نمایش پست تنها
  #18  
قدیمی 01-23-2010
amir ahmadi آواتار ها
amir ahmadi amir ahmadi آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: بندرعباس
نوشته ها: 2,910
سپاسها: : 267

508 سپاس در 332 نوشته ایشان در یکماه اخیر
amir ahmadi به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

الان حساب تو دزد جسور را می رسم تا هوس امدن خانه مباشر سلطان از سرت بیفتد و بعد بی رحمانه و با غیظ سه ضربه محکم با چوبدستی بر سر جنازه در ان حالت ایستاده زد که جنازه نقش زمین شد و بعد مباشر با خود گفت :بروم فانوس بیاورم تا قیافه نحس این بچه دزد چیره دست را ببینم من تا به حال بچه به این فسقلی و این قدر زبر و زرنگ را ندیده بودم .مرد مباشر به اشپزخانه گوشه حیاط رفت و با فانوس برگشت و چون بالای سر جنازه دلقک رسید و چهره او را دید فانوس از دستش افتاد و دو دستی محکم به سرش زد و ناله کنان گفت :خدایا به دادم برس که بیچاره شدم .ادم نکشتم نکشتم تا اینکه دلقک مخصوص شاه را کشتم.بعد از گفتن این جمله مرد مباشر از حال رفت و چون بعد از ساعتی به حال عادی برگشت با خود اندیشید که چه کار کند و بر سر جنازه چه بلایی بیاورد.
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید