09-06-2010
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,106
سپاسها: : 4
26 سپاس در 21 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نقل قول:
نوشته اصلی توسط jacoooob
یادمه اوشین همش تو زندگیش سختی میکشید ... یه پیرمرد هم بود به اسم اجین
بعد از چند سال لینچان اومد رو دور یادتونه؟
|
آره. لینچان. ما رو دیوار های مدرسه مون می نوشتیم لیان شامپو.(یا یه چیزی تو مایه های این)
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|