نمایش پست تنها
  #12  
قدیمی 06-09-2011
فرانک آواتار ها
فرانک فرانک آنلاین نیست.
مدیر تالار مطالب آزاد

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 3,544
سپاسها: : 1,306

3,419 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض مرگ فرهاد

اهل کرماشانم
بهستون هم دارد
بیستونش گویند
هم بغستان گاهی
بغ خدا را
گویند
جایگاهی بود از آن خدایان شاید
این گران کوه بلند
سر بسائیده به ابر
نقش هایی دارد
غارهایی دارد
که در آفاق بسی مشهور است
گر چه این کوه گران
مترادف شده با عشق و هنر
عشق فرهاد به شیرین که به عالم سمر است
داستانیست عجیب
قصه ای پر غصه
عشق آغشته به خون میگردد
داستانی خونین
داستانی غمبار
داستانی غمگین
به شما میگویم
مرگ فرهاد که نا شیرین است
بعد از آن سنگ تراشیدن بی اجرت و مزد
هوسی در دل فرهاد جوان میجوشد
که نگارد رخ شیرین بر سنگ
عشق با عقل بسی میجنگد
بکند یا نکند
بکشد یا نکشد
عاقبت عشق شود چیره به عقل
عشق گوید که بکش
قصد آن را دارد
بکشد صورت شیرین بر سنگ
شاهکاری بشود
شاهکاری کند از دولت عشق
تا جهان نیک بداند که چه سان
سنگ چون موم شود ز آتش عشق
شود آماده کار
تیشه را ساب دهد
نام یزدان برد و تیشه به کار اندازد
سینه کوه همان جا که ز هر سو پیداست
بتراشد بکند صاف کند
که کنون پا بر جاست
این همان جاست که فرهاد تراشش گویند
یا فرا تاش
که این گویش اهل محل است
خبرش زود به پرویز رسد
آتش رشک زند شعله به جانش پرویز
گر موفق شود آن مرد جوان
که چنین خواهد شد
کوه کن گر رخ شیرین بنگارد بر سنگ
همه جا شهره آفاق شود این هنرش
شود افسانه و دیگر نتوان چاره کار
چاره میباید کرد
روز شومی ست که بس سنگین است
وقت عصر است افق خونین است
پیر مردان کهن
تکیه به دیوار غروب
باز امشب چه کسی میمیرد
که افق این همه خونین شده است
کوه کن مرد جوان
با همه زور و غرور با همهشادی و شور
با همه تاب و توان
با همه جسم و روان
صیقلی کرده و صاف
سینه ی کوهستان
تا بر آن نقش رخ یار کشد
تکیه بر تیشه و بر کوه گران مینگرد
ناگهان پیر زنی پیدا شد
پیر زالی غمناک
مو کنان مویه کنان ناله زنان
قدم آهسته و با شور و نوا میگرید
وای من وای که شیرین مرده
گلشن از باد خزان پژمرده
حیف از آن قد بلند
حیف از آن زلف کمند
حیف از آن دیده ی نرگس و لبهای قشنگ
حیف آن عشوه و ناز
حیف از آن خنده و آن شوخی و آن حسن جمال
حیف و صد حیف که او رفته ز دست
کوه کن گوش فرا میدارد
کیست این پیر زن بیهوده گو
و چه میگوید او
سبک از سنگ فرو می آید
و سر راه بگیرد بر زال
چیست ای زال چرا یاوه سخن میگویی
گفته ات بس تلخ است
از که گویی تو سخن
گفت ای مرد جوان دست بدار از دل من
دایه شیرینم
دایه آن بت ارمن که شب پیش بمرد
دایه آن بت زیبا که ز بیداد زمان
دوش خسبید سحرگاه نه بر خواست ز خواب
من چه سان بی رخ او جانب ارمن بروم
مادرش را چه بگویم
که چه آمد به سرش
زال مینالد و میگرید و بر سر کوبد
باورش شد فرهاد
با خودش گفت که شیرین مرده
گل زیبای رخش پژمرده
داد زد چنگ به رخسار کشید
جامه بر تن بدرید
نعره بسیار کشید
گفت ای وای که شیرین عزیزم مرده
چه کنم با که بگویم غم این درد گران
غم این رنج بزرگ
غم این سوگ عظیم
باز غلطید به خاک
باز برخاست ز جای
ناگهان راست شد و اشک ز چشمان بسترد
با قدم های منظم طرف تیشه برفت
دسته تیشه گرفت
گفت با تیشه که ای همدم تنهایی من
ای رفیق همه شبهای شکیبایی من
زندگی بی رخ شیرین مرگ است
مرگ بس شیرین است
دیگر ای مرگ بیا زندگیم را بر گیر
هستیم را برگیر
یار دیرین من ای تیشه ی من
تو دگر باره مرا یاری کن
با دو دستش بگرفت
دسته ی تیشه به دست
تیشه را بالا برد
سخت کوبید به سر
آنچنان سخت که اندر سر او جای گرفت
و بغلطید به خاک
غرقه در خون فرهاد
ناله میکرد هم از درد و فراق
تا گه جان در تن داشت
نرم و آهسته چنین می نالید
وای شیرین عزیز
وای شیرین عزیز
عاقبت رفت به خواب
رفت در خواب ابد
تا کند زنده ز نو
رسم عشاق کهن
که بود درج به دیوان و کتاب
همه جا آرام است
شب بیفتاده به دشت
پیر زن هم به شتاب
میرود جانب خسرو که ستاند مزدش
مزد مرگ فرهاد
اجرت کاری زشت
مزد خونی ناحق
مرد فرهاد
ولی قصه او بر جا ماند
همه شب از دل کوه
ناله و صوت و صدا می آید
ناله کوه کن است
لیکن این ناله فقط عاشق شیدا شنود
و ز خون فرهاد
لاله هایی که برون گشته ز خاک
واژگون لاله بود نامش و اکنون به بهار
بیستون کوه شود پر ز همان لاله سرخ
از همان لاله خون رنگ نگون
شاید از خجلت نا مردمی است
که سر افکنده به زیر
لاله یاد آور فرهاد ستمکش باشد
تا که یاد آور یک عشق مقدس باشد
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از فرانک سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید