باز ای الههء ناز با دل من بساز
کین غم جان گداز برود زبرم
گر دل من نیاسود از گناه تو بود
بیا تا ز سر گنهت گذرم
باز می کنم دست یاری به سویت دراز
بیا تا غم خود را با راز و نیاز
ز خاطر ببرم
گر نکند تیر خشمت دلم را هدف
به خدا همچو مرغ پر شور و شعف
به سویت بپرم
آنکه او به غمت دل بندد چو من کیست ؟
ناز تو بیش از این بهر چیست؟
تو الههء نازی بر بزمم بنشین من تو را وفا دارم بیا که جز این
نباشد هنرم
این همه بی وفایی ندارد ثمر به خدا اگر از من نگیری خبر
نیابی اثرم
...
شعر:کریم فکور
خواننده: بنان