نمایش پست تنها
  #115  
قدیمی 11-01-2012
ماهین آواتار ها
ماهین ماهین آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
نوشته ها: 1,375
سپاسها: : 4,241

3,143 سپاس در 1,388 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض مولانا

بی گاه شد بی گاه شد خورشید اندر چاه شد
خیزید ای خوش طالعان وقت طلوع ماه شد

ساقی به سوی جام رو ای پاسبان بر بام رو
ای جان بی آرام رو کان یار خلوت خواه شد

اشکی که چشم افروختی صبری که خرمن سوختی
عقلی که راه آموختی در نیم شب گمراه شد

جان های باطن روشنان شب را به دل روشن کنان
هندوی شب نعره زنان کان ترک در خرگاه شد

باشد ز بازی های خوش بی ذوق رود فرزین شود
در سایه فرخ رخی بیدق برفت و شاه شد

شب روح ها واصل شود مقصود ها حاصل شود
چون روز روشن دل شود هر کو ز شب آگاه شد

ای روز چون حشری مگر وی شب شب قدری مگر
یا چون درخت موسی کو مظهر الله شد

شب ماه خرمن می کند ای روز زین بر گاو نه
بنگر که راه کهکشان از سنبله پر کاه شد

در چاه شب غافل مشو در دلو گردون دست زن
یوسف گرفت آن دلو را از چاه سوی جاه شد

در تیره شب چون مصطفی می رو طلب می کن صفا
کان شه ز معراج شبی بی مثل و بی اشتباه شد

خاموش شد عالم به شب تا چست باشی در طلب
زیرا که بانگ و عربده تشویش خلوتگاه شد

ای شمس تبریزی که تو از پرده شب فارغی
لاشرقی و لاغربیی اکنون سخن کوتاه شد

مولانا
__________________
هر چه در فهم تو آید ،
آن بود مفهوم تو !

عطار
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از ماهین سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید