پرکشيدن بر چشمانداز سوزان و
بر قلههای پربرف
تا سرسبزیها:
اینجا برمن است و حالا صداها در سرم گرد میآیند و
در آن صدا يگانه میشوند:
از آن شب
که در اتاقی تاريک از دیدار خبر دادند.
آری، به "برمن" باز میگردم
و دیگر بار این دوریاست
که بر دقايقِ دلواپسی افزوده میشود.
نامهای که در هوا چرخید و
من که نمیدانم چگونه بايد نوشت، آنجا که پاسخی نيست
و حضور بی وقفهی شعر، دیگربار
تنيده به وقایع موطن جوانی
با نامهای و عکسی در روزنامه
و تصویرش در اعتراضِ دانشجويان.
ی