نمایش پست تنها
  #5  
قدیمی 03-12-2011
GolBarg GolBarg آنلاین نیست.
مدیر روانشناسی

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221

2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Cool

از چه سنی نه گفتن را یاد بگیریم؟

کودکان در سنین خاصی ویژگیهایی دارند که اندکی متفاوت از ویژگیهای آنها در سالهای دیگر زندگی است. در حدود سنین 4 - 5 سالگی تمایل دارند، استقلال بیشتری داشته باشند. در مقابل خواسته‌های دیگران مخالفت می‌کنند و به عبارتی از قول والدین لجبازی می‌کنند. این دوره سنی به سن ، نه گفتن معروف است. بطوری که رفتار معکوس به نحوی در اکثر عملکردهای کودک دیده می‌شود و او به نحوی می‌خواهد بر خلاف خواسته والدین خود عمل بکند. این ویژگیها بطور طبیعی در این سنین آغاز می‌شوند و می‌توان گفت تمرینات اولیه‌ای برای پیدا کردن مهارتهای مرتبط در سنین بزرگسالی هستند.
مشابه این حالت را ما یکبار دیگر در دوره نوجوانی مشاهده می‌کنیم. در این دوره سنی نیز فرد بویژه نسبت به خواسته‌های والدین حالت عناد و منفی کاری به خود می‌گیرد و تلاش می‌کند بیشتر مطابق با خواسته‌ها و نظرات خود عمل کند. این کار روشی برای نشان دادن حس استقلال در نوجوان است. با وجود اینکه این دوره‌ها به عنوان دوره‌های اختصاصی "نه" گفتن معروفند، اما یادگیری نه گفتن در هر سنی امکان پذیر است، با توجه به اینکه جهت دهی ویژگیهای فرد اهمیت قابل توجهی پیدا می‌کند.


در چه مواردی نه می گوییم؟

آیا در همه موارد باید از این مهارت استفاده کرد؟ آیا همیشه باید در مقابل خواسته‌های دیگران مقاومت کرد و با جدیت جواب رد به آنها داد؟ مسلم است که باید طبقه بندی مناسبی روی موارد و موضوعاتی که نه گفتن در آنها لازم به نظر می‌رسد، داشته باشیم. زمانی که قبول درخواستها خطرات و مشکلات جدی برای فرد به همراه دارد لازم است فرد با قاطعیت رفتار کند. مثل درخواست فردی مبنی بر استفاده از سیگار ، یا رساندن تقلب سر جلسه امتحان.
اینها مواردی هستند که نتایج وخیم و جدی برای فرد به بار می‌آورند و لازم است فرد ، حتما مهارت لازم برای ابراز قاطعیت در این موارد را داشته باشد. در موارد دیگری چون امانت دادن کتاب به دوستی که خودمان آنرا نیاز داریم یا موارد مشابه دیگر می‌توان در ابتدا به دنبال راهکارهای دیگر بود در صورت عدم وجود این راهکارها از این مهارتها استفاده کرد.



انواع نه گفتن:

اگر بخواهیم انواع مواردی که ما در آنها ناچار به استفاده از این مهارت هستیم را دسته بندی کنیم،به دو طبقه کلی می‌رسیم؛
1- نه گفتن به خود 2- نه گفتن به دیگران.

1- نه گفتن به خود:
هر فرد برای خود اهدافی در نظر می‌گیرد و بر این اساس تصمیماتی اتخاذ می‌کند. بر این اساس و برای عملی ساختن تصمیمات خود لازم است با هر آنچه که در ارتباط با خود و مانع عملی شدن تصمیمات او می‌شود، مبارزه کند. در چنین حالتی فرد باید به خواسته‌های نفسانی خود نه بگوید تا بتواند به اهداف خود برسد. تصور کنید فردی را که تصمیم گرفته است با اجرای یک رژیم غذایی مناسب مقداری از وزن خود را کاهش دهد. کاهش دادن وزن هدف اساسی اوست که برای رسیدن به آن باید دست از برخی رفتارها بردارد. مثلا از خوردن شیرینیجات خودداری کند.
زمانی که فرد در مقابل وسوسه خوردن یک تکه شیرینی خوشمزه مقاومت می‌کند، در واقع به خواسته‌های خود جواب "نه" می‌دهد. خواسته‌هایی که با خواسته‌های اساسی‌تر او منافات دارد.
به عنوان یک مثال دیگر دانش آموزی را در نظر بگیرید که قصد دارد نمرات بالایی در امتحان پایان سال بدست آورد. برنامه ریزی می‌کند و تصمیماتی می‌گیرد. طبعا در چنین برنامه ریزی زمان کمتری صرف تفریحات و غیره خواهد شد. زمانی که در مقابل وسوسه تماشای یک برنامه تلویزیونی مقاومت می‌کند، در واقع از مهارت خود برای "نه" گفتن به خود استفاده می‌کند.

2-نه گفتن به دیگران:
زمانی که خواسته‌های فرد و تمایلات فرد با خواسته‌های دیگران منافات پیدا می‌کند. در این حالت فردی که تمایلات و خواسته‌های خود را ترجیح می‌دهد، ناچار است در مقابل خواسته‌های دیگران مقاومت کند. چگونه می‌تواند این کار را انجام دهد؟ تصور کنید دانش آموزی که کتاب درسی خود را برای مطالعه خودش در شب امتحان لازم دارد در مقابل درخواست دوستش که کتاب او را شب امتحان به امانت می‌خواهد، چه عکس العملی باید داشته باشد؟ در چنین مواردی معمولا مهارت نه گفتن احساس می‌شود.


چگونه مي‌توانيم اين مهارت را در خود افزايش دهيم؟

1"در ابتدا مشخص کنيم که چه مي‌خواهيم بگوييم؟ «بلي» يا «نه» . اگر مطمئن نيستيم که چه تصميمي مي‌خواهيم بگيريم، بگوييم: لازم است مدتي فکر کنم و بگوييم که چه وقت به او پاسخ خواهيم داد.

2"نسبت به احساسات، نيازها، عقايد و نظرات خودمان، صادق و رو راست باشيم و آن‌ها را بشناسيم.

3"درخواست‌هاي منطقي خود را مشخص، به طور مستقيم و بدون شرمندگي و محکم بيان کنيم.

4"تا جايي که امکان دارد بطور خلاصه دليل خود را براي مخالفت بگوييم اما از دادن توضيحات زياد خودداري کنيم.

5"اگر کاملاً متوجه خواسته و پيام طرف مقابلمان نشديم، براي روشن شدن موضوع سؤال کنيم و توضيح بخواهيم.

6"مسئول بودن راجع به رفتار خودمان، به ما اين فرصت را مي‌دهد که احساس خوبي راجع به خود داشته باشيم.

7"اجازه ندهيم که دوستان، همکلاسي‌ها و اطرافيان ما، رفتارها، عقايد و ارزش‌هاي خود را به ما تحميل کنند، در عوض به آنها اين فرصت را بدهيم تا بدانند ما چه فکر و چه احساسي داريم؟ و چه مي‌خواهيم؟

8"از کلمه‌ي «نه» استفاده کنيم و ممکن است لازم باشد در صورت انتخاب آن يک توضيحي نيز برآن بدهيم.

9"وقتي کاري را نمي‌خواهيم انجام بدهيم، بگوييم «نه» تا اينکه بگوييم: «... خوب مي‌داني، آخه من اينطور فکر نمي‌کنم...» چراکه اين پاسخ نشانه‌ي ترديد ماست تا قاطعيت.

10"بهتر است به جاي عبارت «من نمي‌توانم ...» يا «من نبايد ...» از عبارت «من تصميم دارم که اين کار را نکنم» يا «من نمي‌خواهم ...» در بيان مخالفت خود استفاده کنيم.

11"شايد لازم باشد در مقابل خواسته ديگران چندين بار امتناع و مخالفت خود را تکرار کنيم. نيازي نيست هربار توضيحات جديد بدهيم، فقط «نه» را تکرار کنيم و دلايل اوليه خود را بگوييم.

12"اگر طرف مقابل ما پس از هربار «نه گفتن» ما باز اصرار بر خواسته خود دارد، سکوت کنيم يا موضوع بحث را عوض کنيم يا حتي مي‌توانيم مکالمه را قطع کرده و محل را ترک کنيم.

13"به قوانين ديگران اهميت واحترام قائل شويم و آن‌ها را بشناسيم.

14" مي‌توانيم احساس شخصي را که خواسته‌ي او را رد کرده‌ايم، بيان کنيم تا به او بفهمانيم که متوجه شرايط او هستيم؛ مانند: «من مي‌دانم که اين تو را ناراحت مي‌کند، اما من...»

15"از امتنان خود احساس گناه نکنيم، اين وظيفه ما نيست که مشکلات ديگران را حل کنيم و باعث به وجود آمدن دردسر و اختلال در زندگی خود شویم..

16"اگر با تقاضاي اوليه فرد، موافق نيستيم اما مايل هستيم به او کمک کنيم، مي‌توانيم بطور مثال بگوييم: من نميتوانم تمام عصر را بمانم و به تو کمک کنم، اما مي‌توانم دو ساعت بمانم.

17" ما اين حق را داريم که عقيده‌ي خود را عوض کنيم و به تقاضايي که در ابتدا پاسخ مثبت داده‌ايم، حالا پاسخ منفي بدهيم.

18" براي نشان دادن احساس عصبانيت و ناراحتي خود از ضمير «من» و «ما» استفاده کنيم و بگوئيم: من خيلي ناراحت مي‌شوم وقتي به نظر من توجه نمي‌کنيد.

19" در هنگام ارتباط با ديگران از وضعيت بدني و تُن صداي مناسب استفاده کنيم؛ مثلاً تُن ضعيف حالت ترس، ترديد و انفعال را در ما نشان مي‌دهد و طرف مقابل را براي درخواست‌هاي غير منطقي‌اش بي‌پرواتر مي‌کند.

20" از ژست و حالات بدن خود مي‌توانيم براي تأکيد آنچه گفته‌ايم استفاده کنيم.


یک نکته:
این مطلب را هم مدّنظر داشته باشیم که ردّ درخواست را با دروغ پاسخ ندهیم زیرا باعث خراب تر شدن اوضاع می شود.
در آخر هم همان طور که میدانیم ما هیچ وقت نمی توانیم همه مردم و اطرافیانمان را به طور 100% از خودمان راضی نگه داریم.
پس نگران نباشیم و همان طور که دلمان می خواهد و برنامه ریزی کرده ایم عمل کنیم.

در آخر یک جمله زیبا از دکتر شریعتی تقدیم به شما:
*بهتر است دیگران از ما به خاطر آنچه که هستیم متنفر باشند*
*تا اینکه ما را به خاطر آنچه که نیستیم دوست داشته باشند*


منبع : moshavere88atu.blogfa.com
__________________


ویرایش توسط GolBarg : 03-12-2011 در ساعت 10:52 PM
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید