موضوع: معرفی فیلم
نمایش پست تنها
  #198  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

مشت‌ها در جیب - I Pugni In Tasca




سال تولید : ۱۹۶۵
کشور تولیدکننده : ایتالیا
محصول : دوریا
کارگردان : مارکو بلوکیو
فیلمنامه‌نویس : مارکو بلوکیو
فیلمبردار : آلبرتو ماراما
آهنگساز(موسیقی متن) : انیو موریکونه
هنرپیشگان : لو کاستل، پائولا پیتاگورا، مارینو ماسه، جین مک‌نیل، پیر لوئیجی ترولیو و لیلیاناگراچه.
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۱۱۳ دقیقه.


در یکی از شهرستان‌های کوچک ایتالیا، بیوه‌ای نابینا (گراچه) با چهار فرزندش، "اگوستو" (ماسه)، "لئونه" (ترولیو)، "الساندرو" (کاستل) و "جولیا" (پیتاگورا)، زندگی می‌کند. در خانواده، تنها "اوگستو" کار می‌کند و نامزدی به‌نام "لوچیا" (مک‌نیل) دارد. بقیه به صرع دچار هستند و زندگی پرتنشی دارند."الساندرو" که رویاهای وحشتناکی در سر می‌پروراند، مادرش را از صخره‌ای پرتاب می‌کند و سپس، "لئونه" را در حمام خفه می‌کند. او نزد خواهرش "جولیا" به قتل مادر اعتراف می‌کند و "جولیا" با شنیدن این خبر دچار حمله عصبی شدیدی می‌شود که تقریباً زمین‌گیرش می‌کند. "الساندرو" قصد دارد "جولیا" را نیز به قتل برساند، اما پشیمان می‌شود و به اتاق خود، باز می‌گردد. صفحه‌ای از یک اپرا را روی گرامافون می‌گذارد و دیوانه‌وار با آن هم‌خوانی می‌کند تا از پا می‌افتد....
٭ تماشاگر با دیدن فیلم بلافاصله به یاد والدین وحشتناک (ژان کوکتو، ۱۹۴۸) می‌افتد، با همان تصویر از بلوغ و همان حرکت‌ها و بازی‌های اسرارآمیز. اما تفاوت اساسی آن‌ەا در این است که "الساندرو"، برخلاف "بچه‌ها"ی کوکتو که آگاهانه در پی آن هستند تا به نحوی از محیط پیرامون به دور باشند، نومیدانه تلاش می‌کند تا مجوز ورود به دنیائی را بگیرد که به‌دلیل بیماری صرع از آن ناکام مانده است. در نظر او مردم پیرامون، موجوداتی هستند که بود و نبودشان یکسان است و از همین رو دست به قتل می‌زند و به تدریج خود را یک ابر مرد می‌بیند. بلوکیو نه تنها در انتقال خصوصیات این شخصیت، که از همان ابتدای روایت در القای وجوه بارز شخصیت تمامی اعضای خانواده و فضای حاکم بر زندگی آنان، بسیار موفق عمل می‌کند.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید