نمایش پست تنها
  #3  
قدیمی 07-01-2009
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

با دو بار کلیک بر روی هر واژه می‌توانید معنای آن را در لغت‌نامه‌ی دهخدا جستجو کنید.
شماره‌گذاری ابیات | وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی) | منبع اولیه: ری‏را
حاشیه‌ها

تا به حال ۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. برای نوشتن حاشیه اینجا کلیک کنید.
ف-ش نوشته:
بنام خدا
میگوید مارگیری ماری عظیم وظاهرا بیجان رااز کوهستان پر برف به شهر آورد تا مردم را به حیرت اندازد مردم زیادی برای تماشا جمع شدندچون خورشید به آن مار عظیم تافت جان گرفت واز هر طرف به حرکت درآمدهمه فرار کردند ودر این ازدحام عده زیادی کشته شدند ومارگیر طعمه اژدها شد
مولوی ضمن بیان داستان خیلی حرفهادارد از جمله اینکه جوینده چون این مار گیر یابنده است
دیگر اینکه وجودخودآدمی از مار عجیب تر است وازسرنادانی حیران مار میگردد دیگر اینکه همه جهان چون این مار میتواند رفتار دیگری پیدا کند ونیز همه ذرات عالم هوشمند میباشند
مهمتر اینکه ا‍ژدها را به نفس انسان تشبیه میکند نفس اگر فعال شود کارهمان مار را انجام میدهد که صاحبش را بلعید وباعث کشتار مردم شد در این کشتار نفس خود مردم هم موثر واقع گردیده است
برای بهره گیری از هشدارهای مولوی میپرسیم که آیا این نفس بااینهمه خطرآفرینی چه تعریف علمی میتواند داشته باشد؟
در کتابهای اخلاق ومواعظ غالبا نفس را همان طبیعت انسان وغرایز او میدانند ازآثار عرفانی چنین برمیآید که هر فکر وعمل که از فطرت سالم برنخاسته باشد شکل نفسانی دارد وبه هرحال گفته نشده که نفس از لحاظ علمی چگونه شکل گرفته وقوت یافته است
از بعضی آثار علمی معرفتی چنین برمیآید که نفس هرچه هست رابطه تنگاتنگی باوابستگی ها و مکتسبات انبار شده انسان دارد مجموعه بدآموزیها وتاثیرات نامطلوبی که فرد از دیگران بویژه ازمربیان اولیه گرفته وترسها وحساسیتهائی که در ضمیر نا آگاهش نشسته وبرغرایز طبیعیش اثر گذاشته ساختمان نفس یا محتوای منیت را تشکیل میدهد
در این زمینه خلاف آنچه گاه تصور رفته غرایز را نمیتوان زیر سئوال برد بلکه عوامل تربیتی که مثلا بر غریزه صیا نت خود وغریزه جنسی یا حس مالکیت وغیره تاثیرمنحرف کننده میگذارد مهم است وعیوبی مانند جاه طلبی وحساد ت وطمع ووسواس ومیل به سلطه وغیره ممکن است ریشه واحدی داشته باشند ونگهبان آنها نوعی ترس عارضی و مکتوم وشبیه بیماری است که در جریان وایستگی ها (وابستگی به دون الله) در گذشته ایجاد شده است (بیماری دل کلمه ای مشهور است)
اگرمتوجه هستیم که نفس دشمن ترین دشمنان است (اعدا عدوک نفسک) باید قبول کنیم که شناخت آن از لحاظ علمی و روانشناسی لازمست (چنانکه در جنگها شناخت مواضع وامکانات دشمن خیلی مهم است)
به نظر میرسدکه باید آثاری وجود داشته باشد که ناشناخته های نفس رابه طور علمی روشن کند تا درمعرفت النفس به کارآید داشتن اطلاعات صحیح از نظر طبیعی بودن یا عارضی بودن مشکلات وحجابهای روانی وآگاهی بر حیله های نفسانی که در درجه اول خود شخص را فریب میدهد برای هر کس لازم است واگر معلوم باشد که تمایلات نفسانی مزاحم در کودکی شکل میگیرد وبعد پیچیده وماندگار میشود اهمیت ملاحظات تربیتی درمورد فرزندان بیشتر نمودار میگردد


محمد نوشته:
در بیت ۷۲ ب***ت
؟؟؟؟بگسست صحیح است
با تشکر

پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.


رسته نوشته:
موضوع : آیا سُکُستن به معنی گسستن است؟
آقای محمدی به عنوان مقدمه بگویم که می گویند تکیه کلام یکی از شاعران اراک شما این بود : اول قرار نبود که بسوزند عاشقان
بعدا قرار شد که بسوزند عاشقان.

اول قرار داشتید که تصحیح ها با استناد یک نسخه ای چاپی انجام د هید.
دوم : خواننده ای سوال کرده است که آیا ب***ت همان بگسست است آن هم با چهار بار علامت سوال .
شما هم سوال ایشان را به عنوان منبع گرفته اید و متن را تصحیح کرده اید.
با همان ابزارهایی که خود شما در اختیار خوانندگان گذاشته اید با یک جستجوی ساده خواهید دید که ***تن با گسستن متفاوت است.



الباقی را به شما وامی گذارم.
والسلام

پاسخ: از تذکر بجای شما ممنونم. نیازی به برهان بر بی‌سوادی من نبود، شما یک اشاره می‌کردید متوجه می‌شدم
کلمه‌ی اولیه را به جای خودش بازگرداندم.
۱- به لغتنامه مراجعه کنید که خواهید که این دو با هم متفاوت هستند. ۲- در آثار مولوی ***تن را بنده جستجو کردم ۲۴ مورد پیدا کردم ۳- جستجو را برای گسستن انجام دادم ۴۸ مورد پیدا کردم.

لاله نوشته:
در بیت ۱۸ “جنگلها” صحیح است یا جنگها؟

ف-ش نوشته:
طبق مآخذ دربیت ۱۸ جنگها درست است

حمیدرضا نوشته:
@لاله و @ف.ش :
با تشکر، «جنگلها» با «جنگها» جایگزین شد.


برچسبها

با برچسب زدن شعرها می‏توانید موضوع آنها (عاشقانه، عرفانی، مدیحه، مرثیه و ...) یا ویژگیهای متمایز آنها (دوزبانه، دوقافیه، دو وزنی و ...) را برای خودتان و سایر علاقمندان مشخص کنید و به مرور به طبقه‏بندی بهتر اشعار کمک کنید.
تذکر مهم: از برچسب به جای حاشیه یا نظر استفاده نکنید. برچسبهای غیرمرتبط یا بلند و جمله‏وار یا حاوی ابیات شعر حذف می‏شوند، در صورتی که برچسب نیاز به توضیح دارد متن توضیح را به صورت حاشیه درج کنید.
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید