نمایش پست تنها
  #19  
قدیمی 04-17-2013
li@
Guest
 
نوشته ها: n/a
پیش فرض

سرسره بازی روی آسفالت!

شاید بازی هایی که من ازش اسم میبرم برای بچه های امروزی خیلی خنده دار باشه !ولی خوب اون موقع با شرایط موجود و کمبود درآمد خانواده ها توجیهات خودش رو داشت!
...به هر جهت یکی از این بازیها که به صورت روزمره انجام میشد سرسره بازی روی آسفالت تو کوچه های سرازیر بود...محله ما با توجه به موقعیتش متصل بود به یه کوچه سرازیر که شیب فوق العاده تندی داشت مخصوصاْ گوشه های کوچه مثل سرسره فانفار بود(فانفار=شهر بازی قدیم کرمانشاه) خلاصه بچه ها یه سینی شکسته ای تختهای زیرشون میزاشتن و از اونجا تا یه مسافتی سر میخوردن ..هرچه تکنولوژی مرکبشون پیشرفته تر بود مسافت طی شده بیشتر !!!..وای که چه احساس خوبی داشت این احساس رو فقط قهرمانهای اسکی میتونن درک کنن!!!
...بعضی ها که کمی پولدارتر و فنی تر بودن تخته ای رو مجهز به بلبرینگ میکردن و با اون تا انتهای کوچه میرفتن !..راستی یادم رفت بگم که یکی از اسباب بازی های اون زمان همین تخته بلبرینگ ها بود که بعضی ها درست میکردن و باهاش اینور اونور میرفتن....
خلاصه اغلب روزها در اون مکان سرازیر بچه ها جمع مشدن و سرسره بازی میکردن .گاهی هم صدای همسایه های اون قسمت از سر و صدای بچه ها در میومد
..بعضی از اون همسایه ها اون قسمت رو آب میریختن تا شاید بچه ها از خیر سرسره بازی بگذرن ..ولی کجا بود گوش شنوا!؟ ..حتی با لباسهای خیس و گلی هم ادامه میدادن...همیشه آرزو داشتم یه سینی خوب گیرم میومد تا بتونم یه سرسره خوب انجام بدم ولی خوب این هم برام امکان پذیر نشد! چون انگار توی خونه ما هیچوقت سینی ها خراب نمیشد!
چند بار هم خواستم سینی خونه رو ببرم ..ولی ترس از کتک خوردن از این کار منصرفم میکرد..گاهی سر زباله ها یه تیکه پلاستیکی چیزی پیدا میکردم و منم مثل بقیه با همون شرایط راضی میشدم
...خیلی هم دلم میخواست از اون تخته بلبرینگ ها داشته باشم ولی همونطوری که الان یه کارگر نمیتونه هوس یه پورشه داشته باشه من هم هوسش رو در خودم میکشتم چون برای اون زمان و شرایط من داشتن همچین چیز لوکسی!!!تقریباْ غیر ممکن بود!!!!
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید