خب من خدای سوتیم... از بچگیم تا همین الان ... با دوستام که جمع میشیم قبل از هر کاری میگن اخرین سوتی رو بگو تا شارژ شیم...
کلاس سوم ابتدایی بودم و از شاگردای مطرح مدرسه چون جهشی خونده بودم و حسابی سوگلی بودم .معلممون هم همسایمون بودن و خیلی هم سختگیر بودن...
فکر میکنم سال 63 یا 64 بود و قرار بود یه امتحان هوش از پایه های مختلف بگیرن...
از کلاس ما هم غیر لز من دو نفر دیگه هم بودن...
صفحه ی دوم برگه ها یه سوال بود که جای خالی داشت و باید پرش میکردیم ،دقیقا یادم نیست اما مضمونش این بود که :
غذا بعد از آماده شدن کجا میره!!! خب من کلی نشستم فکر کردم که حالا یعنی چی این ؟ بعد کلی به سر نازنین فشار آوردم و به این نتیجه رسیدم که وقتی غذا آماده میشه میره رو سفره برا خوردن
خب به من چه !!! سوالشون اشتباه بود دیگه...
اما خب من شدم سوژه و کل دفتر ترکید از این همه هوش و استعداد من...