نمایش پست تنها
  #107  
قدیمی 06-30-2011
فرانک آواتار ها
فرانک فرانک آنلاین نیست.
مدیر تالار مطالب آزاد

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 3,544
سپاسها: : 1,306

3,419 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ای دبستانی ترین احساس من .....
خاطرات كودكي زيباترند


يادگاران كهن مانا ترند


درسهاي سال اول ساده بود


آب را بابا به سارا داده بود


درس پند آموز روباه وکلاغ


روبه مكارو دزد دشت وباغ






روز مهماني كوكب خانم است


سفره پر از بوي نان گندم است




كاكلي گنجشككي با هوش بود


فيل ناداني برايش موش بود




با وجود سوز وسرماي شديد


ريز علي پيراهن از تن ميدريد




تا درون نيمكت جا ميشديم


ما پرازتصميم كبري ميشديم


پاك كن هايي زپاكي داشتيم


يك تراش سرخ لاكي داشتيم


كيفمان چفتي به رنگ زرد داشت


دوشمان از حلقه هايش درد داشت


گرمي دستان ما از آه بود


برگ دفترها به رنگ كاه بود




مانده در گوشم صدايي چون تگرگ


خش خش جارو ي با پا روي برگ


همكلاسيهاي من يادم كنيد


بازهم در كوچه فريادم كنيد




همكلاسيهاي درد ورنج وكار


بچه هاي جامه هاي وصله دار


بچه هاي دكه خوراك سرد


كودكان كوچه اما مرد مرد




كاش هرگز زنگ تفريحي نبود


جمع بودن بودوتفريقي نبود


كاش ميشد باز كوچك ميشديم


لا اقل يك روز كودك ميشديم





ياد آن آموزگار ساده پوش


ياد آن گچها كه بودش روي دوش





اي معلم ياد وهم نامت بخير


ياد درس آب وبابايت بخير




اي دبستاني ترين احساس من بازگرد اين مشقها را خط بزن


اي دبستاني ترين احساس من بازگرد اين مشقها را خط بزن
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
پاسخ با نقل قول
3 کاربر زیر از فرانک سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید