نمایش پست تنها
  #15  
قدیمی 04-05-2008
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

نقل قول:
نوشته اصلی توسط NeGin نمایش پست ها
ممنون.چقدر خوب و قشنگ بود.ديدن و خوندنش خوبه...ولي شنيدنش حتما لذت ديگه اي داره.دوست داشتم از يك تا دويست! رو بشمريد و من گوش بدم!
هروقت تشریف آوردین کرمانشاه یادتون باشه 2 بسته 100 تایی اسکناس ترجیحا 5هزاری (شاید تا اون موقع 50هزاری هم بیاد) با خودتون بیارید قول میدم براتون بشمارمش
ولی قول نمیدم چیزی پس بدم بهتون :D
در تایید حرف شما بگم که انصافا بدون تعصب برای خود من هم شنیدن زبان کردی و یا مکالمه دو نفر که دارن کردی صحبت میکنن در هر مکان و زمانی برام جالب و دلنشینه
امروز یه شعر به اسم کانی = چشمه که کسایی که با موسیقی کردی هم پیوندی دارند حتما این شعر رو شنیده اند رو میگذارم

هه ر كاتێ ده كه ومه بيری
وه كو روژانی جوانی

بو سارێژی زامه كانم
به ته نيا ديمه سه ر كانی
زوخاوی دل هه ڵ ده ريژم بو ورده شه پوله كانی
ئه م به سته يه بو ده خوێنم به لاوه ك يا به گورانی
كانی كانی تو جێژوانی پريه كانی
تو ئايونه ی ئاسمانی

خونی جه رگی چيا سه خت و به ر زه كانی
خوزگا ئه وه ی من ده ی زانم توش بيزانی
كاني كاني
ده زانی بو ز‌‌ور دێ مه لات؟
چون له لای تو به جێ ماون جێ پێ كانی

كانی كانی
تو شاهێدی پشكوتنی ئه وينێكی ئا سمانی
قاتلی من له توی دا شورد په ن جه كانی
خونی دلم تكاوه نێو ئاوی كانی
به ده م دزه ی ئه وينه وه
ده مردم و نه م ده زانی

كاني كاني كاني كاني



*** ترجمه لفظ به لفظ فارسي

چشمه


هر زمانی که بيادش مي افتم
همچو روزگار جواني
براي تسكين زخمهايم
تنهايي به سر چشمه مي آیم
درد دلم رو به دست موجهاي كوچكش مي سپارم
و اين شعر رو با دكلمه يا با آواز برایش مي خوانم
اي چشمه :تو ميعادگاه فرشتگاني
تو آينه آسماني
خون دل كوههاي سخت و مرتفع هستي
اي چشمه : كاش آن چيزهاي كه من مي دانم تو هم مي دانستي
فراوان نزد تو می آیم

چون جاي پاهایش پيش تو به جا مانده است
اي چشمه :
تو شاهد شكوفه دادن عشقي آسماني بودي
قاتل من دست و پنجه هایش را در توشست
خون دلم در درون آب چشمه توست
به همراه خنده عشق
ميمردم و نمي فهميدم
اي چشمه اي ....
(با اندکی تغییر از فرمیسک)
=========================================
نام چند حیوان :
مرغ : مامر ( و بعضی اوقات مر) و در زبان ادبی به اون مریشک هم میگن

خروس : که ڵه شێر
کلاغ :قاڵاو
عقاب : داڵ و در ادبیات هه ڵو
گاو: مانگا یا گا یا وڵاخ (به انسان نفهم و کودن هم گفته میشه اما بیشتر جنس احسام مورد نظره)

بذارید تخم مرغم بگم : هێلکه یا خا

گربه که پشی گفته میشه بعضا پشیله هم گفته میشه
روباه : ڕ ێوێ (چون بسیار باهوشه براش احترام هم قاول بشی بهش میگی مام ریوی)

خرس: من که خودم میگم خرس :D ولی میشه ورچ (خوندن همچین واژه ای باید سخت باشه برای یه فارسی زبان که بدون هیچ مصوتی اون 3 هجا رو تلفظ کنه)

خر: که ر ( کره خر = که ر کڕوو )
مادیان : مایین
لک لک : حاجی له ق له ق
ماهی : ماسی
خرچنگ : قارژنگ
لاک پشت : کیسه ڵ
گوسفند : کمی تخصصیه خود من هم زیاد نمیدونم انواع مختلفی داره از لحاظ سن و وصعیت تاهل و بچه داری و ...... اما عمومی ترینش کاو ڕ هست
بزغاله میشه به رخ (خیلی نازو عزیزه)
گوساله هم میشه گو ێره که (اینم کمی نازه)
اردک : اردک و قاز و قو و اینا هم خیلی تخصصیه من زیاد نمیدونم اما اردک میشه سونه
مرغابی هم مراوی گفته میشه

پرنده : په له وه ر - تێیر (همون طیر عربی)
گنجشک : مه ڵویچک (اگه راس میگین تلفظش کنین :D شاید اشتباه نوشته باشم)
توی تلویزیون زیاد دیدم ملوچ هم میگن
البته جوانرودی ها چوله که هم میگن

به هدهد په پو سوڵێمانی هم میگیم
انواع بسیار زیاد دیگه از پرنده ها و حیوانات هم هستند که من شاید فارسیشو ندونم و جون محلی هستند اصولا نباید همه جا کاربرد داشته باشه

پرستو : پڵیسرگ
کبک : که و
یه چیزی هست بهش میگیم قشقه ره در شمال هم شمالی ها دارند و بهش همین رو میگن نمیدونم در فارسی چی میشه از کلاغ کوچیکتره و دم مشخصی داره

جغد : باوه قوش
خفاش : شه م شه مه کو ێره (5 هجا هست واژه ای به این پرهجایی جایی ندیده ام )(کوێر یعنی کور )

آغوز میشه فرو (بسیار خوشمزه و مقویه خدا قسمتتون بکنه )

موش : مشک و پاوه ای ها مڵه هم میگن

زنبور : خه ره نگه زه - حالا زنور زردا رو بهش میگیم سیره موزه (دیگران زه رده واله هم میگن)
و زنبور عسل میشه هه نگ :D مثل هنگ کامپیوتر به همین خاطر عسل میشه هه نگوین که در فارسی هم انگبین هست
البته هه سه ل هم گفته میشه
دیگه لازم نیست که برم توی فاز شپش و کک و /....:D

بازم فعلا بسه
یه شعر کوچولو بگم بعد تا دفعه بعد

به زبان رسمی نمینویسمش :

له تینی کولمکت جرگ و دلم سوت
له تاوی چاوی جادوت بوم به هاروت
بهشت و کوثر و هنگوین و شیری
به شاباشی دلوپیک عارقی روت

شعری از هژار از کتاب رباعیات خیام که توسط این استاد والامقام به زیبایی بهکردی برگردانده شده

__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید