|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
#1131
10-27-2009
|
||||
|
||||
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت س
__________________
یکی می پرسد اندوه تو از چیست؟سبب ساز سکوت مبهمت کیست ؟ برایش صادقانه می نویسم :برای آنکه باید باشد ونیست!!!!!!!!!!!!!!!! 
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#1133
10-28-2009
|
||||
|
||||
|
هردم به یاد آن لب میگون و چشم مست
از خلوتم به خانه خمار می کشی ی
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#1134
10-28-2009
|
||||
|
||||
|
یاد باد ان صحبت شبها که با نوشین لبان /بحث سر عشق وذکر حلقه عشاق بود/د
|
|
#1135
10-28-2009
|
||||
|
||||
|
دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی
کز عکس روی او شب هجران سرآمدی م
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#1136
10-28-2009
|
||||
|
||||
|
مرا به رندی وعشق ان فضول عیب مکن/که اعتراض بر اسرار علم غیب کند/ک
|
|
#1139
10-28-2009
|
||||
|
||||
|
غم دینی دنی چند خوری باده بخور
حیف باشد دل دانا که مشوش باشد چ
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#1140
10-28-2009
|
||||
|
||||
|
چون است حال بستان ای باد نوبهاری
کز بلبلان برامد فریاد بی قراری ش
__________________
یکی می پرسد اندوه تو از چیست؟سبب ساز سکوت مبهمت کیست ؟ برایش صادقانه می نویسم :برای آنکه باید باشد ونیست!!!!!!!!!!!!!!!!
|
 |
| کاربران در حال دیدن موضوع: 3 نفر (0 عضو و 3 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 04:26 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.