بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات

شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 08-23-2009
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
جدید زندگي و احوال فرانسيس بيکن

فلاسفه مشهور همه از يک قبيل نيستند . برخي از آنان افتخار و بزرگي خود را بيشتر از آنچه که گفته اند و نوشته اند مرهون شيوه و طرز زندگاني خود هستند


چنان چه که وضع سقراط و ديوژن و اپيکتت اين چنين مي باشد . برخي ديگر درخشانترين کاميابي هاي خود را با آثاري که نوشته اند مديونند و غالباً بين آنچه که خود ستوده و کارهايي که انجام داده اند ناسازگاري فاحشي وجود دارد ، چنهن که وضع ارسطو و سنک و دکارت بر اين منوال است . اما بسيار به ندرت ديده مي شود که در وجود يک فيلسوف نبوغي سرشار و ضعف نفسي که نزديک به دنائت و فرومايگي باشد جمع گردد. بدبختانه وضع فرانسيس بيکن اين چنين است . او مسلماًمتفکر بسيار توانايي بود ولي آيا همچنين بايد در مورد او گفت که او جنايتکار بزرگي بود که عاقبت قرباني جاه طلبي وبي احتياطي و اوضاع واحوال زندگاني خود گرديد؟ (Qing, Deyu et al. 1998)


فرانسيس بيکن در2? ژانويه ???? در مهمانخانه يورک واقع در استرند نزديک لندن به دنيا آمد . پدر او نيکلا بيکن در بيست سال اول سلطنت اليزابت مهردار سلطنتي بود . مادر بيکن ليدي آن کوک خواهر زن سرويليام سسيل معروف به لرد(Lin, Su et al. 2007) باردلي خزانه دار ملکهاليزابت و يکي از مقتدرترين مردان انگليسي بود . اين زن که سر آموزگار ادوارد ششم پادشاه انگلستان بود ، در السنه و کلام متبحر بود و با اساقفه ي عصر يوناني مکاتبه مي کرد و اين خمل براي او مثل آب خوردن بود . خود آموزگار پسرش بود و در تربيت و تعليم او از هيچ چيز دريغ نداشت . فرانسيس چند برادر بزرگتر از خود نيزداشت و خود نيز کودکي تيز هوش بود . اما او در سال هاي اوليه زندگي خود هيچ برجستگي از خود نشان نداد و اين سال ها را در لندن نزد مادر و پدرش گذراند . ملکه او را مي شناخت و به شوخي او را مهردار آينده خود مي خواند .


مربي حقيقي عظمت بيکن ، انگلستان عهد اليزابت بود ، اين دوره بزرگترين ادوار مقتدرترين اقوام عصر جديد به شمار مي رود . کشف آمريکا تجارت را از بحر الروم به اقيانوس اطلس کشانيد و اقوام اسپانياي و هلندي و فرانسوي و انگليسي را که بر ساحل اين اقيانوس بودند از لحاظ تجارت و ثروت سرآمد اقوام ديگر ساخت .(Yongmei, Changsheng et al. 1998) رنسانس از روم و فلورانس و ميلان و ونيز ، به مادريد و پاريس و آمستردام و لندن منتقل شد . پس از شکست نيروي درياي اسپانيا تجارت انگلستان بر روي تمام دريا ها توسعه يافت ، شهرهاي انگليس در نتيجه منابع محلي رو به پيشرفت و ثروت نهادند ، ملاحان آن سطح کره ارض را پيمودند و سرداران آن آمريکارا متصرف شدند . ادبيات انگليس با شعر سپنسر و نثر سيدني رونق گرفت و صحنه تئاتر با درام هاي شکسپير و مارلود و ابن جانسونو صدها نويسنده ي تواناي ديگر به لرزه در آمد . اگر شخصي از قريحه و استعداد ذاتي بهره مند بود در چنين محيطي ضايع نمي شد . (Kostoglou and Karapantsios 2007)


در 1573 م در سن دوازده سالگي بيکن وارد کمبريج در ترينتي کالج گرديد و تا 1576 م در آن جا ماند و فلسفه اسکولاستيک را در آن جا تحصيل کرد و در عين حال تحصيلات قضايي خود را در همان جا آغاز نمود.(Qing, Deyu et al. 1998)


در سال 1576 م کالج را رها کرد و در آن هنگام سرآمياس پولت سفير کبير انگلستان در دربار هانري سوم بود که دوست نيکلا بيکن پدر فرانسيس بود فرزندش را به او سپرد و از آن زمان بود که فرانسيس بيکن به دربار فرانسه راه يافت . (Figure 1)


در سال 1578 م پدر فرانسيس بيکن ناتگهان درگذشت و او به انگلستان احضار گرديد . پدرش قصد داشت که اموالي را مادام العمر به فرانسيس تخصيص دهد ولي مرگ او بر اين کار سبقت گرفت . پس بيکن بر آن شد که در صدد پيدا کردن شغل پر سود بر آيد و از اين رو معلومات حقوقي خود را تکميل کرد و به وکالت دعاوي مشغول گرديد . در سال 1580 م در انجمن « گرنر اين » که انجمني مرکب از حقوق دانان بود و در مهمانخانه گري يک آموزشگاه حقوق و يک دادگاه برايت تشکيل داده بود عضو فعال و موثري گرديد . جاه طلبي و بلند پروازي بيکن با دادرسي هاي توام با موفقيت خرسند نمي گرديد و فکري به خاطرش رسيد که در تمام مدت عمر اين فکر او را آزار مي داد وآن اين بود که در قوانين درهم و برهم انگلستان نظمي برقرار سازد و خطوط اوليه « احياءعلوم کبير » را طراحي کرد و دراين رساله کوچک که آن را « فرزند مذکر زمان » نام نهاد و در قطعات مختلفي از آن اسم مي برد . اما هيچ يک از اين کارها براي تسکين جاه طلبي او کافي نبود و آن چه او مي خواست احراز يک مقام سياسي در دربار بود . عموي فرانسيس بورلي مقام مهمي در آن جا اشغال کرده بود با اين حال بيکن جزءعنوان متوسطي را نتوانست تحصيل نمايد و آن « مشاور فوق العاده ملکه » بود . (Figure 2)

اين ناکامي باعث شد که بيکن سعي کند از راه پارلمان وارد حيات سياسي شود در نتيجه 1584 م به عضويت مجلس عوام انتخاب گرديد و در 1586 و 1588 م نيز مجداداً به اين مقام برگزيده گرديد اما در پرلمان مرتکب يک خطا شد که روح خود کام ملکه اليزابت را نسبت به خود تغيير داد.(Figure 1)


مجلس که عوام برخي اعتبارات را تصويب نموده بود مجلس لردها اصرار داشت که بر ميزان اين اعتبارات افزوده شود اما بيکن رشته سخن را به دست گرفت و باعث شد که مجلس عوام نسبت به منافع سلطنت راي مخالف بدهد و در پيرو اين قضيه به او گفتند که ديگر اونبايد به ملاطفت ملکه اميدوار باشد .(Kostoglou and Karapantsios 2007)


در سال 1595 م چندين نوشته سياسي و قضايي منتشر کرد وبراي جشني که توسط ا*** به افتخار اليزابت بر پاگشت قصيده اي سرود که در نتيجه ملکه مزروعي مهمي را به او اهدا کرد .


در سال1597 م نخستين چاپ انگليسي « تتبعات اخلاقي و سياسي » خود را منتشر نمود و در مجلس عوام از تمام درخواست هاي کمک خرج دربار پشتيباني کرد وسرانجام مشاور معمولي ملکه گرديد و اين فرصت ارتکاب عملي را به او داد که خيلي شباهت به رسوايي داشت . (Shafie-Pour and Ardestani 2007)(Figure 3)



بيکن قسمت اعظم دارايي خود را مرهون ا*** بود . لکن به دنبال يک لشکر کشي مغلوبانه ويک دوره حکومت بد فرجام در ايرلند ، ا*** لطف و مساعدت ملکه را نسبت به خود از دست داد ولي به جاي اين که سر تسليم فرود آورد در کوچه هاي لندن آشوبي به راه انداخت . پس به اتهام خيانت در 1601 م محکوم به مرگ گرديد . ليکن در تمام طول محاکمه بيکن فراموشي بخشايش ناپذيري در قبال احسان هاي گذشته ا*** از خود نشان داد و جزء در فکر نجات خودش از مغضوبيتي که ممکن بود دامنگير او نيز شود نبود وظيفه دادستاني را بر عليه کسي که يکي از بزرگترين حاميانش بود را برعهده گرفت و بعد از اين که ا*** سرش از تنش با تبر جدا شد و خاطره وي محبوبيتي را دراذهان ايجاد کرد بيکن مامور شد که بر ضد او هجو نامه ي بنويسد تا مگر يادبود او را آلوده به ننگ ننماييد و اقدام ملکه را بستايد و اين چاپلوسي تا اندازه اي بينتيجه ماند زيرا در سال 1603 م اليزابت درگذشت .


در اين نخستين دوره بيکن قيافه يک انسان گرسنه که مي خواهد هر چه بيشتر از خوان حکومت متمتع شود به خود گرفت .
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 05:43 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها