مصاحبه با بازيگران سريال باغ شيشه اي

[LP Girl]

هومن برق‌نورد : نقش ايرج هنوز هم جاي كار داشت

پخش مجموعه شبانه «باغ شيشه‌اي» به كارگرداني مهدي مظلومي و تهيه‌كنندگي الهام ابراهيمي چندي پيش از شبكه 2 شروع شده است كه مخاطبان هم از آن استقبال كرده‌اند.
يكي از نكات ويژه اين مجموعه استفاده از بازيگراني همچون فرامرز قريبيان، مهتاج نجومي و هومن برق‌نورد است كه قبلا تجربه بازي در طنز شبانه را نداشتند. در اين مجموعه برق‌نورد كه از بازيگران باسابقه تئاتر است بخوبي نقش ايرج را بازي كرده است. او توانسته تضادها كه ويژگي اصلي اين شخصيت است را به زيبايي دربياورد. علاوه بر آن با پذيرفتن بازيگرداني اين پروژه، نخستين تجربه خود را در اين عرصه كسب كرده است. صحبت‌هاي او را درباره بازي و بازيگرداني در «باغ شيشه‌اي» در زير مي‌خوانيد.


شما معمولا در تلويزيون خيلي گزيده بازي مي‌كنيد و هميشه ايفاگر نقش‌هاي متفاوت هستيد. چه شد بازي در مجموعه طنز شبانه «باغ شيشه‌اي» را پذيرفتيد، چرا كه قبلا بازي در چنين نقشي را در تلويزيون تجربه نكرده بوديد؟


به نظرم ايفاي نقش طنز، روزانه و شبانه ندارد. مهدي مظلومي را مي‌شناختم و با كارهايش آشنا بودم. براي پذيرفتن هر كاري هميشه برايم فيلمنامه و كارگردان اهميت زيادي دارد و اين كه مي‌توانم همكاري خوبي با گروه داشته باشم يا خير. وقتي مظلومي درباره نقش ايرج با من صحبت كرد فقط 10 قسمت از فيلمنامه آماده بود. به نظرم ايرج نقش جذابي بود و به همين دليل آن را پذيرفتم.


ويژگي شخصيت ايرج تضادهاي اوست. فكر مي‌كنم اين تضادها براي شما جذابيت داشته، چرا كه دست‌تان براي پرداخت به اين شخصيت باز بود.

نقش ايرج را تاكنون بازي نكرده بودم و با توضيحي كه مظلومي به من داد، متوجه شدم او فرد ساده‌اي است كه خودش فكر مي‌كند خيلي زرنگ است، به همين دليل سرش كلاه مي‌رود.
ارتباط او با همسرش براي من جالب بود، چرا كه به خاطر شكاك بودن همسرش مرتب به او دروغ مي‌گفت، در حالي كه مي‌توانست صادقانه با او صحبت كند كه البته به مرور اين اتفاق در او مي‌افتد.

نقش ايرج تضادهاي جذابي داشت و تخت نبود. وقتي فيلمنامه را به من مي‌دادند تا نقش را بازي كنم، هر قسمت را كه مي‌خواندم سريع شخصيت ايرج در ذهنم نقش مي‌بست، بنابراين براحتي اين نقش را بازي مي‌كردم، چون مي‌دانستم بايد چه كار كنم.

اشاره كرديد فقط 10 قسمت از فيلمنامه آماده بود كه بازي در اين مجموعه را شروع كرديد. با توجه به اين ‌كه فيلمنامه كامل نشده بود، ايفاي نقش برايتان مشكل نبود، چرا كه در اين صورت تمركز بازيگر براي ايفاي نقش كمتر مي‌شود؟


اين صحبت زماني درست است كه كارگردان پروژه، نويسنده هم باشد. در اين صورت مشكلاتي پيش مي‌آيد. در مجموعه «باغ شيشه‌اي» هم نويسنده فرد ديگري بود، به همين دليل در طول كار دچار مشكل نشديم و با كاراكترها ارتباط خوبي برقرار مي‌شد. وقتي فيلمنامه نوشته مي‌شد، روتوش كرده و بعد بازي مي‌كرديم. البته برخي مواقع مواردي هم پيش مي‌آمد كه در فيلمنامه نبود، ولي در بازي اضافه مي‌شد.


براي ايفاي نقش ايرج بداهه هم داشتيد؟


بله، همه با توجه به نقش بداهه داشتند. البته اين طور نبود كه ما از موضوع اصلي دور شويم. فقط ديالوگ‌هايي سر صحنه اضافه مي‌شد كه فكر مي‌كرديم براي بيننده هم جذابيت دارد و ديدن آن خالي از لطف نيست.


به نظرتان بداهه تا چه حد در مجموعه‌هاي طنز جايگاه دارد؟


بداهه چيز بدي نيست، اما بايد با كار همسو باشد. اگر موردي به نقش اضافه شود، ولي بجا نباشد مي‌تواند به نقش ضربه بزند. بنابراين بايد بداهه با دقت و وسواس صورت گيرد. بازيگر بايد سعي كند از خلاقيت خود در جهت بهبود نقش كمك بگيرد كه در اين صورت موفق است.


در اين مجموعه علاوه بر اين‌كه ايفاي نقش ايرج را به عهده داشتيد، بازيگردان پروژه هم بوديد كه نخستين تجربه شما در اين حرفه است. چه شد بازيگرداني «باغ شيشه‌اي» به شما پيشنهاد شد، چراكه شنيده بوديم فرهاد آئيش بازيگردان اين مجموعه خواهد بود؟


بله. ابتدا قرار بود آقاي آئيش بازيگردان اين مجموعه باشد، اما به دليل مشغله زيادي كه داشت مرا به آقاي مظلومي پيشنهاد داد و مظلومي هم پذيرفت. بازيگرداني مجموعه «باغ شيشه‌اي» اولين تجربه من بود، به همين دليل روزهاي اول خيلي نگران بودم. البته اين نگراني بروز بيروني نداشت. به هر حال بازيگرداني كار ساده‌اي نيست، چرا كه بازيگردان بايد بازيگران را براي نقش توجيه كند و نظرات خودش را به آنها بگويد. مسلما وقتي در آن اثر بازيگر بزرگي همچون فرامرز قريبيان يا مهتاج نجومي باشد كمي سخت مي‌شود، اما در مجموع تجربه خوبي بود و بازيگران هم نهايت همكاري را داشتند.


اشاره كرديد در روزهاي اول كه بازيگرداني را به عهده داشتيد، نگران بوديد. اين نگراني براي چه بود؟


همان طور كه گفتم نگراني بروز بيروني نداشت. به ياد دارم وقتي اولين سكانس را مي‌خواستيم با آقاي قريبيان كار كنيم، با توجه به اين ‌كه زياد با روحيه او آشنا نبودم و نمي‌دانستم، چگونه با من برخورد مي‌كند. به قول خودمان هر كس رگ خوابي دارد، اما من رگ خواب او را نمي‌دانستم به همين دليل از مظلومي خواستم اولين سكانس را او با قريبيان كار كند و من با ديگر بازيگران كار مي‌كنم، حتي با خودم تصميم گرفته بودم كه اگر او نمي‌تواند با من كار كند، صحنه‌هايش را با مظلومي كار كند. واقعا برخورد با بازيگر بزرگي چون قريبيان برايم مشكل بود، اما او متواضع‌تر از اين حرف‌ها بود و با تواضع سكانس اول را كار كرد و متوجه بزرگي او شدم.


در صحنه‌هايي كه خودتان بازي داشتيد، باز هم روي بازيگرداني متمركز بوديد؟
نه، از آقاي يزداني دستيار مي‌خواستم كه به كار نظارت كند، چون در صحنه‌هايي كه بازي داشتم، علاقه‌مند بودم روي نقش ايرج متمركز باشم. دلم مي‌خواست اين نقش را بخوبي دربياورم.


در حال حاضر كه مجموعه را مي‌بينيد، آن را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟ توانسته‌ايد تمام ايده‌هايتان را اجرا كنيد؟


از ديدن برخي صحنه‌ها لذت مي‌برم، اما در بعضي صحنه‌ها هم احساس مي‌كنم كم گذاشته‌ام. البته اين به معناي كم‌فروشي نيست، بلكه در آن لحظه چيزي به ذهنم نرسيده بود. انجام كارهاي روتين دشواري‌هاي خاص خودش را دارد، چراكه فرصت كمي داريد، اما در مجموعه باغ شيشه‌اي با كارگردان مرتب تبادل نظر مي‌كرديم.


شما سابقه زيادي در تئاتر داريد. تا چه حد اين سابقه در مجموعه «باغ شيشه‌اي» در بازيگري و بازيگرداني به شما كمك كرد؟


صددرصد به من كمك كرده است. هر چه دارم از تئاتر است. در 20 سالي كه روي صحنه بودم، نقش‌هاي مختلفي را بازي كردم كه هر كدام از آنها برايم تجربه خوبي بوده است.


شما خيلي گزيده در تلويزيون بازي مي‌كنيد. آيا دليل خاصي دارد؟


گزيده بازي كردن من به فيلمنامه‌ها برمي‌گردد. وقتي فيلمنامه به من داده مي‌شود مرتب به كاراكتري كه پيشنهاد شده فكر مي‌كنم. اگر فيلمنامه مرا با خودش همراه كند، نقش را مي‌پذيرم و اگر حوصله‌ام را سر ببرد، قبول نمي‌كنم. اگر 5 فيلمنامه همزمان به دستم برسد و بعد از خواندن متوجه شوم مي‌توان كارهاي خوبي ساخت و نقش جاي پرداخت دارد، مسلما اگر وقت داشته باشم هر 5 تا را كار مي‌كنم، اما تعداد فيلمنامه‌هاي خوب كم است.