاظمین مربوطه به دوران شاه اسماعیل صفوی در سال 906هجری قمری ساخته شده توسط استاد محمد جمعه.
- صندوق مرقد امام حسن عسکری در سامره و صندوق مرقد امام علی النقی مربوطه به همان دوره واستاد.
- صندوق خاتم ضریح نرگس خاتون مادر مهدی موعود که درهمان دوره ساخته و نصب شده.
- اثر بسیار زیبا و نفیس درب ورودی مدرسه چهارباغ اصفهان که چندین بار توسط استادان این هنر ترمیم و مرمت شده است.
- درب خاتم امام‌زاده شاه رضا در قمشه (شهرضا) مربوطه به زمان سلطنت شاه طهماسب صفوی .
- صندوق خاتم مرقد علی ساخته شده درزمان کریم خان زند و نصب آن درزمان لطفعلی خان زند
- صندوق خاتم مرقد سید الشهداء و ابوالفضل در کربلا
مواد اولیه در ساخت خاتم
انواع چوب (آبنوس- فوفل- گردو- بقم- عناب-نارنج- کهکم-کبوده)
انواع استخوان (استخوان و عاج فیل- استخوان شتر- استخوان اسب)
مفتولهای فلزی (برنج -آلومینیوموبعضاً نقره)
صدف- نخ پرک – سریشم – لاک

مراحل تولید خاتم


ابتدا انواع چوبها واستخوان‌هارا دررنگ‌های مختلف تهیه کرده و با ابزار مخصوص خود به طول 30 سانتیمتروقطر 1تا 5/2میلی‌متر می‌برند وازآنها مثلث‌هایی تهیه می‌شود که پس از سوهان‌کاری تمام اضلاع آن به حالت دلخواه و مطابق با طرح درآمده و برای تکمیل طرح نیاز به مفتول‌های سیمی به صورت مثلث بوده که برای آماده‌سازی آنها نیز مراحل مختلفی طی می‌شود سپس برای درست کردن خاتم ابتدا طرح اشکالی که مورد نظر است را به وسیله استادکار کشیده واین مثلث‌ها ی چوبی ،استخوانی و فلزی با دستان بامهارت و استادانه هنرمند در کنار هم به وسیله سریشم قرار داده و چسبانده می‌شوند و به وسیله نخ محکم می‌گردند که از این کار اصطلاحاً «پره» درست می‌شود ،بعد از چند ساعت نخ‌ها باز شده واضلاع طرح سوهان‌کاری شده و چهار عدد از پره‌های ساخته شده را در کنار هم قرار می‌دهند و مجدداً با چسب به هم چسبانده می‌شوند که حاصل آن «توگلو» به دست می‌آید. مرحلهء بعدی که به «گل پیچی» مشهور است، به وسیله سیم مفتولی گردی که آن را به صورت شش ضلعی منظم آماده می‌شود وبه آن «شمسه» می‌گویند در اطراف هر ضلع شش سیم به وسیله سریشم چسبانده می‌شود و با نخ محکم می‌شود و حاصل آن طرح ستاره‌ای است ،این طرح‌ها آنقدر تکرار می‌شوند تا بر اساس طرح مورد نیاز در آمده و سپس در زیر فشار و پرس قرار گرفته و با چند مرحله برش‌کاری و چسبانده لایه‌های بسیار نازک چوب دراطراف آن طرح اولیه یک خاتم به وجود می‌‌آید که تمامی این مراحل از ابتدا تا بدین جا بیش از 400 مرحله کاری را شامل می‌شود.
مرغوبیت یک خاتم خوب به ریز نقشی ومنظم بودن طرح بستگی دارد که همهء اینها در مهارت استادکار در تهیهء مواد اولیه و نحوه کاربرد آن و حوصله و دقت بسیار زیاد خلاصه می‌شود.


خاتم‌ها بر اساس طرح ،رنگ ،شکل و ابعاد محل مورد استفاده بر روی سطح کار به‌وسیله چسب مخصوص چسبانده شده و با ایجــاد طرح‌های گوناگون و قرینه‌سازی تمامی سطح طرح به وسیله خاتم مزین می‌گردد که پس از برخی ترمیم‌ها ،سوهان، سمباده و بتونه‌کاری و نهایتاً ساییدن و صاف‌کردن سطح خاتم ،کار برای روغن‌کاری وجلابخشی به وسیله مواد مخصوص مانند سیلر و کیلرو پولیستر آماده می‌شود.
مرغوبیت یک خاتم خوب به ریز نقشی ومنظم بودن طرح بستگی دارد که همهء اینها در مهارت استادکار در تهیهء مواد اولیه و نحوه کاربرد آن و حوصله و دقت بسیار زیاد خلاصه می‌شود.
مهم‌ترین مراکز خاتم‌سازی درایران شیراز، اصفهان و تهران هستند که البته اکثر خاتم‌سازان در تهران اصفهانی یاشیرازی هستند.
تذکر مهم آنکه کلیه محصولات خاتم‌کاری شده بایستی دور از حرارت، رطوبت و نور مستقیم خورشید نگهداری و از تمیز کردن آنها با پارچهء مرطوب واز به کار بردن هر گونه جلاسنج بر روی سطوح خاتم اجتناب نمائید.
پاسخ با نقل قول
  #16  
قدیمی 07-10-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

تاریخچه منبت کاری


هنر تزئینی و باستانی منبت که یکی از زیباترین و پرارزشترین آثار دستی هنرمندان کشور ما به شمار می رود، از قرن ها پیش مورد توجه ایرانیان بوده و می توان ادعا کرد که پایه و اساس اغلب هنرهای دستی امروز در این کشور و سایر ممالک جهان بر روی قواعد و اصول این هنر قرار دارد.

آثار هنر منبت هم اکنون در تمام موزه ها، کاخهای سلطنتی، معابد و مساجد قدیمی ایران و سایر کشورهای جهان کم و بیش موجود می باشد. مشاهده این آثار نشان می دهد که عشق به زیبائی در تمام دوره ها، موضوع اصلی هنرهای ملی بوده است.
در دنیای امروز نیز برای هنر منبت ارزش و اهمیت خاصی قایلند و به همین جهت آثاری که در زمینه منبت کاری و سایر رشته های آن مانند مشبک و معرق کاری در نمایشگاههای بزرگ جهان عرضه شده است.
انواع هنرهایی که با منبت در ارتباطند عبارتند از:

طراحی


در حقیقت، طراحی یک پروژه ابتدائی است که موضوع و ایده هنرمند را برروی صفحات جامد منعکس می کند، البته این رشته باید توأم با فرا گرفتن نقاشی ووجود وسایل و ابزار لازم برای فن مزبور باشد.


منبت کاری



این رشته که خود به دو نوع ریز و درشت برروی چوب و عاج و استخوان انجام می شود شامل مجسمه سازی نیمرخ و تمام رخ -گلبرگهای اسلیمی، ختائی و غیره می باشد.


مشبک کاری



این هنر برای تزیین قابها و سایر وسایل تجملی به کار برده می شود و معمولاً بر روی چوبهای گوناگون و عاج و استخوان انجام می گردد.



معرق کاری و موزائیک


موزائیک و معرق کاری عبارت از قرار دادن چوبهائی به رنگهای طبیعی و عاج و استخوان و صدف در کنار هم و به هم آمیختن آنها و ایجاد یک سری نقشه های زیبا و بدیع مانند اشکال گوناگون هندسی، و برگ اسلیمی، مینیاتور و نظائر آن است.
درودگری
درودگری جزو اصول مقدماتی آموزش منبت کاری به علاقمندان و هنر جویان این فن است زیرا درودگری وسیله بسیار خوبی است برای شناساندن صحیح چوبهای مختلف و آموختن استیل کار به هنر جوی منبت کار.


رنگ کاری و رویه کوبی



این مرحله که به منظور زیباتر ساختن و جلا بخشیدن به کارهای منبت کاری است تقریباً در مراحل نهائی است و در هنر تزئینی منبت مورد نظر هنرمندان و صاحبنظران این فن می باشد. رنگ کاری و رویه کوبی علاوه بر افزودن بر زیبائی اثر، چوب را از گزند رطوبت و گرما و نظائر آن حفظ و حراست می کنند.
کارگاه منبت کاری چگونه ایجاد شد؟
منبت کاری نیز مانند خاتم کاری از هنرهائی است که در دوران صفویه راه پیشرفت و ترقی را به سرعت پیمود و هنرمندان منبت کار آثار بسیار زیبائی در این دوره از خود باقی گذاردند ولی در دوره قاجاریه به علت عدم توجهی که به هنر و هنرمندان شد، این هنر نیز در بوته فراموشی ماند و رو به انحطاط نهاد، تا این که با ظهور سلسله پهلوی خوشبختانه هنر منبت نیز مانند سایر صنایع مستظرفه مورد توجه خاص رضا شاه سر سلسله دودمان پهلوی قرارگرفت و موجبات احیای این هنر فراهم گشت و منبت کاری که تا این زمان در حال رکود بود مجدداً راه تکامل و تطور را پیمود.
در بین شهرهای ایران دو شهر آباده و شیراز از مراکزی است که در آن منبت کاری و سایر رشته های این هنر رواج بسیار دارد و مخصوصاً در شهر آباده هنر مزبور رونق بیشتری دارد. و در سال 1311 که حسب الامررضا شاه به منظور متمرکز ساختن هنرهای ملی، «هنرستان صنایع قدیمه» تأسیس گردید، مرحوم احمد امامی که از هنرمندان بنام و از استادان بزرگ منبت کاری به شمار می رفت و در شهر آباده سکنی داشت به منظور ایجاد کارگاه منبت کاری و تعلیم هنر جویان به تهران دعوت گردید. مرحوم احمد امامی به همراهی فرزند خود، علی امامی (رئیس فعلی کارگاه منبت کاری )به تهران آمد و کارگاه منبت، به همت این استاد فقید تأسیس گردید. مرحوم استاد امامی تا سال 1319 که در قید حیات بود خدمات ارزنده و شایان توجهی در جهت پیشرفت منبت و پرورش هنرمندان قابل و باذوقی در این زمینه انجام داد و آثار نفیس و زیبائی از خود باقی گذارد که فعلاً در موزه هنرهای ملی نگاهداری می شود.
منبت کاری نیز مانند خاتم کاری از هنرهائی است که در دوران صفویه راه پیشرفت و ترقی را به سرعت پیمود و هنرمندان منبت کار آثار بسیار زیبائی در این دوره از خود باقی گذاردند ولی در دوره قاجاریه به علت عدم توجهی که به هنر و هنرمندان شد، این هنر نیز در بوته فراموشی ماند و رو به انحطاط نهاد، تا این که با ظهور سلسله پهلوی خوشبختانه هنر منبت نیز مانند سایر صنایع مستظرفه مورد توجه خاص رضا شاه سر سلسله دودمان پهلوی قرارگرفت و موجبات احیای این هنر فراهم گشت و منبت کاری که تا این زمان در حال رکود بود مجدداً راه تکامل و تطور را پیمود.


بعد از در گذشت استاد احمد امامی ، فرزند با ذوق و هنرمند او علی امامی ریاست کارگاه منبت کاری را عهده دار شد و به آموزش و پرورش هنرجویان و علاقمندان این هنر پرداخت.
علی امامی به سال 1291 در شهر آباده دیده به جهان گشود و بعد از طی دوران تحصیلی، با شوق و علاقه وافری که به هنر آباء و اجدادی خود نشان می داد، تحت نظر و تعلیم پدر هنرمند خویش، به آموختن اصول مقدماتی فن منبت کاری مشغول شد وبا استعداد قابل توجهی که داشت پدرش او را به همراهی خود به تهران آورد.
علی امامی از این پس به ادامه کوششهای هنری در کارگاه منبت اشتغال ورزید و بعد از مرگ پدر، از آنجا که استادی لایق و با کفایت به شمار می رفت در رأس این کارگاه، به تعلیم هنرجویان و خلق آثار زیبا و پر ارزش منبت پرداخت آقای علی امامی تا کنون هنرمندان با ارزش و چیره دستی پرورش داده که هر یک از آنان در رشته های گوناگون این فن، مانند منبت کاری ـ مشبک کاری ـ معرق کاری ـ موزائیک و رنگ کاری به مقام استادی رسیده اند و کارهایشان در خور توجه و تحسین بسیار است.
فعلاً در کارگاه منبت کاری هنرهای زیبای کشور چهارده نفر هنرمند و هنر جو تحت نظر استاد علی امامی به تهیه آثار ارزنده هنری اشتغال دارند که در این جا از آنان به ترتیب یاد می شود:
آقایان پرویز زابلی ـ عباس شهمیرزادی ـ محمد طاهر امامی ـ عزیز الله ویزائی ـ عباس امین ـ قاسم شهریه ـ محمد علی شیرازی ـ حسن احیائی ـ شاپور گودرزی ـ حسین اعیان ـ اکبر حاجی قاسمی ـ حسن حلج ـ اکبر سریری ـ حسن آزاد خانی.
در بین این افراد هنرمندان و استادانی وجود دارند که هر یک در کارگاه مزبور متجاوز از بیست و پنج سال سابقه خدمت دارند، هنرمندانی چون زابلی ـ شهمیرزادی ـ طاهر امامی و ویزائی در زمره این افرادند.
• آثار قابل توجه

از جمله آثار پرارزش و ممتازی که تحت نظر و هدایت آقای علی امامی به وسیله هنرمندان کارگاه منبت کاری هنرهای زیبای کشور ساخته شده و موجبات شناساندن بیشتر کشور ما را به جهانیان فراهم ساخته کارهای زیر را می توان نام برد:
1) بوفه بزرگ هفده کشوئی منبت و معرق و مشبک کاری که در سال 1319 ساخته شده است. این اثر در زمان سلطنت رضا شاه ، در نمایشگاه امتعه وطن، به معرض نمایش گذارده شد و از طرف نمایشگاه مزبور به اخذ مدال نائل گردید.
2) کارگاه منبت کاری، در نمایشگاه دیگری که در سال 1325 از طرف وزارت فرهنگ در محل فعلی ساختمان مجلس سنا برگزار شده بود شرکت کرد و با نمایش آثار متعددی از معرق و منبت، مدالهائی ذیقیمتی دریافت کرد.
3) میز گرد به وسعت یک متر و پنجاه سانت که سطح آن از طرحهای شاه عباسی معرق و اطراف پایه های آن منبت کاری شده است. این میز بسیار نفیس در نمایشگاه سازمان صنایع کشور به معرض نمایش گذارده شد و مورد توجه و استقبال شرکت کنندگان در نمایشگاه مزبور قرار گرفت و مدال ممتاز نمایشگاه را کسب نمود. میز مزبور فعلاً در موزه هنرهای ملی نگاهداری می شود.
4) میز مربع مستطیل به طول 5 متر و به عرض یک متر و بیست سانت. کلیه سطح این میز از عاج و صدف و استخوان و چوبهای گوناگون با رنگهای طبیعی معرق کاری شده و اطراف میز از چوب فوفل به طور برجسته ساخته شده است. پایه این میز به سبک معماری است. میز مزبور در نمایشگاه جهانی بروکسل نمایش داده شد و مورد توجه و استقبال بینندگان و شرکت کنندگان واقع گردید و به اخذ مدال طلای«گراند پری» بزرگترین و ارزنده ترین جایزه نمایشگاه نائل گردید.
• آثار جدید

اخیراً کارگاه منبت کاری در تهیه آثار هنری خود، تنوعی بوجود آورده و آثار جدید و بسیار زیبائی عرضه کرده که از هر نظر تازگی دارد و می توان این آثار را نقطه تحول آشکاری در هنر منبت بشمار آورد.
سطح کارهای جدید از فلزات گوناگون ـ صدف - عاج ـ استخوان و چوبهای مختلف طبیعی است و این آثار شباهت زیادی به تابلوهای نقاشی دارد، به طور یکه تمایز این آثار از تابلوهای نقاشی در نظر اول برای بیننده امری دشوار و بلکه محال است.
پاسخ با نقل قول
  #17  
قدیمی 07-10-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

هنر سوزن‌دوزی ترکمن


این هنر تاریخچه ای کهن در تاریخ سرزمین کشورمان دارد. گلدوزی مصور ترکمن از زمان سکاها

رایج بوده و در دیگر دوره ها بهمراه سایر دوخت و دوزها از رواج کامل برخوردار بوده است
.


سوزن دوزی ترکمن که بدان سیاه دوزی نیز اطلاق می‌شود، در گذشته کاربرد فراوانی داشته است و در جامعه سنتی ترکمن برای تزیین لباس های مردان، زنان و کودکان و هم چنین پرده ها نیز استفاده می‌شد اما امروز عمدتاً در لباس زنان دیده می‌شود. نوع دوخت آن زنجیره فشرده و بسیار ریز است که در ترکمنی به آن «سانجیم» می‌گویند و بیشتر از نقوش هندسی و قرینه به صورت ذهنی بهره می‌گیرند.
این هنر تاریخچه ای کهن در تاریخ سرزمین کشورمان دارد. گلدوزی مصور ترکمن از زمان سکاها رایج بوده و در دیگر دوره ها بهمراه سایر دوخت و دوزها از رواج کامل برخوردار بوده است دوره اوج این هنر را در دوران افشاریه و زندیه و به خصوص قاجاریه باید دانست و آثار باقیمانده از این دوران خود گواه این مدعاست.
آن چه که معلوم است این که ترکمن ها از قدیم الایام به تهیه ابریشم که به عنوان ماده اصلی سوزن دوزی تلقی می‌شود پرداخته و دختران و زنان لباس های خود را با نخ های ابریشمین که با رنگ های طبیعی رنگرزی می‌شد، سوزن دوزی می‌کرده‌اند و این امر از نغمه‌های زنان ترکمن و در ادبیات شفاهی آن به وضوح مشخص است. مواد اولیه مورد مصرف در سوزن دوزی ترکمن شامل نخ و پارچه است. نخ ها انواع مختلفی داشته از جمله نخ های طبیعی چون ابریشمی ‌و پنبه ای و نخ های مصنوعی اکریلیک و... برای پارچه نیز از انواع ابریشمی ‌و پشمی ‌استفاده می‌شود.
پارچه های ابریشمی‌ جهت تهیه «چِرپِه» (روپوش کوتاه زنان)، «کورتِه» (روپوش بلند زنان)، «چاکمن» (روپوش مردانه) و پارچه های پشمی ‌برای دوخت «چابیت» (کت) استفاده می‌شود.
ابزارهایی که در رشته سوزن دوزی ترکمن از آن بهره می‌جویند عبارت است از سوزن کرول که خاص گلدوزی است، انگشتانه و قیچی. قیچی انواع مختلف داشته از جمله قیچی زیگزاگ، قیچی برش و قیچی خاص گلدوزی.
پارچه های ابریشمی‌ جهت تهیه «چِرپِه» (روپوش کوتاه زنان)، «کورتِه» (روپوش بلند زنان)، «چاکمن» (روپوش مردانه) و پارچه های پشمی ‌برای دوخت «چابیت» (کت) استفاده می‌شود.


مراحل تولید سوزن دوزی ترکمن

ابتدا لایه بندی و شیاردوزی پارچه که جهت ثابت نگه داشتن پارچه و سوزن دوزی صورت می‌گیرد. سپس تاباندن نخ ابریشم جهت استحکام بخشی نخ که به تعداد دو یا سه یا پنج لا با هم تاب می‌دهند. بعد ازآن، سیم کشی برای تعیین محدوده اصلی کادر جهت پیاده کردن طرح انجام می‌گیرد.
سیاه دوزی مرحله بعدی در سوزن دوزی ترکمن است که فضای طرح را با دوخت زنجیره و نخ ابریشمی‌ مشکی مشخص می‌کنند.
الوان دوزی، مرحله دوختن نخ های رنگی در داخل سیاه دوزی است. هم چنین دانه دوزی (آلاجه)، پس از دوخت زنجیره سیم کشی، بین دو سیم را دانه دوزی می‌کنند. مرحله آخر نیز سفیددوزی است.‌ این دوخت اصولاً در شلوار زنانه و در قسمت بالای سیم انجام می‌شود و از طرح های ساری ایچیان استفاده می‌کنند.
دوخت های ترکمنی انواع مختلفی دارد که از آن می‌توان دوخت زنجیره (کوجمه)، پَر، ساقه دوزی، تیغ ماهی(قایما)، دانه دوزی و «ایلمه» نام برد.
از دیگر مسایل مربوط به سوزن دوزی ترکمن، نقوشی که در این نوع سوزن دوزی به کار می‌رود.


نقوش مذکور عمدتاً اشکال ساده شده عناصری است که در محیط اطراف هنرمند وجود دارد هم چون گلِ نقش، ساری ایچیان (عقرب زرد)، قوش قانات (بال پرنده)، دؤرت گؤز (چهار چشم)، قویموق، بورمه چیگین (بورمه)، قوچاق (کچه نقش)، تیرانا بورون، چاقماق، باغ نقش، بستانی، شلپه نقش و... که در گذشته پرده ها نیز بدین شکل تزیین می‌شده اند.
این نوع دوخت در مناطق ترکمن نشین از جمله گنبدکاووس، بندرترکمن، گمیشان، آق قلا، کلاله و... انجام می‌شود.
کاربرد سوزن دوزی ترکمن عمدتاً در لباس زنان، مردان و کودکان بکار می‌رود.
مهمترین فراورده های سوزن دوزی ترکمن یقه، سرآستین لباس، شلوار زنان (بالاق)، کلاه (آلین دانگی یا حلقه ای برای سر زنان)، بوءروک (عرقچین)، چابیت (بالاپوش زنانه)، بقچه، کوینه ک (پیراهن زنانه)، کورته بشمار می‌رود.
زنان و دختران ترکمن از دیرباز تاکنون به امر سوزن دوزی پرداخته اند که تعدادی از آنان در این منطقه صاحب نام شده اند از جمله سوناگل داش آیق(فروز)، اجو قرنجیک و...
مشکلات و معضلات گریبانگیر این رشته صنایع دستی

در ترکمن صحرا سوزن دوزی اصولاً فعالیتی خانگی و صددرصد زنانه است که بیشتر با بازار داخلی و به ویژه بازارهای خارجی ارتباط چندانی نداشته و یکی از معضلات هنرمندان این رشته، عدم شناخت آن‌ها از سلیقه امروز بازارهای هدف داخلی و خارجی و عدم برقراری ارتباط بین هنرمند، بازار و بازرگان است که طبعاً تاثیر مستقیمی ‌بر میزان فروش و تولید سالانه آن ها دارد.
از موارد قابل توجه در راستای حفظ بازار فروش می‌توان به ویژگی های این رشته هم چون وابسته نبودن به فناوری های نوین و گران قیمت و آسانی ایجاد کارگاه در مناطق شهری و روستایی نام برد.
علاوه بر آن، ایجاد مصارف کاربردهای متناسب با زندگی مدرن به عنوان نمونه تزیین رومیزی، کوسن، کلاهک آباژور، مانتو ، روتختی و... با سوزن دوزی ترکمن که موارد مصرف فوق موجبات فروش و ایجاد بازارهای هدف داخلی و خارجی (صادرات به صورت چمدانی) را برای هنرمندان منطقه فراهم می‌کند.

ویرایش توسط چرو : 07-10-2013 در ساعت 04:05 PM
پاسخ با نقل قول
  #18  
قدیمی 07-10-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

چاپ پارچه


این نوشتار به تاریخچه چاپ پارچه از آغاز تا امروز و تکنیک های متداول در چاپ می پردازد.



قدیمی ترین مدرک مربوط به چاپ پارچه را از نقش دیواره های مقابر مصری مربوط به دو هزار هزار و صد سال ق.م بدست آورده اند و کهن ترین نشانه های موجود که از ساختن قالبهای شبیه قالبهای قلمکار حکایت دارد نیز در همین زمان با پارچه های باز یافته از قبور " سکاها" مکشوفه در سرزمین مصر است.
قدیمی ترین قالبهای تراشیده شده از سنگ همراه با آثار سفالی سده های چهارم و پنجم میلادی در حفاریهای نیشابور بدست آمده اند که در فواصل نقوش آن آثار باقی مانده از پشم به چشم می خورد. باتیک یکی از انواع چاپ سنتی است که بوسیله ماده ای مقاوم (ترکیبی از سقز, موم و پارافین ) بر روی پارچه ابریشم انجام می شود. صورت ابتدایی این پارچه در کشور چین و سپس در جزیره جاوه اندونزی رایج شد و به تدریج در کشورهای دیگر دیگر صادر شد. هر سرزمین با توجه سنت, سلایق و ذوق خود در آن تحولی ایجاد کرد. این هنر قبل از اسلام از طریق جاده ابریشم و بوسیله تجار آذربایجانی به ایران آمد و در آغاز بصورت ابتدایی آن (باتیک تک رنگ) در شهر تبریز رایج بود. صورت ابتدایی چاپ باتیک بدین ترتیب بود که از ترکیب برگ درخت مو, سود سوز آور و خاک رس ماده ای مقاوم و چسبناک بدست می آوردند و قسمتهایی از پارچه را بوسیله قلم مو با این ماده می پوشانده و تمامی پارچه را رنگرزی میکردند. پس از شستشوی پارچه قسمتهایی آغشته به چسب به رنگ اصلی پارچه و قسمتهای دیگر رنگین می شد.
در ایران به جای برگ موز از پیه گوسفند , موم خالص عسل و سقز خام این ماده را می ساختند که نام بین المللی آن " واکس باتیک " و در آذربایجان به "روغن کلاقه ای" موسوم است. در بدو ورود به ایران, چاپ باتیک به رنگ سفید بر زمینه مشکی انجام می شد که طرحهای آن به پر کلاغ شبیه بود و از این رو بنام کلاغه ای یا کلاقه ای شهرت یافت. پس از مدتی رنگ قرمز را با رنگ سفید بکار بردند که بصورت خال هایی بر زمینه سیاه یا سرمه ای ایجاد می شود. و به آن " سفید فلفلی" می گفتند و بر روی کرباس و با قابهای چوبی در اصفهان انجام می شد. از دوره صفویه, چاپ پارچه ابریشم به روش کلاقه ای در اسکو, کهنمو و باویل آذربایجان شرقی رواج یافت. چاپ قلمکار نوعی دیگر چاپ سنتی روی پارچه کتان, کرباس و ... می باشد که نقش های روی آن بوسیله قالب یا مهر چوبی ایجاد شده است. علت نامگذاری " قلمکار " به شیوه ابتدایی تولید آن باز می گردد, که در گذشته با قلم روی پارچه طرحهای مورد نظر را نقاشی ( به اصطلاح قلم گیری ) کرده و سپس با مواد شیمیایی ویژه ای, رنگها را بر آن تثبیت می کردند. به مرور و به جهت دسترسی و ایجاد یکنواختی و هماهنگی نقوش, استفاده از مهرهای چوبی, جایگزین قلم مو شد. به نوشته محققین, قلمکار سازی از اوایل قرن هفتم هجری قمری و هم زمان با حمله مغول در ایران رایج بود. قدیمی ترین قلمکار ابریشمی در مجموعه " ژرم پشون" نگهداری می شود و متعلق به قرن 12 ه.ق است و ظاهرآ متعلق به اصفهان می باشد. رونق قلمکار سازی ایران از دوره صفوی آغاز و به اواسط دوره قاجار ختم می شود. شهر اصفهان یکی از مراکز عمده این هنر بود. در این شهر هنرمندان قلمکار ساز به تولید و عرضه محصولات مختلف قلمکار با عالیترین کیفیت می پرداختند. یزد از دیگر مراکز تهیه پارچه قلمکار بود. از میان قلمکارهای ویژه البسه یک نوع به نام " دگله " معروف بود که بر لباسهای مردانه و زنانه تهیه می شد. قلمکار کاربردهای دیگری نظیر پارچه های سفره, دستمال, سجاده, پرده, رو میزی, رو تختی, رویه کوسن و ... دارد مراحل چاپ كلاقه ای باتیك
در ایران به جای برگ موز از پیه گوسفند , موم خالص عسل و سقز خام این ماده را می ساختند که نام بین المللی آن " واکس باتیک " و در آذربایجان به "روغن کلاقه ای" موسوم است. در بدو ورود به ایران, چاپ باتیک به رنگ سفید بر زمینه مشکی انجام می شد که طرحهای آن به پر کلاغ شبیه بود و از این رو بنام کلاغه ای یا کلاقه ای شهرت یافت.


صمغ گیری ابریشم

قبل از چاپ ، پارچه را رنگ پذیر می كنند . مقداری آب وصابون را در ظرف مسی تا 50درجه سانتی گراد حرارت می دهند ، سپس كربنات دو سود را به آن افزوده و حل میكنند . پارچه را به مدت نیم ساعت در این محلول قرار داده ، می جوشانند تا كاملا" سفید شود . سپس با آب سرد آبكشی ، خشك و اطو می كنند تا برای چاپ آماده شود .
ساخت قالب

برای ساختن قالب ، ابتدا نقشه اصلی را روی كاغذ كشیده ، رنگ می كنند . سپس نقشه را به تفكیك رنگ روی كاغذ های دیگر كپی كرده ، هرقطعه را با چسب روی تخته سه لا چسبانده و اطراف آنرا می برند . برای طرحهای ظریف ورقه آهنی مناسب تر است . با چسباندن قطعه های بریده شده روی سطح قالب ، دیگر قالبهای مثبت ومنفی آماده می شود . تهیه واكس باتیك
سقز را در ظرف مسی و با حرارت ذوب می كنند بطوریكه پخته و كف آن كاملا" از بین برود . در مرحله بعد پیه و سپس موم را افزوده و می جوشانند تا بخوبی مخلوط شود . در پایان محلول حاصل را از صافی ریز عبور داده تا آماده مصرف شود . با این ماده مقاوم به وسیله قابهای نقش یا لوله های هدایت كننده ماده مقاوم ( تیان ) می توان به طرح اندازی بر روی پارچه پرداخت . پس از رنگ آمیزی ، این ماده مقاوم از روی پارچه برداشته می شود .


رنگرزی

سه نوع رنگ برای رنگرزی ابریشم طبیعی موجود است
رنگهای ری اكتیو
رنگهای جوهری رنگهای بازیك و بازیكا
رنگهای گیاهی باتیك گیری
به معنی زدودن پارچه از واكس باتیك در پایان رنگرزی می باشد . بدینصورت كه مقداری پیه خالص گاو یا گوسفند را در ظرفمسی ریخته با حرارت دادن آب می كنند و پارچه چاپ شده را در ظرف غوطه ور می كنند و مرتب حركت می دهند تا بدینوسیله واكس باتیك در پیه حل شود ، پارچه را بیرون آورده ، می فشارند ، تا درجریان هوا سرد شود .
شستن پارچه

برای شستشوی پارچه باید از صابون بدون سود و رنده شده استفاده كرد . صابون رنده شده را در ظرف آب حل می كنند و روی حرارت بتدریج می جوشانند . پارچه باتیك گیری شده را در ظرف آب گرم دیگری قرار داده و با آب صابون تهیه شده می شویند. در بعضی موارد پس از شستشو و خشك شدن پارچه ، آنرا با نشاسته و سریشم آهار می دهند.
شیوه های گوناگون چاپ باتیك

چاپ مستقیم
در این شیوه چاپ ، رنگ بصورت مستقیم و به وسیله قلم موی پهن ، روی استامپ قالب ، بر روی پارچه قرار می گیرد .
چاپ برداشت
در این روش ابتدا پارچه رنگرزی و سپس به كمك چاپ ، رنگ زمینه پارچه طبق طرح برداشته می شود.
چاپ با شابلون
با قرار دادن شابلون نقش بر روی پارچه و استفاده از غلطك رنگ ، طرح و رنگ بر روی پارچه منتقل می شود .
نقاشی باتیك بر روی پارچه ابریشمی
در این روش قسمتهایی از پارچه به كمك ماده مقاوم و به وسیله قلم مو تیان ( Tiyan) پوشانده می شود و بخش های دیگر به وسیله قلم موی مخصوص آبرنگ و با استفاده از رنگهای ری اكتیو ، بازیك ، رنگهای خمیری مانند اكرولیك و ... ، رنگ گذاری می شود .
قدیمی ترین قلمکار ابریشمی در مجموعه " ژرم پشون" نگهداری می شود و متعلق به قرن 12 ه.ق است و ظاهرآ متعلق به اصفهان می باشد. رونق قلمکار سازی ایران از دوره صفوی آغاز و به اواسط دوره قاجار ختم می شود.


شیوه تار عنكبوت باتیك شكسته
پس ازایجاد طرح به كمك ماده مقاوم و رنگ آمیزی پارچه ، قبل از برداشتن ماده مقاوم ، با مچاله كردن پارچه ، موم روی آنرا تركدار می كنند و مجددا" پارچه را رنگ آمیزی می كنند . بدین ترتیب رنگ در تركهای موم نفوذ كرده و نقوش جالبی بر روی پارچه پدید می آید .
شیوه باندا
در این روش ، پس از تا كردن ، گره زدن یا پیچیدن پارچه ، آنرا با مقداری نخ نایلونی نازك محكم می بندند . به قسمتهای مورد نظر رنگ می زنند ( در رنگ فرو می برند و یا با قلم مو به پارچه رنگ می زنند ) . سپس پارچه را می شویند ، نخها و گره ها را باز می كنند و آنرا خشك می كنند . در این روش می توان به تعداد رنگهای مورد نظر این مرحله را تكرار كرد و مانند شیوه چاپ واكس گذاری و سپس واكس گیری كرد تا رنگها ثبات بیشتری داشته باشند .
شیوه بدون رنگرزی و بدون تهیه رنگ برای نقاشی
چاپ با استفاده از شمعهای رنگی روی پارچه ابریشم طبیعی
شیوه پاشیدنی
با اغشته كردن پر یا ساقه های جارو و ... در واكس باتیك داغ و پاشیدن آن بر روی پارچه و رنگ آمیزی آن .
شیوه قلم موئی
با استفاده از قلم موی پهن برای زدن واكس به پارچه و سپس رنگ زدن آن
پاسخ با نقل قول
  #19  
قدیمی 07-10-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

هنر فلزکاری در عهد ساسانی


هنر دوران ساسانی از جمله درخشان ترین ادوار هنر ایران قبل از اسلام است. این مقاله به صورت خاص به هنر فلزکاری رایج در این دوران می پردزد.

اردشیر بابکان حکومت ساسانیان را در سال 224 میلادی تأسیس کرد که تا سلطه کامل مسلمانان در ایران ادامه داشت .
شواهد باستان شناسی موجود ، سکه ها و کتیبه های به دست آمده ، حاکی از آن است که سرزمینهای وسیعی زیر تسلط پادشاهان ساسانی بوده اند . در این دوره تولید انبوه اشیاء فلزی در کنار دیگر هنرها باعث گسترش امر تجارت و در نتیجه موجب پیشرفت اقتصادی شد . با روابط بازرگانی و جنگهای مداوم ایرانیان و رومیان عوامل هنری روم در ایران نفوذ کرد و این تأثیرات در بعضی از اشیاء دوره ساسانی به وضوح مشاهده می شود .
به عنوان نمونه می توان از تصاویر زنان رقصنده نام برد که مکرراً روی ظروف نقره ای ساسانی نقش شده است . همچنین تنگی با نقش مرد نیرومندی ( احتمالاً هرکول ) که در حال نبرد با یک قوچ است نیز دیده می شود که نقش این تنگ تأثیر هنر یونانی و رومی را در هنر ساسانی به وضوح نشان می دهد . هنر ساسانی و به خصوص هنر فلز کاری آن هنری درباری است . احتمالاً در کنار کاخهای سلطنتی کارگاههایی برای ساختن این اشیاء گرانبها و تجملاتی وجود داشته است .
در این کارگاهها از نقره برای ساختن ظروف مختلف و از طلا برای زراندود کردن آنها استفاده می شد . هنر مردمی نیز تحت تأثیر این هنر درباری بوده است و در مواردی که توانایی استفاده از فلزات طلا و نقره برای ساخت ظروف نبود هنرمندان آلیاژهای کم بها از جمله سفیدروی را به کار می گرفتند و با پیروی از همان شیوه تجملاتی ، آثار زیبایی می ساختند که در جای خود شواهدی در این زمینه ارائه خواهد شد .
مهمترین آثار فلزی که از دوره ساسانی باقی مانده ، ظروف نقره ای هستند که شماری از آنان زراندود شده اند .
برخی از این ظروف نقره ای دارای خط نوشته هستند که بیان کننده نام صاحب ظرف و مشخصه وزن آن است . این ظروف که تاکنون اطلاع دقیقی از محل ساخت آنها به دست نیامده دارای شکلهای مختلفی هستند که رایجترین آنها عبارتند از :


1) بشقابها

این بشقابها دارای دیواره کوتاه هستند و منقوش به تصاویر گوناگونی مانند شکار شاهان ، شاه و ملکه بر تخت نشسته ، شاه بر تخت نشسته همراه با ملازمان ، حیوانات ترکیبی زمینه این نقوش با پیچکها ، برگهای مو ، نقوشی به شکل قلب ( این نقوش از دوره اشکانیان متداول شده و چـنان که قـبلاً ذکر شـد می توان آن را تـأثیر هنـر هلنی دانست ) و پرندگان و بوته انار و میوه آن و … تزئین شده است .
هنر ساسانی و به خصوص هنر فلز کاری آن هنری درباری است . احتمالاً در کنار کاخهای سلطنتی کارگاههایی برای ساختن این اشیاء گرانبها و تجملاتی وجود داشته است . در این کارگاهها از نقره برای ساختن ظروف مختلف و از طلا برای زراندود کردن آنها استفاده می شد


2) کاسه های نیمکره ای

با نقوش مختلفی مانند : نوازندگان ، رقاصان و … همراه با نقوش زمینه متداول در این دوره .


3) تنگها

از نظر شکل بسیار متنوع هستند و اکثر آنها زراندود شده اند . به طور مثال تنگهایی با بدنه گلابی شکل ، دهانه دارای آبریز منقار مانند ، دسته بلند با تزیین بالای دسته ، پایه بلند حلقوی و یا قیفی شکل . همچنین تنگهایی بدون دسته و پایه که دهانه آن ساده و بدون آبریز است و بر آنها نقوش متنوعی مانند: حیوانات ترکیبی ، زنان رقصنده ، سایر نقوش مرسوم در دوره ساسانی ترسیم شده است .
4) ظروف کشکولی شکل با نقشهای متنوع

5) ریتونها
ظروفی هستند که مانند لیوان برای آشامیدن مایعات از آنها استفاده می شد و به شکل مجسمه حیوان ، ویا انتهای آنها به شکل نیمتنه حیوان ساخته می شد. ساختن این گونه ظروف از زمانهای پیشین مرسوم بوده است و نمونه های زیبائی از آن به شکل بزکوهی ، قوچ و … همراه با نقوش متداول این دوره در دست است .


6 ) ظروفی به شکل مجسمه کامل حیوان

لازم به توضیح است که به علت جنگهای که بین خسرو دوم و هراکلیوس ( هرقل ) امپراطور روم اتفاق افتاد ، و سپس با آمدن اعراب به ایران ، مقادیر متنابهی از اشیاء سیمین و احتمالاً زرین به غارت رفت و یا برای ساختن سکه ذوب شد ، به همین علت تعداد اشیاء نقره ای که از دوره ساسانی به دست آمده بسیار محدود است . اکثر ظروف نقره ای این دوره در خارج از مرزهای کنونی ایران کشف شده اند و آن تعدادی که در ایران به دست آمده به علل مختلف تاریخ و منشأ درستی از آنها در دست نیست .
در دوره ساسانی از آلیاژ مفرغ برای ساختن اشیاء گوناگون استفاده بسیار شده است . اشیایی مانند ، جنگ افزار ، مجسمه های کوچک قطعات پایه تخت به شکل گیرفن ( حیوان ترکیبی با سرپرنده ) ، احتمالاً با تزئینات باقی نمانده است .
در اواخر دوره ساسانی کاربرد سفیدروی برای ساختن ظروف مورد توجه بیشتری قرار گرفت . دلیل این امر رنگ و شفافیت طلا و نقره مانند سفیدروی است که موجب می شد آن طبقاتی که نمتوانستند از نقره استفاده کنند ، ظروف ساخته شده از سفیدروی را جایگزین آن کنند .
به علت جنگهای که بین خسرو دوم و هراکلیوس ( هرقل ) امپراطور روم اتفاق افتاد ، و سپس با آمدن اعراب به ایران ، مقادیر متنابهی از اشیاء سیمین و احتمالاً زرین به غارت رفت و یا برای ساختن سکه ذوب شد ، به همین علت تعداد اشیاء نقره ای که از دوره ساسانی به دست آمده بسیار محدود است . اکثر ظروف نقره ای این دوره در خارج از مرزهای کنونی ایران کشف شده اند و آن تعدادی که در ایران به دست آمده به علل مختلف تاریخ و منشأ درستی از آنها در دست نیست .


از انواع آلیاژهای مورد استفاده در اواخر دوره ساسانی که دارای ظاهری نقره مانندند از آلیاژ سرب و روی می توان نام برد .
با این آلیاژ در سده ششم ـ هفتم میلادی ظروفی با همان شکلهای متداول دوره ساسانی ساخته می شد. به کارگیری این دو آلیاژ ـ سفیدروی وسرب و روی ـ از یک طرف درباری بودن هنر ساسانی را مشخص می کند و اینکه چگونه مورد تقلید و پیروی حکام محلی و دیگر طبقات جامعه قرار گرفته ، و از طرف دیگر بیانگر این مطلب است که ضعف دولت مرکزی و کاهش قدرت سیاسی در اواخر دوره ساسانی سبب کاهش توان اقتصادی آنان شده است .
با توجه به توسعه فلزکاری طی این ادوار ، و با بررسی نمونه های ارزنده و زیبای به جای مانده از دوره ساسانی که حاکی از پیشرفت تکنیک ساخت و روشهای متنوع تزیینی است ، و با مطالعه اشیاء فلزی باقیمانده از دوره اسلامی می توان گفت که سنت هنر فلزکاری ساسانیان ، در دوره اسلامی ادامه یافت . در واقع باید توجه داشت که بنیان هنر فلزکاران دوره اسلامی بر این مبنا قرار گرفته است .
پاسخ با نقل قول
  #20  
قدیمی 07-10-2013
چرو آواتار ها
چرو چرو آنلاین نیست.
کاربر کارآمد
 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: کرمانشاه- همین حوالی
نوشته ها: 731
سپاسها: : 247

554 سپاس در 357 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

صنایع دستی در لرستان


این نوشتار به توصیف صنایع دستی مرسوم در استان لرستان پرداخته است.

صنایع دستی هر قوم و ملتی، معرف ذوق و خلاقیت های آنان در پاسخ به ضرورت های مادی و معنوی در مرحله مشخصی از گسترش تاریخی است. انسان ها با توجه به خصوصیات فردی و نوع نیازهایشان، همواره در ستیزی دائمی با طبیعت به سر برده و با به فعلیت در آوردن ذوق و اندیشه و احساس، درصدد تغییر دادن و تصرف در ساخت طبیعت برآمده اند تا به جبران کمبودها و هر آن چه که هستی آن ها را از داشتنش محروم کرده دست یابند. صنایع دستی تجلی ویژگی های فرهنگی و مظهری تمدن انسان های هر جامعه در گذر تاریخ است.
در استان لرستان صنایع دستی ثمره دست هایی است که عشق را از قلب خود جاری ساخته و با انگشتان خود با یاری تار و پود بر گلیم و جاجیم ترسیم کرده و یا با تلنگرهای چکش آن را حک می کنند. قالیبافی از مهم ترین رشته های فعال اقتصادی استان لرستان است که در حال حاضر متداول ترین صنعت دستی است. مراکز تولید قالی بیشتر در شهرهای خرم آباد، الیگودرز، دورود و روستاهای تابعه است. در فصل تابستان که روستائیان به کشاورزی اشتغال دارند، تولید آن کمتر است. نقوش قالی ها، نقش لچک، ترنج و با زمینه سرمه ای، لاکی و کرم است.
صنایع دستی لرستان در سه نوع متمایز عشایری، روستایی و شهری شکل گرفته اند. بیشتر تولیدات صنایع دستی عشایری به مصرف خانوار می رسند و کمتر به بازار عرضه می شوند. انواع صنایع دستی عشایر استان لرستان عبارت اند از: سیاه چادر، چیت، قالی و گلیم. صنایع دستی روستایی را قالی، گلیم، رنگرزی و جاجیم بافی تشکیل می دهند و عمده صنایع دستی شهری نیز خراطی، نمدبافی، قلم زنی، ورشوسازی، قالی، موج و گلیم بافی هستند.
هنر ورشوسازی در لرستان از هنرهای دستی به شمار می آید که به دلیل کمبود مواد اولیه با آینده ای تاریک مواجه است. امروز به علت عدم تولید ورق ورشو در جهان این فلز در ایران نیز کمیاب شده و هنرمندان ورشوساز برای تولید مواد اولیه آن با مشکلات زیادی مواجه هستند


پیشینه تاریخی لرستان در بخش صنایع دستی، درخشان است و آن را باید در آثار کشف شده از غار«کلماکره» جستجو کرد. پتانسیل های قوی در بخش صنایع دستی لرستان، انتظارات را از این استان بالا می برد. لرستان سالیان سال است که با هنرمندی زنان و مردان خود در سراسر دنیا می درخشد اما این هنر در برخی از رشته های صنایع دستی از جمله ورشو سازی، امروز مسیر فراموشی را پیموده و بسیاری از آثار ارزشمند این رشته ها، مسوخ شده لقب گرفته اند. صنایع دستی لرستان همواره مجالی برای بروز ذوق و سلیقه لرستانی ها در ادوار تاریخ بوده است. از زمانی که گلیم ها و جاجیم های بافته شده دست زنان لر، زیبنده نمایشگاه های بین المللی شد و یا شاید از دورتر و هنگامی که اولین سماور ورشویی ایران به دست استاد میناگر در بروجرد ساخته شد و یا شاید حتی قبل تر از آن هنگامی که زیورآلات مفرغی آذین بخش گیسوان زنان لر بود، اوج هنرمندی این مردمان جهانیان را شگفت زده کرده بود.

به طور کلی صنایع دستی لرستان در قالب سه بخش صنایع دستی رایج لرستان، صنایع دستی بومی استان و رشته های اولویت دار استانی قابل بررسی هستند. فرش بافی، ورشوسازی، گلیم بافی، قلمزنی روی ورشو، جاجیم بافی، خراطی چوب، نمد مالی، ساخت و قلم زنی مصنوعات ورشویی، سیاه چادر بافی، گیوه دوزی و گیوه بافی از جمله صنایع دستی بومی لرستان محسوب می شود که خاص این منطقه از کشورمان است. هنر ورشوسازی در لرستان از هنرهای دستی به شمار می آید که به دلیل کمبود مواد اولیه با آینده ای تاریک مواجه است. امروز به علت عدم تولید ورق ورشو در جهان این فلز در ایران نیز کمیاب شده و هنرمندان ورشوساز برای تولید مواد اولیه آن با مشکلات زیادی مواجه هستند. آینده مبهم هنر ورشوسازی در لرستان تنها نمونه ای از رشته هایی است که امروز به سرعت در حال فراموشی و زوال هستند. هشت رشته از صنایع دستی این استان شامل رشته های پوستین دوزی، چوقادوزی، ریسمان بافی، سیاه چادربافی، چیت بافی، زیلو، حصیر بافی و نمدبافی از جمله رشته های این استان هستند که خطر منسوخ شدن آن ها را تهدید می کند. اما 40 رشته صنایع دستی در لرستان فعال است، و به منظور احیا این هشت رشته منسوخ شده برنامه هایی در معاونت صنایع دستی استان در دست برنامه ریزی است که در دو فاز مختلف اجرا خواهد شد. در فاز اول مستندسازی از رشته های فراموش شده صنایع دستی است که عکس، فیلم و آرشیو کاملی از این صنایع تهیه می شود. در فاز بعدی، این معاونت به دنبال خریداری آثار باقی مانده از این صنایع و هم چنین هدایت استادان این رشته ها به سمت آموزش به خصوص در مناطق روستایی و عشایری است. برخی تزئینات زندگی روستاییان که در گذشته های دور اهمیت بسیاری به آن ها داده می شد اکنون به دست فراموشی سپرده شده و کمتر مورد استفاده قرار می گیرند. در حال حاضر بیش از چهار هزار و 500 کارگاه فعال صنایع دستی در استان لرستان وجود دارد. بیش از 80 هزار نفر در استان لرستان به صورت مستقیم و غیرمستقیم در زمینه صنایع دستی مشغول به فعالیت هستند. یکی از راه های احیا صنایع دستی استان هایی نظیر لرستان یافتن بازار فروش است. از جمله این برنامه ها ایجاد بازارهای فروش نوروزی در نوروز 88 است. در این استان در مجموع 65 غرفه انتظار گردشگران نوروزی را می کشد. از جمله مراکزی که برای فروش هنرهای سنتی و صنایع دستی این استان در نظر گرفته شده پامنار شهرستان خرم آباد در منار آجری میدان امام حسین است. هم چنین تکیه موثقی شهرستان بروجرد با 20 غرفه و شهرستان پلدختر با 15 غرفه آماده فروش صنایع دستی این استان به گردشگران نوروزی هستند.
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 03:42 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها