بیاین حافظ بخونیم (مشاعره با ابیات و غزلهای حضرت حافظ)

[افسون 13]

ای که با سلسله زلف دراز آمده‌ای
فرصتت باد که دیوانه نواز آمده‌ای
ساعتی ناز مفرما و بگردان عادت
چون به پرسیدن ارباب نیاز آمده‌ای

[مستور]

یارب از ابر هدایت برسان بارانی
بیشتر زان که چو گردی ز میان برخیزم

[ماهین]

ما را بر آستان تو بس حق صحبت است
ای خواجه باز بین به ترحم غلام را
حافظ مرید جام می است ای صبا برو
وز بنده بندگی برسان شیخ جام را

[مستور]

آنچه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم
اگر از خم بهشت است و گر از باده مست

[ماهین]

تیمار غریبان سبب ذکر جمیل است
جانا مگر این قاعده در شهر شما نیست

[مستور]

تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد
هر که خاک در میخانه به رخسار ه نرفت

[ماهین]

تا لشگر غمت نکند ملک دل خراب
جان عزیز خود به نوا می فرستمت

[مستور]

تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست

[ماهین]

تاب بنفشه می دهد طره ی مشک سای تو
پرده ی غنچه می درد خنده ی دل گشای تو

[مستور]

وفــا و عهد نکــو بــاشد ار بیامــوزی
و گر نه هر که تو بینی ستمگری داند