فيزيك و كاربردهاي آن
فيزيك و كاربردهاي آن
فيزيك، علم شناختن قانونهاي عمومي و كلي حاكم بر رفتار ماده و انرژي است. كوششهاي پيگير فيزيكدانان در اين راه سبب كشف بسياري از قانونهاي اساسي، بيان نظريهها و آشنايي با بعضي پديدههاي طبيعي شده است. هر چند اين موفقيتها در برابر حجم ناشناختهها، اندك است، ولي تلاش همه جانبه و پرشتاب دانشمندان، اميد بسيار آفريده كه انسان ميتواند رازهاي هستي را دريابد.
انسان در يكي دوقرن اخير، با بهرهگيري از روش علمي و ابزارهاي دقيق توانسته است در هر يك از شاخههاي علم، به ويژه فيزيك دنياي روشن و شناخته شده خود را وسعت بخشد. در اين مدت با دنياي بينهايت كوچك آشنا شده، به درون اتم راه يافته، انواع نيروهاي بنيادي طبيعت را شناخته، الكترون و ويژگيهاي آن را دريافته و طيف گسترده امواج الكترومغناطيسي را كشف كرده است.
فيزيك كه تا اواخر قرن نوزدهم مباحث مكانيك، گرما، نور، صوت، الكتريسيته را شامل ميشد، اكنون در اوايل قرن بيستو يكم در اشتراك با ساير علوم( مانند شيمي، زيستشناسي و …) روزبهروز گستردهتر و عميقتر شده و بيش از 30 موضوع و مبحث مهم را دربرگرفته است (در دانشنامه فيزيك تعداد شاخههاي فيزيك را 33 شاخه معرفي كرده است).
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|