نمایش پست تنها
  #16  
قدیمی 10-07-2011
bigbang آواتار ها
bigbang bigbang آنلاین نیست.
مدیر بخش مکانیک - ویندوز و رفع اشکال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 2,586
سپاسها: : 5,427

6,159 سپاس در 1,794 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

opec



در مقام رییس بخش اقتصاد دانان شرکت main من مسئول تمام تحقیقاتی بودم که در پروژه های مختلف در بسیاری از نقاط جهان انجام میدادیم و لازم بود که از تمام مفاهیم و تئوریهای جدید در علم اقتصاد با خبر شوم اقتصاد بین الملل هم در اوایل دهه 1970 تغییرات بنیادی زیادی را به خود دیده بود .


در دهه 1960 گروهی از کشورها اتحادیه تولید کنندگان نفت opec را اساساً در عکس العمل به قدرت تصفیه کنندگان نفت سازمان داده بودند . ایران در این سازمان عامل مهمی بود . هر چند شاه ایران موضع قدرت و شاید زنده بودن خود را مدیون دخالت های پنهانی آمریکا بر ضد مصدق میدانست ولی به همین دلیل هم میدانست که هر لحظه ممکن است ورق برگردد .





همه روسای شرکتهای نفت خیز در این آگاهی و واهمه ای که به همراه داشت شریک او بودند . آنها همچنین میدانستند که شرکتهای بزرگ نفت آن چه که به هفت خواهران معروف شده بود پنهانی ائتلاف میکردند تا قیمت نفت خام پایین نگه دارند و منفعت خود را بالا . آنها اپک را سازمان داده بودند که بتوانند مقابله به مثل کنند .
این رو در رویی در اوایل 1970 با تحریم نفت اوپک به اوج رسید و شرکتهای عظیم صنعتی را به زانو در آورد .




صفهای طولانی اتومبیل در تمام پمپ بنزین های آمریکا فاجعه ی اقتصادی دیگری را همطراز با فاجعه دهه بیست تهدید میکرد . آن تحریم نفت چنان بنیان اقتصاد کشورهای توسعه یافته را لرزاند که کمتر کسی هرگز تصور میکرد . بحران نفت در آمریکا در زمان بدتری نمیتوانست اتفاق بیفتد .

ملت آمریکا بعد از شکست تحقیر آمیز در ویتنام با رییس جمهوری در لب پرتگاه استعفا ملتی بود ترسیده و پراکنده بدون هر گونه اعتماد به نفس . مشکلات رییس جمهور نیکسون هم به جنوب شرق آسیا و واترگیت محدود نبود . او در زمانی به ریاست جمهوری رسیده بود که باید اکنون با نگاه به گذشته آغاز دوران جدیدی از سیاست و اقتصاد بین الملل به حساب آورد . در آن زمان این چنین به نظر می آمد که شاید بازیگران ضعیف از جمله کشورهای عضو اوپک بتوانند بر بازیگران قدرتمند سلطه یابند (( که عربستان نذاشت )) این وقایع خیلی برای من جالب بود . هر چند نان من به دلیل حاکمیت شرکتهای تجاری تو روغن بود ولی خوشحال بودم ببینم ارباب های من زیر دست قرار گرفتند . شاید تا اندازه ای عذاب وجدان و حس گناه کاری مرا تخفیف میداد .
هیچ یک از ما نمیتوانستیم از تاثیرات عمیق تحریم نفت آگاهی یابیم . البته ما فرضیه هایی داشتیم ولی نمیتوانستیم از آن چه بعدها روشن شده است آگاهی یابیم .
با نگاه به گذشته ما میدانیم که نرخ رشد اقتصادی بعد از تحریم نفت نصف نرخ رشد های اقتصادی در دهه های 1950 و 1960 بوده است آن هم با تورم بیشتر قیمتها و در ساختاری که شغلها زیادی ایجاد نمیشد و نرخ بیکاری همچنان بالا میماند .

علاوه بر همه اینها سیستم مالی بین المللی هم در همین زمان ضربه مهمی خورد . نرخ مبادلات ارزی که در تمام دوران بعد از جنگ ثابت مانده بود یک باره بهم ریخت .
درآن دوران من و بعضی رفقا ، دروقت نهار یا صرف آبجویی بعد کار جمع میشدیم و این مطالب را بررسی میکردیم .

بعضی از این رفقا کارمندان من بودند زنان و مردان جوان و باهوشی که برا ی خودشان فکر میکردند . بعضی دیگر روسای مراکز مطالعاتی یا استادان داشنگاه های محلی بودند . یکی هم مشاور نماینده ای در کنگره بود . این جلسات غیر رسمی بود و هر از چند گاهی دو نفر یا ده ، 12 نفر شرکت میکردیم ، گفتگوهای ما همیشه جدی و سرزنده بود .
اکنون که آن گفتگو ها را بررسی میکنم از برتری هایی که در خودم حس میکردم شرمنده میشوم من حقایقی را میشناختم که نمیتوانستم با آنها در میان بگذارم .
در آن جلسات رفقای من رابطه خود را با واشنگتن استادی خود را در دانشگاه یا درجات دانشگاهی خود را به رخ می کشیدند و بر آن مبنا به نظرات خود اعتبار میدادند . و من بر این مبنا که رییس بخش اقتصاد دانان یک شرکت بزرگ مشاوری ام و به بسیاری نقاط جهان در تجمل سفر میکنم مقابله میکردم .
در عین حال نه میتوانستم ملاقات های خصوصی ام با افرادی مانند تورجیس را شرح دهم و نه درباره ی راه هایی که کشورهای مختلف را تحت سلطه نگه داریم حرفی بزنم . من هم انگیزه ای برای غرور داشتم و هم دلیلی برای ناکامی .
وقتی که ادعا میشد که زیردستان صحنه ی سیاست را و اقتصاد زبر دست شده اند من با تلاش زیادی جلوی خودم را میگرفتم . من میدانستم آنچه که هیچ یک از آنها نمیتوانست بداند . من میدانستم که حاکمیت جهانی شرکتهای تجاری از طریق باجگیران بین المللی و ماموران آدم کشی در خفا آماده و منتظر هستند ، هرگز اجازه نمیدهند که ضعیفتر ها زبر دست شوند .
در واقع من میدانستم که تسلط جهانی شرکتهای تجاری علیرغم اوپک و آنچنان که میدانستم و بعدها مطمئن شدم با کمک اوپک هر روز گسترده تر و قدرتمندتر میشد .
سقوط اقتصاد آمریکا در اواخر دهه 1920 راه را برای دخالت های مستقیم و غیر مستقیم دولت در اقتصاد و در سیستم پولی و اجرای بسیاری پروژه های مالیاتی و هزینه ای باز میکرد . سقوط اقتصاد آمریکا به علاوه جنگ جهانی دوم زمینه ای شد برای احداث سازمان های بین المللی مانند بانک جهانی و معاهده ی تجارت جهانی (gait ) و((طبیعتاً wto که مثلاً ما میخواستیم خبرمون عضوش بشیم !))

در دوره ی ریاست جمهوری کندی و جانسون این تغییرات کاملاً تکامل یافت .
__________________

احد،صمد، قاهر، صادق ...
عاشقشم

لا تقنطوا من رحمة الله

هیچ چیز تجربه نمیشه اینو یادت باشه !!
ترفند هایی براي ويندوز 7


عیب یابی سخت افزاری سیستم در کسری از دقیقه

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید