نمایش پست تنها
  #16  
قدیمی 12-04-2007
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض انتقادات و پیشنهادات ادبیات طنز

نقل قول:
نوشته اصلی توسط دانه کولانه نمایش پست ها
*******
به نظر من مثل فروم های دیگه یک تاپیک اجرای خالص داشته باشیم
یکی هم برای انتقاد و دعوتنامه و طراحی و هماهنگی سوالات و تشکیل اکیپ مناسبش
خوش بختانه تنی چند از طراحان سوالات صندلی داغ در فروم نیک صالحی در این فروم حضور دارند مثل یونس کیانا فکر کنم امیر هم بوده و ..... پس میشه دوباره یه تیم خوب درست کرد و افتاد به جون کاربرای بنده خدایی مثل من
حالا نفر بعدی کیه ؟
نهایتا همه تون به آینده و روشنی و یکرنگی فکر کنید نه چیز یا چیزهای دیگه
سلام
نه دروغ چرا من جزو تیم طراحان سوال نبودم و از نظر اجرائیات خودمو کشیده بودم کنار
دقیقا چون چند آیتم اون زمان بود که دونستنش برای تجربه داشتن بد نیست
1- من مدیر برنامه فروم شوتصالحی بودم... این یعنی سکانداری و هدایت و مشاوره و البته برنامه ریزی و چهارچوب بندی... مثا مهندسی که نقشه کش و طراح سازه مهندسی و معماری یه ساختمونه... اجرا رو اگه من توش دخالت می کردم دیگه کار اونهمه کاربری که ذوق همکاری و زدن تاپیک داشتند بی ارزش میشد... کلا یه عیب درجه داری همینه... تو محیط شلوخ پلوخ تا میای وسط همه به احترامت میکشن کنار.. حالا هی بگو بابا منم از شمام... میگن نه تو حرفت قانونه... دیگه ماها کشکیم.
واسه همین اون زمان علی شکسپیر و موسیه و سپیده آ ( آرینا ) رو خود بچه ها انتخاب کردند و رای دادند
یعنی من سه مرحله دخالت کردم
یک نظر سنجی کردم خود کاربرا اعضای اصلی صندلی داغ رو انتخاب کردند... علی شکسپیر و موسیه و سپیدا آ... کاملا دموکراسی رو برقرار کردم
دوم چون تو تالار روانشناسی می دونستم الادا سخت گیره... پس صندلی رو به تالار فرهنگ و پیش کوروش هدایت کردم و به جای سیندرلا که متاسفانه ناظر کم کاری بود اون زمان اما گزینه اول من بود... احمد 313 رو به عنوان نفر نظارت از طرف گروه ارشدها به عنوان مشاور و ناظر و همکار و نه مداخله کننده... فقط ناظر و کمک بهشون دادم تا توی تالار فرهنگ پیش کوروش کبیر باشن که الحق خیلی هم آسوده و راحت بودن چون کوروش بسیار منعطف و خوش ذوق و خوش سلیقه و مهربان بود
سوم فقط تو نحوه سوالتشون و چیدمان و شیوه شکاریابی و اینا بهشون ایده دادم و مشاوره های خوبی به این تیم دادم
البته تو تعطیلات عید صندلی خوابید و تب و تابش متاسفانه افت فجیعی کرد... که شیپیش تن ریاست کل !!! تالار شوتصالحی جناب منیژه خانم هم زد زیر کوزه و بساطو بهم زد... تو این هیر و ویر منم رفتم و گروه طراح سوال تنها شدن و مثل اینکه درگیری درونی و اختلاف سلیقه بینشون حکمفرما شد که شنیدم علی شکسپیر رفت بعدش سپیده رفت موسیه تنها شد بعدش کل تاپیک تعطیل شد و دیگه من بیخبرم.
نه من طراح سوال نبودم کوروش جون
اتفاقا یادمه تو مشاوره ها واسه سوال همین فریباخانم گل رو واسشون مثال زدم و ( به جان خودم حقیقته ) بهشون گفتم مثلا اگه از رایا سوال طنز پرسیدین نرین همونو از فریبا بپرسین و احترام به بزرگتر یادتون نره
گفتم بهشون که مثلا فریبا یه کارمنده اول باید مزه دهنش رو بفهمین بعد سربسرش بذارین
گفتم که مثلا من وراجم نباید از من سوالات بله و نه دار بپرسی چون چرت و پرت جواب میدم
و خیلی چیزای دیگه
حالا قصدم از اینهمه روده درازی هم یه فلاش بک بود که خیلی چیزا دستتون بیاد
هم اینکه من طنزم فرد محوره یعنی وقتی خودم می نویسم قابل تحمل میشه و توان خندوندن انفرادی رو دار و تاحالا تو جمع طنز کار گروهی نداشتم....
ضمنا اینجا تالارش کم رفت و آمده و فرد محوره یعنی فقط الان فریباجان رو داریم اما من هیچ دلیلی نمی بینم نتونیم یه تالار خوب از توش دربیاریم
فقط لازمه مدیر تالار طنزمون تو تالار خودش که وارد میشه شخص دیگه ای بشه
یعنی همه مون اینجوری بشیم

وقتی اینجاییم کل کل و سربسر و شوخی و مزاح و خنده دوستانه
بیرون این تالار همون همکاران گرم وصمیمی
ضمنا من یونس و کیانا رو تو طنز قبول دارم... مخصوصا یونس سرکیف که باشه خوب می نویسه
شاید من به زور قلم خوبی داشته باشم اما مطمئنا قریحه طنز یونس از من شکوفا تره

یه مثال بزنم
فرض کنین دربی برگشت پرسپولیس و استقلاله.... کلا 250 تا کاربریم که روزی 20 تا مراجعه کننده سه پیچ هم داریم
خوب حالا یهو تو تالار طنز یه تاپیک میزنیم ( این ایده رو کسی کش بره دارش میزنم چون ایده منه میخوام اجراش کنم هااا ) بله یه تاپیک طنز میزنیم و یهو همه تغییر رنگ میدن
قرمز دوست ها میشن آبی دوست و برعکس
خود این فضا طنزه:D
تو دلت طرفدار قرمزی تو زبون و نوشتار آبی دوستی و تو سروکول قرمز دوستها میزنی و آتیش میسوزونی و جفنگیات محترمانه اما خنده دار میگی
همین باعث میشه حس طنز و دری وری گفتن بزنه بالا.... چون دیگه خودت نیستی و شدی چیزی که مخالف بودی... در حقیقت یه جور بازیگریه
حالا روشهای دیگه هم هست
مثلا من الان دوباره بشینم رو صندلی
همه بچه های فروم بریزن سر من آنچه سوال جدی و شوخی سخت و آسان و چرت و پرته ازم بپرسند
مثلا 120 تا سوال بپرسند
سه بار هر دفعه چهل تا سوال بپرسند که همش عمومی و تکراری نباشه
تعدادیش عمومی و تکراری واسه همه
تعدادیش هم واسه حالگیری از من
تعدادیش واسه زجر کش کردن من
تعدایش هم واسه خنده ملت
میبینین که اینطوری اگه هر هفته گروهی بریزیم سر یه نفر همچین همه چی درهم برهم بشه که خودمون از خنده شوتینا بشیم.
یه روش دیگه هم سر کاریه
طرف رو دعوت کنی یه لنگ پا نگه داری.... هی یه دونه یه دونه ازش سوال بپرسی داغ کنه بیاد تو تاپیک به شدت انتقاد کنه
بعد همه بخندن بگن شوخیه و چون خیلی دوسش داشتن سرکارش گذاشتن و دوربین مخفی مدل فرومه...
از این ژانگولر بازیها دیگه:D
بسه یا بازم بگم؟؟:D:D
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید