نمایش پست تنها
  #4  
قدیمی 11-23-2007
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض تاپیک متن ترانه های لحظات دلتنگی ما (دردآشنایان خاموش...)



ترانه:
شام مهتاب


تو اون شام مهتاب کنارم نشستی
عجب شاخه گل وار به پایم شکستی


قلم زد نگاهت به نقش آفرینی
که صورتگری را نبود این چنینی


پریزاد عشقو مه آسا کشیدی
خدا را به شور تماشا کشیدی

تو دونسته بودی، چه خوش باورم من
شکفتی و گفتی، از عشق پرپرم من


تا گفتم کی هستی، تو گفتی یه بی تاب
تا گفتم دلت کو، تو گفتی که دریاب


قسم خوردی بر ماه ، که عاشقترینی
تو یک جمع عاشق ، تو صادقترینی

همون لحظه ابری رخ ماهو آشفت
به خود گفتم ای وای مبادا دروغ گفت


گذشت روزگاری از اون لحظه ناب
که معراج دل بود به درگاه مهتاب

در اون درگه عشق چه محتاج نشستم
تو هر شام مهتاب
به پایت شکستم


تو از این شکستن خبرداری یا نه
هنوز شور عشقو به سر داری یا نه


تو دونسته بودی، چه خوش باورم من
شکفتی و گفتی، از عشق پرپرم من


تا گفتم کی هستی، تو گفتی یه بی تاب
تا گفتم دلت کو، تو گفتی که دریاب


قسم خوردی بر ماه ، که عاشقترینی
تو یک جمع عاشق ، تو صادقترینی

همون لحظه ابری رخ ماهو آشفت
به خود گفتم ای وای مبادا دروغ گفت

هنوزم تو شبهات اگه ماهو داری
من اون ماهو دادم به تو یادگاری


هنوزم تو شبهات اگه ماهو داری
من اون ماهو دادم به تو یادگاری


من اون ماهو دادم به تو یادگاری
من اون ماهو دادم به تو یادگاری
من اون ماهو دادم به تو یادگاری

__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face

ویرایش توسط امیر عباس انصاری : 02-23-2012 در ساعت 12:11 AM
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید