نمایش پست تنها
  #1472  
قدیمی 02-24-2015
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

هرگز از كف دست مويي نمي رويد

وقتي كه كسي مورد تهديد قرار گيرد و بخواهد متقابلاً جواب دندان شكني به تهديد كننده بدهد تا طرف مقابل، او را آدمي عاجز و زبون تصور نكند غالباً كف دستش را به او نشان مي دهد و عبارت مثلي بالا را بر زبان مي آورد.

در سال 56 و 57 قبل از ميلاد مسيح ارد اشك سيزدهم به تخت سلطنت ايران نشست. ارد نخستين پادشاه ايران است كه در زمان سلطنش دولت ايران مجبور گرديد با امپراطوري مقتدر روم دست و پنجه دليرانه نرم كند.

در عهد سلطنت ارد سه تن از سرداران بزرگ روم به نامهاي پومپه و �?وليوس سزار و ماركوس كراسوس زمامدار قلمرو وسيع امپراطوري روم گرديده اند. سزار در اين وقت كشور گاليا يا گاليها يعني كشور فرانسه امروز را فتح كرد و حكومت آن منطقه با فرماندهي قسمتي از سپاهيان روم را بر عهده داشت.

پومپه حكمراني اسپانيا را با سمت سردار از مجلس سنا گرفت. كراسوس به حكمراني سوريه و سرداري سپاهي كه مي بايد به آن مملكت برود مامون گرديد ولي سناتورها اجازه ندادند كه در اين سمت و ماموريت با دولت اشكاني پارت جنگ كند.

كراسوس كه مردي خسيس و طماع بود پس از استقرار در سوريه به منظور فتح ايران و هند عازم خاور شد و بر روي شط فرات پلي ساخت و چند شهر بين النهرين را تصرف كرد.


آن گاه به علت فرارسيدن فصل زمستان به سوريه بازگشت تا در فصل بهار با آمادگي كامل به جنگ پادشاه اشكاني برود. چون موعد مقرر فرا رسيد دستور داد سپاهيان را از قشلاقها جمع كنند و منتظر فرمان باشند.

در اين وقت سفيراني از طرف ارد اشك سيزدهم رسيد و با كلماتي موجز و قاطع موضوع ماموريت خود را به كراسوس بيان كردند. پيام آنان قريب به اين مضمون بود:

اگر اين لشكر را روميها فرستادند پادشاه ما با آن جنگ خواهد كردو به كسي امان نخواهد داد ولي اگر چنان كه به ما گفته اند بر خلاف اراده و نيت دولت روم است و شما صرفاً براي منافع شخصي با اسلحه داخل مملكت پارتي ها شده شهرهاي ما را تصرف كرده ايد ارشك براي نشان دادن اعتدال خود حاضر است كه به ضعف و پيري شما رحم كند و به سپاهيان رومي كه در شهرهاي ما هستند اجازه بدهد از خاك ما بيرون بروند، زيرا پادشاه ما اين روميها را زندانيان خود مي داند نه ساخلوي شهرها.

كراسوس با تكبر و خود پسندي تمام جواب داد: « قصد و نيتم را در سلوكيه به شما اعلام خواهم كرد!» ويزيگس معمرترين سفير ايراني چون سخن نيشدار كراسوس را شنيد پوزخندي زد و كف دستش را نشان كراسوس داده گفت: « كراسوس، اگر از كف دست من مويي روييده شود تو هم سلوكيه راخواهي ديد »
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید