1 - ميل به رياضت و رهبانيت
ريشه فلسفی .
- عدم امنيت و عدالت اجتماعی
ريشه اجتماعی.
3 - پدرشاهی و تسلط مرد بر زن و استثمار نيروی وی در جهت منافع
اقتصادی مرد
ريشه اقتصادی .
4 - حسادت و خودخواهی مرد
ريشه اخلاقی.
5 - عادت زنانگی زن و احساس او به اينكه در خلقت از مرد چيزی كم
دارد ، به علاوه مقررات خشنی كه در زمينه پليدی او و ترك معاشرت با او
در ايام عادت وضع شده است
ريشه روانی.
علل نامبرده يا به هيچ وجه تأثيری در پيدا شدن حجاب در هيچ نقطه از
جهان نداشته است و بی جهت آنها را به نام علت حجاب ذكر كرده اند و يا
فرضا در پديد آمدن بعضی از سيستمهای غير اسلامی تأثير داشته است در حجاب
اسلامی تأثير نداشته است يعنی حكمت و فلسفه ای كه در اسلام سبب تشريع
حجاب شده نبوده است .
همانطور كه ملاحظه می شود مخالفان حجاب گاهی آن را زائيده يك طرز تفكر
فلسفی خاص درباره جهان و لذات جهان معرفی می كنند و گاهی ريشه سياسی و
اجتماعی برای آن ذكر می كنند و گاهی آنرا معلول علل اقتصادی می دانند و
گاهی جنبه های خاص اخلاقی يا روانی را در پديد آمدن آن دخالت می دهند .
ما هر يك از اين علل را ذكر و سپس انتقاد می كنيم و ثابت می كنيم كه
اسلام در فلسفه اجتماعی خود به هيچيك از اين جهات نظر نداشته است و
هيچيك از آنها با مبانی مسلم و شناخته
شده اسلام وفق نمی دهد و در خاتمه به يك علت اساسی اشاره می كنيم كه از
نظر ما موجه ترين آنها به شمار می رود .
|