بازگشت   پی سی سیتی > هنر > عکس ها و تصاویر گوناگون Pictures > عکسهای جالب و دیدنی

عکسهای جالب و دیدنی در این بخش فقط عکس های جالب و دیدنی قرار خواهند گرفت و لزوما عکسهای خنده داری نیستند

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 08-06-2008
shadi آواتار ها
shadi shadi آنلاین نیست.
مدیر بخش عکس
 
تاریخ عضویت: Nov 2007
محل سکونت: اهواز
نوشته ها: 727
سپاسها: : 5

119 سپاس در 39 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض عكسهاي جديد و قديمي مكه و مدينه

دوستاني كه در اين زمينه ها علاقمندي دارن مي تونن همكاري كنن.

يكسري عكسهاي خيلي قديمي:








پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #2  
قدیمی 08-06-2008
shadi آواتار ها
shadi shadi آنلاین نیست.
مدیر بخش عکس
 
تاریخ عضویت: Nov 2007
محل سکونت: اهواز
نوشته ها: 727
سپاسها: : 5

119 سپاس در 39 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

آبگرفتگي كعبه



پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 08-06-2008
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض مکه در گذر زمان - کعبه در گذر زمان - پرده کعبه در گذر زمان

مکه در گذر زمان - کعبه در گذر زمان - پرده کعبه در گذر زمان

روی عکسهای کلیک کنین تا سایز بزرگتر رو ببینین


منبع عکس ها:سايت لبيک





















__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 08-06-2008
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

پرده کعبه در گذر زمان
پرده کعبه، نشانه احترام، ارزش و اعتبار اين خانه مقدس است. تاريخ پرده، بخشي از تاريخ کعبه به حساب مي آيد.
در تاريخ آمده است که حضرت اسماعيل(عليه السلام) کعبه را جامه مي پوشيد. همچنين نوشته اند که عدنان بن عاد، جد بزرگ پيغمبر(صلي الله عليه وآله) نخستين کسي بود که کعبه را با پارچه پوشانيد. پس از او افراد زيادي در پيش از اسلام، کعبه را پوشش دادند. آنان اين امر را وظيفه اي ديني مي دانستند. هرکس که تمايل داشت خانه کعبه را ملبّس کند، مجاز بود و مي توانست به آزادي و در هر زماني که مي خواست اين کار را انجام دهد.
جنس پرده از حصير، پارچه يمنيِ راه راه، ابريشم، پارچه پنبه ايِ عراقي، شال هاي يمني يا نوعي پارچه مصري بود. همه اين منسوجات در دوره قبل از اسلام شناخته شده بودند. وقتي پرده ها روي هم قرار مي گرفت و سنگين مي شد، آنها را پاره مي کردند و به مردم مي دادند و يا دفن مي کردند.
پرده کعبه در زمان پيامبر
پيش از فتح مکه، پيامبر(صلي الله عليه وآله) در پوشش کعبه شرکت نمي کرد; زيرا مشرکين به ايشان چنين اجازه اي را نمي دادند. اما پس از فتح مکه پيامبر(صلي الله عليه وآله) پرده سابق را حفظ کردند تا اين که پرده به وسيله زني که قصد داشت با بخور مشتعل آن را خوشبو کند آتش گرفت. در اين زمان پيامبر(صلي الله عليه وآله) کعبه را با پارچه يمني پوشاندند.
پرده کعبه در زمان معاصر
در 1346 هجري قمري، دستور ساخت کارخانه اي براي بافت پرده کعبه صادر شد. همه چيز در اين رابطه مهيا گرديد. کارخانه در اواسط همان سال افتتاح و نخستين پرده کعبه در مکه توليد شد. براي تکميل کار و تهيه آن، در بهترين طرح ممکن، که در شأن قداست کعبه باشد، کارخانه در 1362هـ . ق. بازسازي شد. در 1397هـ . ق. ساختمان جديد در امّ الجود در مکه افتتاح شد. اين کارخانه مجهز به ماشين هاي مدرن براي توليد پارچه بود. در حالي که بخش دستي به خاطر ارزش بالاي هنري به کار خود ادامه مي داد. يک بخش اتوماتيک هم شروع به کار کرد. با اين که هم اکنون کارخانه به پيشرفته ترين دستگاه ها مجهز است، هنوز هم سنت هنر دستي را حفظ مي کند. بنابراين، پرده در زيباترين طرح توليد مي شود.
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 08-06-2008
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

کعبه در گذر زمان

"ان اول بیت وضع للناس للذی بیکه مبارکا و هدی للعالمین فیه آیات بینات مقام ابراهیم و من دخله کان آمنا" همانا، نخستین خانه ای که برای همه مردم دنیا بنیاد شد، خانه ای است در بکه، خانه ای مبارک مایه هدایت جهانیان. مقام ابراهیم و نشانه های روشن در آن است و هر کس بدان درآید، ایمن باشد. /آل عمران/ 96

پیشینه تاریخی

مکه را چندین نام است از جمله: ام القری- بکه - البلد الامین - المقدسه - مکه ...

روایاتی وجود دارد که این خانه اولین خانه ای است که بنا شده و روایات دیگری که می گوید این خانه، اولین خانه ای است که جایگاه هدایت انسان و مایه برکت یافتن زندگی اوست و مفسران را نیز دو قول است:

یکم- این خانه، اولین خانه ای است که بنا شده، چنان که در روایتی امام محمد باقر (ع) از پدران بزرگوارش و آنان از رسول اکرم (ص) نقل می کنند که فرمود: "خدای تعالی، فرشتگان را فرمود که در زمین خانه ای مثال "بیت المعمور" بنا کنند، آن گاه خاکیان را امر فرمود که همچنان که اهل آسمان، بیت المعمور را طواف می کنند، آنان نیز پیرامون آن خانه طواف کنند و این امر قبل از آفرینش آدم (ع) بود.

دوم- چون آدم (ع) به زمین فرود آمد، از وحشت شکایت کرد، خدای تعالی او را به ساختن کعبه و طواف آن فرمان داد و تا روزگار نوح (ع) آن خانه بر جای بود.

هنگامی که پروردگار جهان، طوفان فرستاد، این خانه را تا آسمان هفتم بالا برد و در مقابل موضع کعبه قرار داد و فرشتگان کنار آن به عبادت می پرداختند و هر روز هفتاد هزار فرشته بدان در می آمدند.

بعد از طوفان، موضع کعبه ویران شد و پنهان ماند تا خدای سبحان جبرائیل را به سوی ابراهیم (ع) فرستاد و او را به جای آن راه نمود و فرمان داد تا آن خانه را بازسازند.

ابتدا ابراهیم از طرف خدا ماموریت یافت اسماعیل را با مادرش "هاجر" به سوی جنوب (مکه) برد و در میان دره گمنامی جای دهد. این دره محل سکونت کسی نبود و فقط کاروان هایی که از شام به یمن و از آنجا به شام برمی گشتند در آنجا خیمه می زدند و بقیه سال مانند سایر نقاط عربستان، بیابانی سوزان و خالی از هرگونه سکنه بود.

سکونت در چنین سرزمین وحشتناکی برای زنی که در دیار "عمالقه" زندگی کرده بود، فوق العاده توان فرسا بود. گرمای سوزان بیابان، بادهای گرم آن، هیولای مرگ را در برابر چشمان او مجسم می ساخت.

خود ابراهیم نیز از چنین پیشامدی در فکر فرو رفته بود. وی در حالی که عنان مرکب را به دست گرفته و سیلاب اشک از گوشه چشمانش سرازیر بود و می خواست همسر و فرزند خود را ترک گوید به هاجر چنین گفت: "ای هاجر! همه این کارهای طبق فرمان خداست و از فرمان خدا گریزی نیست. به لطف خدا تکیه کن و یقین دار که او ما را خوار و ذلیل نمی خواهد."
سپس با توجهی خاص به سوی خدا چنین گفت: "پروردگارا این نقطه را شهر امن قرار ده و اهل آنجا را که به خدا و روز قیامت ایمان دارند، از میوه جات برخوردار کن. بقره/ 126

وقتی که از تپه سرازیر می شد نیز به پشت سر نگاهی کرد و لطف و عنایت پروردگار را برای آنان خواستار شد.

این مسافرت اگر چه به ظاهر مشکل و جانفرسا بود، ولی بعدها روشن شد که نتایج بزرگی را در بر داشته است. زیرا بنای کعبه به عنوان پایگاهی بزرگ برای اهل توحید و پی ریزی یک نهضت نوین دینی که به وسیله خاتم پیامبران در این مرز و بوم پدید آمد از ثمرات این مهاجرت بود.
چشمه زمزم چگونه پیدا شد؟
پس از آن که ابراهیم هاجر و فرزند خود را ترک گفت، چیزی نگذشت که آب و غذای آنان تمام شد و شیر هاجر خشکید. از این رو حال فرزند رو به وخامت گذارد و مادر سراسیمه از جای خود برخاست و به سوی سنگ های کوه صفا دوید.

از دور منظره سرابی را که در نزدیکی کوه مروه قرار دارد مشاهده کرد. دوان دوان به سوی آن شتافت ولی تلخی این دورنمای فریبنده به او بسیار گران آمد، زاری و به هم پیچیدن فرزند بیش از پیش وی را سراسیمه به هر سو می کشانید، تا اینکه میان دو کوه صفا و مروه، هفت بار به امید آب حرکت کرد و بالاخره مایوس و نومید به سوی فرزند بازگشت.

نفس های طفل به شماره افتاده بود و دیگر حالی برای گریستن نداشت اما در چنین لحظه ای دعای ابراهیم مستجاب شد و هاجر شاهد بود که آب زلالی از زیر پاهای اسماعیل شروع به جوشیدن کرد.

پیدایش این چشمه که از آن روز تا به حال به نام چشمه "زمزم" نامیده شده است، باعث شد که پرندگان بر فراز آن به پرواز درآیند.
طایفه "جرهم" نیز که در نقطه ای دور از این دره زندگی می کردند از رفت و آمد پرندگان مطمئن شدند که در آن حوالی آبی پیدا شده است. آنان زمزم را یافتند و در کنار آن خیمه زدند.

هاجر نیز از سختی های بی کسی، رهایی پیدا کرد و فرزندش اسماعیل در همان طایفه رشد یافت و با دختری از همان طایفه ازدواج کرد.

ابراهیم پس از آن که فرزند عزیز خود را با مادرش به فرمان خدا در خاک مکه ترک گفت، گاه گاهی برای دیدن فرزند خود آهنگ مکه می کرد تا این که بار دیگر از طرف خدا مامور شد به مکه بیاید و کعبه را که در طوفان نوح ویران شده بود باز سازد تا قلوب اهل توحید متوجه آن شود.

قرآن شهادت می دهد که بیابان مکه در پایان عمر ابراهیم پس از ساختن کعبه به صورت شهر درآمده بود، زیرا ابراهیم پس از خاتمه کار از خداوند عالم چنین درخواست کرد: "پرورگارا این شهر را مامن قرار بده و من و فرزندانم را از عبادت بتان دور گردان". ابراهیم/35

عام الفیل

"صاحب فیل" یا همان ابرهه بن صباح اشرم - فرمانروای یمن - معبدی در یمن بنا کرد و آن را "قلیس" نام نهاد و بر آن شد تا حاجیان را از کعبه به سوی آن بکشاند اما مردی از بنی کنانه آهنگ آن معبد کرد و شب هنگام به فضولات خود آنجا را آلوده ساخت. این کار ابرهه را سخت خشمگین ساخت.

پس سوگند یاد کرد که کعبه را ویران سازد و برای این منظور همراه با فیل ها و لشکریان خود به جانب مکه حرکت کرد. از این رو زائران از مکه بیرون رفتند و کعبه را به او واگذاشتند.

چون به مکه نزدیک شد، عبدالمطلب (پدربزرگ پیامبر اسلام) به سوی او خارج شد و یک سوم اموالش (تهامه) را به او پیشنهاد کرد تا بازگردد. اما او نپذیرفت و سپاهیان را مهیای حمله کرد و فیل را جلو قرار داد. اما چون روی او را به جانب حرم قرار می دادند، فیل زانو می زد و از حرکت باز می ماند و چون روی او را به جانب یمن یا هر جهت دیگری می گردانیدند بنای دویدن می گذاشت.

ابرهه تا دویست شتر از شتران عبدالمطلب را تصرف کرده بود، به همین جهت عبدالمطلب به نزد وی می رود. عبدالمطلب که به عنوان پیشوای قریش و صاحب کاروان های مکه به ابرهه معرفی شده بود در چشم او بسیار بزرگ آمد. اما چون حاجت و مقصود خود را با ابرهه در میان گذاشت، ابرهه گفت: از چشم من افتادی چرا که من برای ویرانی خانه ای آمده ام که اساس آیین تو و پدران تو است و تو در بند رهایی شتران خویشی.

عبدالمطلب گفت: من صاحب شتران خویشم و خانه را صاحبی است که تو آن را باز خواهد داشت.

آنگاه عبدالمطلب به سوی خانه ی خدا بازگشت و حلقه ی در را گرفت و چنین سرود: "اللهم ان المرء یمنع حله فامنع حلالک و انصر علی آل الصلیب و عابدیه الیوم آلک"

"پروردگارا! بنده نگهبان مال و متاع خویش است. پس تو خود، خانه ی خود را نگهبان باش و خاندان خود را بر آل صلیب برتری ده."

عبدالمطلب در حالی که دعا می خواند از خانه بازگشت که ناگهان پرندگانی را دید که به سمت یمن در پرواز بودند.

هر پرنده ای سنگریزه ای در منقار و دو سنگریزه با دو چنگال خود حمل می کرد که از عدس بزرگتر و از نخود کوچکتر بود. هر سنگریزه بر سر مردی فرود می آمد و او را از پای در می آورد.
ابرهه نیز آنچنان مبتلا گردید که ناخن انگشتانش فرو ریخت و سینه اش شکافت و مرد.
بسم الله الرحمن الرحیم
الم ترکیف فعل ربک باصحاب الفیل (1) الم یجعل کیدهم فی تضلیل (2) و ارسل علیهم طیرا ابابیل (3) ترمیهم بحجاره من سجیل (4) فجعلهم کعصف ماکول (5)
کعبه؛ از شرک تا توحید

حدود 300 بت به مرور زمان در کعبه نصب شده بود که با ظهور اسلام و پس از فتح مکه توسط حضرت محمد(ص) و یارانش، به دست آن بزرگوار معدوم شد و ماهیت زیارت و طواف کعبه از یک حالت شرک آمیز به پدیده ای توحیدی تغییر یافت.

بت های بزرگی به نام "هبل" و "اساف" و "نائله" بالای در کعبه نصب کرده بودند که پیامبر (ص) با نیزه ای که در دست داشت یکایکشان را انداخت و این آیه را خواند: "قل جاءالحق و زهق الباطل، ان الباطل کان زهوقا" (حق آمد و باطل رفت، همانا که باطل رفتنی بود)

برخی مورخان نوشته اند که قسمتی از بت های منصوب در داخل کعبه و یا بیرون آن به وسیله حضرت علی (ع) سرنگون شد. بدین ترتیب که پیامبر (ص) دستور داد حضرت علی (ع) بر دوش او قرار گیرد، و بت بزرگ قریش را که از مس بود، بر زمین افکند. آنگاه به انداختن دیگر بت ها پرداخت.

وقت نماز ظهر فرا رسید. موذن رسمی اسلام - بلال- بالای بام کعبه قرار گرفت و با صدای رسا ندای توحید و رسالت را در آن مجمع عمومی به سمع همه مردم رسانید.

در اطراف مکه، بتخانه های زیادی وجود داشت که مورد احترام قبائل اطراف بود. پیامبر برای ریشه کن ساختن بت پرستی در سرزمین مکه، گردان هایی را به اطراف اعزام نمود تا بتخانه های اطراف را ویران کنند و در خود مکه نیز اعلام شد که هر کس بتی در خانه دارد فورا بشکند و در این میان با آنکه پیامبر (ص) عفو عمومی و مخالفان را در امان اعلام کرده بود، هر کس از دیگری پیشی گرفت.
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 08-06-2008
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

کعبه در گذر زمان

"ان اول بیت وضع للناس للذی بیکه مبارکا و هدی للعالمین فیه آیات بینات مقام ابراهیم و من دخله کان آمنا" همانا، نخستین خانه ای که برای همه مردم دنیا بنیاد شد، خانه ای است در بکه، خانه ای مبارک مایه هدایت جهانیان. مقام ابراهیم و نشانه های روشن در آن است و هر کس بدان درآید، ایمن باشد. /آل عمران/ 96

پیشینه تاریخی

مکه را چندین نام است از جمله: ام القری- بکه - البلد الامین - المقدسه - مکه ...

روایاتی وجود دارد که این خانه اولین خانه ای است که بنا شده و روایات دیگری که می گوید این خانه، اولین خانه ای است که جایگاه هدایت انسان و مایه برکت یافتن زندگی اوست و مفسران را نیز دو قول است:

یکم- این خانه، اولین خانه ای است که بنا شده، چنان که در روایتی امام محمد باقر (ع) از پدران بزرگوارش و آنان از رسول اکرم (ص) نقل می کنند که فرمود: "خدای تعالی، فرشتگان را فرمود که در زمین خانه ای مثال "بیت المعمور" بنا کنند، آن گاه خاکیان را امر فرمود که همچنان که اهل آسمان، بیت المعمور را طواف می کنند، آنان نیز پیرامون آن خانه طواف کنند و این امر قبل از آفرینش آدم (ع) بود.

دوم- چون آدم (ع) به زمین فرود آمد، از وحشت شکایت کرد، خدای تعالی او را به ساختن کعبه و طواف آن فرمان داد و تا روزگار نوح (ع) آن خانه بر جای بود.

هنگامی که پروردگار جهان، طوفان فرستاد، این خانه را تا آسمان هفتم بالا برد و در مقابل موضع کعبه قرار داد و فرشتگان کنار آن به عبادت می پرداختند و هر روز هفتاد هزار فرشته بدان در می آمدند.

بعد از طوفان، موضع کعبه ویران شد و پنهان ماند تا خدای سبحان جبرائیل را به سوی ابراهیم (ع) فرستاد و او را به جای آن راه نمود و فرمان داد تا آن خانه را بازسازند.

ابتدا ابراهیم از طرف خدا ماموریت یافت اسماعیل را با مادرش "هاجر" به سوی جنوب (مکه) برد و در میان دره گمنامی جای دهد. این دره محل سکونت کسی نبود و فقط کاروان هایی که از شام به یمن و از آنجا به شام برمی گشتند در آنجا خیمه می زدند و بقیه سال مانند سایر نقاط عربستان، بیابانی سوزان و خالی از هرگونه سکنه بود.

سکونت در چنین سرزمین وحشتناکی برای زنی که در دیار "عمالقه" زندگی کرده بود، فوق العاده توان فرسا بود. گرمای سوزان بیابان، بادهای گرم آن، هیولای مرگ را در برابر چشمان او مجسم می ساخت.

خود ابراهیم نیز از چنین پیشامدی در فکر فرو رفته بود. وی در حالی که عنان مرکب را به دست گرفته و سیلاب اشک از گوشه چشمانش سرازیر بود و می خواست همسر و فرزند خود را ترک گوید به هاجر چنین گفت: "ای هاجر! همه این کارهای طبق فرمان خداست و از فرمان خدا گریزی نیست. به لطف خدا تکیه کن و یقین دار که او ما را خوار و ذلیل نمی خواهد."
سپس با توجهی خاص به سوی خدا چنین گفت: "پروردگارا این نقطه را شهر امن قرار ده و اهل آنجا را که به خدا و روز قیامت ایمان دارند، از میوه جات برخوردار کن. بقره/ 126

وقتی که از تپه سرازیر می شد نیز به پشت سر نگاهی کرد و لطف و عنایت پروردگار را برای آنان خواستار شد.

این مسافرت اگر چه به ظاهر مشکل و جانفرسا بود، ولی بعدها روشن شد که نتایج بزرگی را در بر داشته است. زیرا بنای کعبه به عنوان پایگاهی بزرگ برای اهل توحید و پی ریزی یک نهضت نوین دینی که به وسیله خاتم پیامبران در این مرز و بوم پدید آمد از ثمرات این مهاجرت بود.
چشمه زمزم چگونه پیدا شد؟
پس از آن که ابراهیم هاجر و فرزند خود را ترک گفت، چیزی نگذشت که آب و غذای آنان تمام شد و شیر هاجر خشکید. از این رو حال فرزند رو به وخامت گذارد و مادر سراسیمه از جای خود برخاست و به سوی سنگ های کوه صفا دوید.

از دور منظره سرابی را که در نزدیکی کوه مروه قرار دارد مشاهده کرد. دوان دوان به سوی آن شتافت ولی تلخی این دورنمای فریبنده به او بسیار گران آمد، زاری و به هم پیچیدن فرزند بیش از پیش وی را سراسیمه به هر سو می کشانید، تا اینکه میان دو کوه صفا و مروه، هفت بار به امید آب حرکت کرد و بالاخره مایوس و نومید به سوی فرزند بازگشت.

نفس های طفل به شماره افتاده بود و دیگر حالی برای گریستن نداشت اما در چنین لحظه ای دعای ابراهیم مستجاب شد و هاجر شاهد بود که آب زلالی از زیر پاهای اسماعیل شروع به جوشیدن کرد.

پیدایش این چشمه که از آن روز تا به حال به نام چشمه "زمزم" نامیده شده است، باعث شد که پرندگان بر فراز آن به پرواز درآیند.
طایفه "جرهم" نیز که در نقطه ای دور از این دره زندگی می کردند از رفت و آمد پرندگان مطمئن شدند که در آن حوالی آبی پیدا شده است. آنان زمزم را یافتند و در کنار آن خیمه زدند.

هاجر نیز از سختی های بی کسی، رهایی پیدا کرد و فرزندش اسماعیل در همان طایفه رشد یافت و با دختری از همان طایفه ازدواج کرد.

ابراهیم پس از آن که فرزند عزیز خود را با مادرش به فرمان خدا در خاک مکه ترک گفت، گاه گاهی برای دیدن فرزند خود آهنگ مکه می کرد تا این که بار دیگر از طرف خدا مامور شد به مکه بیاید و کعبه را که در طوفان نوح ویران شده بود باز سازد تا قلوب اهل توحید متوجه آن شود.

قرآن شهادت می دهد که بیابان مکه در پایان عمر ابراهیم پس از ساختن کعبه به صورت شهر درآمده بود، زیرا ابراهیم پس از خاتمه کار از خداوند عالم چنین درخواست کرد: "پرورگارا این شهر را مامن قرار بده و من و فرزندانم را از عبادت بتان دور گردان". ابراهیم/35

عام الفیل

"صاحب فیل" یا همان ابرهه بن صباح اشرم - فرمانروای یمن - معبدی در یمن بنا کرد و آن را "قلیس" نام نهاد و بر آن شد تا حاجیان را از کعبه به سوی آن بکشاند اما مردی از بنی کنانه آهنگ آن معبد کرد و شب هنگام به فضولات خود آنجا را آلوده ساخت. این کار ابرهه را سخت خشمگین ساخت.

پس سوگند یاد کرد که کعبه را ویران سازد و برای این منظور همراه با فیل ها و لشکریان خود به جانب مکه حرکت کرد. از این رو زائران از مکه بیرون رفتند و کعبه را به او واگذاشتند.

چون به مکه نزدیک شد، عبدالمطلب (پدربزرگ پیامبر اسلام) به سوی او خارج شد و یک سوم اموالش (تهامه) را به او پیشنهاد کرد تا بازگردد. اما او نپذیرفت و سپاهیان را مهیای حمله کرد و فیل را جلو قرار داد. اما چون روی او را به جانب حرم قرار می دادند، فیل زانو می زد و از حرکت باز می ماند و چون روی او را به جانب یمن یا هر جهت دیگری می گردانیدند بنای دویدن می گذاشت.

ابرهه تا دویست شتر از شتران عبدالمطلب را تصرف کرده بود، به همین جهت عبدالمطلب به نزد وی می رود. عبدالمطلب که به عنوان پیشوای قریش و صاحب کاروان های مکه به ابرهه معرفی شده بود در چشم او بسیار بزرگ آمد. اما چون حاجت و مقصود خود را با ابرهه در میان گذاشت، ابرهه گفت: از چشم من افتادی چرا که من برای ویرانی خانه ای آمده ام که اساس آیین تو و پدران تو است و تو در بند رهایی شتران خویشی.

عبدالمطلب گفت: من صاحب شتران خویشم و خانه را صاحبی است که تو آن را باز خواهد داشت.

آنگاه عبدالمطلب به سوی خانه ی خدا بازگشت و حلقه ی در را گرفت و چنین سرود: "اللهم ان المرء یمنع حله فامنع حلالک و انصر علی آل الصلیب و عابدیه الیوم آلک"

"پروردگارا! بنده نگهبان مال و متاع خویش است. پس تو خود، خانه ی خود را نگهبان باش و خاندان خود را بر آل صلیب برتری ده."

عبدالمطلب در حالی که دعا می خواند از خانه بازگشت که ناگهان پرندگانی را دید که به سمت یمن در پرواز بودند.

هر پرنده ای سنگریزه ای در منقار و دو سنگریزه با دو چنگال خود حمل می کرد که از عدس بزرگتر و از نخود کوچکتر بود. هر سنگریزه بر سر مردی فرود می آمد و او را از پای در می آورد.
ابرهه نیز آنچنان مبتلا گردید که ناخن انگشتانش فرو ریخت و سینه اش شکافت و مرد.
بسم الله الرحمن الرحیم
الم ترکیف فعل ربک باصحاب الفیل (1) الم یجعل کیدهم فی تضلیل (2) و ارسل علیهم طیرا ابابیل (3) ترمیهم بحجاره من سجیل (4) فجعلهم کعصف ماکول (5)
کعبه؛ از شرک تا توحید

حدود 300 بت به مرور زمان در کعبه نصب شده بود که با ظهور اسلام و پس از فتح مکه توسط حضرت محمد(ص) و یارانش، به دست آن بزرگوار معدوم شد و ماهیت زیارت و طواف کعبه از یک حالت شرک آمیز به پدیده ای توحیدی تغییر یافت.

بت های بزرگی به نام "هبل" و "اساف" و "نائله" بالای در کعبه نصب کرده بودند که پیامبر (ص) با نیزه ای که در دست داشت یکایکشان را انداخت و این آیه را خواند: "قل جاءالحق و زهق الباطل، ان الباطل کان زهوقا" (حق آمد و باطل رفت، همانا که باطل رفتنی بود)

برخی مورخان نوشته اند که قسمتی از بت های منصوب در داخل کعبه و یا بیرون آن به وسیله حضرت علی (ع) سرنگون شد. بدین ترتیب که پیامبر (ص) دستور داد حضرت علی (ع) بر دوش او قرار گیرد، و بت بزرگ قریش را که از مس بود، بر زمین افکند. آنگاه به انداختن دیگر بت ها پرداخت.

وقت نماز ظهر فرا رسید. موذن رسمی اسلام - بلال- بالای بام کعبه قرار گرفت و با صدای رسا ندای توحید و رسالت را در آن مجمع عمومی به سمع همه مردم رسانید.

در اطراف مکه، بتخانه های زیادی وجود داشت که مورد احترام قبائل اطراف بود. پیامبر برای ریشه کن ساختن بت پرستی در سرزمین مکه، گردان هایی را به اطراف اعزام نمود تا بتخانه های اطراف را ویران کنند و در خود مکه نیز اعلام شد که هر کس بتی در خانه دارد فورا بشکند و در این میان با آنکه پیامبر (ص) عفو عمومی و مخالفان را در امان اعلام کرده بود، هر کس از دیگری پیشی گرفت.
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال فعال می باشد



اکنون ساعت 04:29 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها