07-18-2010
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: غرب تهران
نوشته ها: 1,075
سپاسها: : 0
20 سپاس در 19 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
مادر در «مهمان مامان»*
نقشهاي ماندگار مادر در «مهمان مامان»*
نقشهاي ماندگار، در ذهن و زبان مخاطبان خود باقي ميمانند و در شخصيترين تصميمگيريهاي آنها نقش ايفا ميكنند، از اين روست كه شايسته شناخت و توجهاند.
شخصيت مادر فيلم «مهمان مامان» يك مادر ايراني تمامعيار است؛ مادري مهربان، شكيبا، سرزنده، پرجنب و جوش، زحمتكش، سنتي، مهماننواز و البته بيش از حد معمول دلنگران آبروي خانواده.
اولين جملهاي كه از او ميشنويم، اولين نشانه مهماننوازي اوست: «تشريف بيارين قدمتون سر چشم... نخير چه زحمتي... هستيم». صحنهاي كه راه رفتن سريع مادر را در حياط خانه همراه با موسيقي ريتميك و پرتحرك نشان ميدهد، از جنب و جوش زياد مادر و زحمتكش و سرزنده بودن او خبر ميدهد.
اين جملات هم حكايت از تقيد مادر به رسم و رسومات سنتي ـ كه در نظر او براي حفظ آبروي خانواده ضرورياند ـ دارد: «هيچي تو خونه ندارم خدا به دادم برسه. آبروم جلوشون ميره. من بايد عروس خانم رو پاگشا ميكردم. عروسيشون هم كه نتونستم برم. با چي ميرفتم؟ دست خالي كه نميشه بايد يه كادويي چيزي ميبردم. با كدوم پول؟» براي شناخت روحيه سنتي مادر از اين مهمتر وقتي است كه مهمانها را در حياط سر پا نگه ميدارد تا برود برايشان اسفند آماده كند و با سلام و صلوات و دود اسفند ازشان استقبال كند و بگويد: «اسفند شگون داره، الهي به پاي هم پير شين.»
عفت خانم يا همان مادر فيلم مهمان مامان، رك و صريح است و صاف و ساده و صادق. وقتي خواهرزادهاش ـ كه درجهاش ستوان سومي است ـ از او ميخواهد به اسم سرهنگ صدايش نكند، مادر در جواب ميگويد: «تو از جناب سرهنگ هم براي من بالاتري. بابا بذار ما هم يه خورده پز بديم چي ميشه مگه؟ آخه در و همسايه خيال ميكنن تو هنوز همون شاگرد سبزي فروشي. بايد بدونن تموم شد اون دوران. تو بايد قدر خودت رو بدوني تا بقيه هم قدر تو رو بدونن.»
زن زندگي است و صبور و به قول معروف، بساز. با همه نداري شوهرش ساخته و كاري هم به كار فيلمبازيهاي او نداشته با اينكه از اين بابت حسابي از دست او شاكي است؛ همين باعث شده يدالله وقتي دارد از سختيهاي گذشته، پيش مهمانها درددل ميكند، از خوبي عفت به گريه بيفتد و اعتراف كند: «من خالهتون رو بدجوري اذيت كردم. عفت طفلك خيلي زحمتكشه.» مش مريم درباره خوبي عفت ميگويد: «همچين زني، مادري نزاييده... اين زن نيست، جواهره.»
اين مادر نمونه اما يك نقطه ضعف مهم هم دارد كه بيارتباط با خوبيهاي او نيست. آن را از زبان دكتر بيمارستان بشنويم: «استرس و فشار عصبي، بزرگترين مشكل ايشونه.» و ما خوب ميدانيم كه اين فشار عصبي نتيجه همان مهربانيها، دلسوزيها و دلنگرانيهاي اوست.
پانوشت:
* محصول 1382 ايران، كارگردان: داريوش مهرجويي، بازيگران: گلاب آدينه، حسن پورشيرازي و?... براساس داستاني از هوشنگ مراديكرماني
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|