|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
|||||||
| استان کرمانشاه در این تالار به بحث و بررسی مطالب مرتبط به استان کرمانشاه میپردازیم. |
 |
|
|
ابزارهای موضوع | نحوه نمایش |
|
#143
10-05-2009
|
||||
|
||||
سلام بر بچه ها ی گل و گلاب..
تعبیر خواب دوستمون این میشه ... دوست دخترت شوهر کرده ! و تو عزاداری و اون رفته سور و سات محرم تو بوده نه محرم ققمری... از لحاظ علمی ثابت شده کسایی که دماغ درازی دارند .... چیز ! خانم تی ای اس ای ال ای که هنوز نمیدونیم چی باید صدات کنیم... چشم حتما من از پسر عمه م که متخصص سونوگرافیه میپرسم کما اینکه سوال قبلی رو هم از اون پرسیدم اگر کسی رو شناخت یا نظری داشت عرض خواهم کرد.. ان شاااله که همسرتون روز به روز راحتتر و بهتر تکلم کنن این چور چیزا از اوناست که یهو با یه خواب با یه اتفاق کوچولو امکان خوب شدندش هست لااقل توی فیلمها دیدیم.. ان شاالله که همینطور میشه.. اینقدر احساس غریبی و تنهایی نکنین اینجا.. باور کنین شهریه که شانس اوردین توشین کلی اشنا و دوست میتونین داشته باشین که انگار اعضای خانواده خودتونن فریما خانم هم که برگشته خوش اومده چی چی اورده با صدای چی ؟ بچه تشکر بابت دعاهایی که کردین برای یکی از نزدیکان هیوا.. .خدا رو شکر امروز بهم گفت که حالش بهتره و عمل موفقیت امیز بوده.. دستتون درد نکنه... من که از این چیزا بلد نیستم ولی مادرم دعا کرد و من ابراز امیدواری شدیدی کردم که ایشالا حل میشه وتموم میشه وخوب و خوش و سلامت میاد بیرون حالا ببینیم داش میتی مزد این همه زحمت زیر پوستی که من کشیدم رو چطور میده یه دلستر استوایی ایستگ برام میخره یا نه؟ دوستام این ترم رفتن کتابا رو بخرن نزدیک 50 تومن شده ! کی داره بده این همه پولو... من که کلا کتاب نخرم دوستان ترم بالایی داشتند بهم بدن میپگیرم نبود معمولا نمیگیرم یه دونه کتاب مدار جبه دار ما یه جلد اولشو میخواییم بچه ها میگن گفته باید جفتشو ببرین نزدیک 20 تومن.. البته وضع ما بد تر از بچه های معماری نیست اونا واقعا بیچاره ن...ولی هب البته معمولا کسایی میرن معماری که رفاه نسبی بیشتری دارن... ولی حال کردم دیروز رفتنم یه کتاب اسمبلی دسته دوم خریدم هزار و پونصد تومن ! خدا نعمت مصدق و پاساژ سروش و طبقه دوم و اون یکی دوتا مغازه رو از مردم شریف و قهرمان پرور کرمانشاه نگیره... دیه هی اینا...
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست 
|
|
#144
10-09-2009
|
||||
|
||||
|
بچه ها کجایین چرا دیارتان نیست ؟
م یاد یه واژه ای افتادم که گفتم بنویسم شما بیاین نظرتانه بگین کیوانو   و درموارد حاد تر کیوانو دوو رژیای دو نمونه رو براتون نمایش میدم http://www.akkasee.com/files/blogSys...eh/pirzan3.jpg نه نمونه دوم رو خیر ! نظرتون چیه؟
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست
|
|
#146
10-09-2009
|
||||
|
||||
|
عکسی که کم گذاشنم در سایت معتبر عکاسی بود که فکر میکنم ایشون از هموطنای خودمونه این خانم. ..
پیرزن دوغ ریخته کنایه از کساییه که ..... بهتره بچه ها بیان جواب بدن
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست
|
|
#147
10-10-2009
|
||||
|
||||
|
سلام
فکر میکنم یعنی پیرزنی که خیلی عصبانیه و غر میزنه (به اصطلاح دوغش ریخته)
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#148
10-10-2009
|
||||
|
||||
|
سلام به همشهريا!
خوبين؟ كوروش جان ممنونم از پيگيري ها و روحيه دادنات توي اين چند روزي كه كرمانشاه بودم. متاسفانه به خاطر مشكلاتم سعادتي نداشتم كه دوباره از نزديك زيارتت بكنم. اميدوارم كارم درست بشه و توي اين چند روز آينده بارو بنديلمه وردارمو برگردم شهرگي خودم.
__________________
هـمیشه از همه نزدیک تر به ما سنگ است ! نگاه کن ، نگاه ها همه سنگ است و قلب ها همه سنگ! چه سنگبارانی... گیرم گریختی همه عمر،کجا پناه بری ؟! " خانه خدا سنگ است "
|
|
#149
10-10-2009
|
||||
|
||||
|
سلام
قصد فقط سلامی و عرض ادبی به همشهریهای گلم
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#150
10-10-2009
|
|||
|
|||
|
سلام و روي گشتتان حالتان چونه داش ميتي تو نيش خاصي بابا حال فاميلتان كه ايشا... بيتره الت ما اينجا يه پست زديمان تا هر كس اون خواند يه دعائي هم واسه شما بكنه خوب تاري دلش اندازه يه ملوچكه دي
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد .... رويايم را ببين خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش با لبخند نفسهايت را سپاس ميگويد پس بر تو چه گذشته كه اينچنين آرزوي مرگ ميكني ......  ببين فرصت نيست فرصت براي بودن نيست پس سعي كن تا درخت را احساس كني سبزه رابشنوي و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي تا روزي شايد درخت را تا مرز انار تعقيب كني (تاري)
|
|
| کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 09:26 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.