نمایش پست تنها
  #2  
قدیمی 10-05-2010
kiana آواتار ها
kiana kiana آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 795
سپاسها: : 843

1,438 سپاس در 268 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نورمن ویزدم؛ خنده، شادی، بدبختی...




هنرمندانی هستند كه راه رفتنشان، لبخندشان و به طور كلی همه حركات فیزیكی شان سرشار از خنده و طنز است و با رفتارشان شادی و سرزندگی را برای مردم به ارمغان می آورد. همه افراد چنین هنری را ندارد. بعضی از افراد به طور ذاتی كمدین هستند و برای خنداندن مردم به دنیا آمده اند و زندگی می كنند. چنین هنرمندانی روز به روز مشهور می شوند، تا این كه به شهرت جهانی می رسند و در همه كشورهای جهان شناخته می شوند و نمایشهایشان زبانزد خاص و عام و جوان و پیر می شود و همه مردم از هر قشری به تماشای فیلمهای این هنرمندان علاقه دارند. منظور از بیان این مقدمه كوتاه اشاره به شخصیت كمدینی است كه قصد داریم در این مقاله به شرح زندگی او بپردازیم. بله می خواهیم درباره كمدین معروف «نورمن ویزدم» صحبت كنیم. این شخصیت كمدی را اكثر مردم می شناسند و فیلمهایش را دیده اند. در ذیل تاریخچه زندگی او را بیان می كنیم.
دوران كودكی نورمن
در یك خانواده بسیار فقیر در منطقه پادینگتون شهر لندن در ۴ فوریه ۱۹۱۶ پسری چشم به جهان گشود كه نامش را نورمن نهادند. او دومین فرزند خانواده بود و یك برادر بزرگتر از خود داشت. مادر و پدر نورمن با هم رابطه خوبی نداشتند و تمام اوقات خود را به دعوا و نزاع با یكدیگر می گذراندند; مادر خانواده كه از فقر و تنگدستی به ستوه آمده بود، هنگامی كه نورمن ۹ ساله شد، خانه را ترك كرد و بی اعتنا به خانواده از همسرش جدا شد و دو پسر كوچكش را به حال خود رها نمود. از آن به بعد پدر مسئولیت نگهداری از بچه ها را به عهده گرفت، اما نورمن و برادرش كه دو سال از او بزرگتر بود از این وضعیت راضی نبودند. پدر نورمن راننده كامیون بود و نورمن را از همان ۹ سالگی با خود به این شهر و آن شهر می برد. در واقع نورمن شاگردش شده بود. او با وجود كمی سنش مجبور بود در سرما و گرما شب و روز به دنبال پدرش برود. زیرا در خانه كسی نبود كه كنارش بماند و از او نگهداری كند. او در سن ۱۱ سالگی به امید این كه بتواند زندگی بهتری بیابد از خانه فرار كرد. نورمن برای سیركردن شكمش به كارهای مختلفی مانند پادویی، روزنامه فروشی، پیشخدمتی و ظرفشویی در رستورانها دست زد؛ اما از آن جایی كه به درس علاقه داشت لذا با تلاش زیاد توانست در كنار كار به مدرسه نیز برود، ولی از عهده هزینه تحصیل و سیركردن شكمش بر نیامد، پس در سن ۱۳ سالگی علی رغم میل باطنی اش مدرسه را ترك كرد و موفق شد در یك معدن ذغال سنگ كار پیدا كند. با این حال كه سن و سالش برای چنین كارهای سختی كم بود، اما مجبور شد كه از سن كودكی درگیر انواع كارهای مختلف شود كه از آن جمله پادویی در كشتی بود.
درخشش هنری نورمن
او بعد از مدتها كار در حرفه های مختلف بالاخره وارد شده ارتش و به عنوان یك نظامی در ارتش انگلیس به هند اعزام شد. او در آن محیط خشك و نظامی به یك مسئله مهم پی برد كه سبب دگرگونی زندگی اش شد. نورمن فهمید روحیه اش با چنین محیط خشك و مقرراتی و نظامی نامانوس و ناسازگار است. او در فضای نظامی گری ارتش متوجه شد كه استعداد زیادی به خنداندن مردم دارد. و می تواند با حركات و رفتار هنرمندانه اش مردم را دلشاد نماید. پس تصمیم گرفت در اواخر سال ۱۹۴۶ در سن ۳۱سالگی ارتش را ترك كند. نورمن توانست در مدت بسیار كوتاهی استعداد نهفته اش را شكوفا كند و به همگان نشان دهد. دو سال بعد در سال ۱۹۴۸ به تلویزیون انگلیس راه یافت و به این نحو چهره كمدین او را همگان مشاهده كردند و طرفداران زیادی پیدا كرد. او توانست هنرمند بودنش را به اثبات برساند و تا حد بسیار زیادی موفق شود. در همان سال، نخستین فیلم كمدی اش را با نام «قرار ملاقات یك آدم رویایی» را بازی كرد. با این كه اولین تجربه اش بود؛ اما با استقبال بی نظیر مردم روبه رو شد. همین مسئله او را تشویق كرد تا فیلمهای دیگری را اجرا نماید. برای این كه چهره كمدی تری بیابد برای خودش لباسی طراحی و تهیه نمود. او كلاهی پشمی و لبه دار بر سر می گذاشت، كت كوتاهی بر تن می كرد و كراواتی كوتاه و كج و معوج به دور گردنش می بست. پاچه های شلوارش نیز كوتاه بود. با این لباس خنده دارتر شده بود و مردم بیشتر دوستش داشتند و لذت می بردند. وقتی نورمن متوجه شد مردم لباسش را پسندیده اند تصمیم گرفت همیشه با همین لباس مضحك و مسخره نقش بازی كند و یكی از دلایل معروفیتش پوشیدن این لباسهای خنده دار بود. مردم تصاویر نورمن را به در و دیوار خیابانها چسباندند و علاقه خود را نسبت به او نشان دادند. نورمن در سال ۱۹۵۳ فیلم دیگری بازی كرد با نام «دردسر در فروشگاه» كه با این فیلم به شهرت جهانی رسید. اكثر فیلمهای او به طریق سیاه و سفید پخش می شد. البته در آن زمان همه فیلمها به این صورت بود. او در دو دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی چندین فیلم كمدی با نامهای «نقطه اوج در دنیا»، «سربزنگاه»، «تعقیب یك ستاره»، «مرد با اهمیت»، «سحر خیز»، «یك گردش خوب» و... را اجرا نمود. او در واقع با نمایش این فیلمها در این دو دهه و به اوج موفقیت دست یافت. نورمن همه فیلمهایش را بر اساس مشاغلی كه در دوران كودكی و نوجوانی انجام داده بود به طور طنز اجرا نمود. در واقع او می خواست به همراه طنز و خنده مسائل و مشكلات جامعه را به انتقاد بكشاند. او از سال ۱۹۶۵به بعد فیلمهایش را به طریقه رنگی پخش كرد. با این عمل مردم بیشتری جذب فیلمهایش شدند زیرا فیلمهای رنگی، آن هم فیلمهای كمدی برایشان تازگی داشت.
خصوصیات اخلاقی نورمن
او عاشق خنداندن مردم بود. اكنون نیز كه ۸۶ سال دارد همچنان سالم و سرزنده به زندگی خود در كمال سلامت و شادابی ادامه می دهد و هنوز نیز مشغول خنداندان مردم است. وی علی رغم سن بالایش بدنی سلامت دارد و دلیل سلامتی اش را استفاده نكردن از مشروبات الكلی و سیگار می داند. او می گوید: «تا به حال سیگار نكشیده ام و نوشابه های الكلی نخورده ام. زیرا می خواهم بیش از ۱۰۰ سال عمر كنم. از شاد كردن دیگران لذت می برم. خودم هم سعی می كنم همیشه روحیه شادابی داشته باشم». او همیشه نقش یك مرد صادق و ساده را بازی می كند و اكثرا با حركات فیزیكی اش خنده دار می شود. چشمان آبی او به جذابیت صورتش كمك كرده است. نورمن تا كنون پنج دهه به فعالیت هنری خود در انگلیس ادامه داده. او عاشق مردم است. البته او نه تنها در انگلیس به اجرای نمایش های كمدی می پرداخته بلكه حتی به روسیه، ایران، كشورهای اروپایی، چین و امریكا و اخیرا به آلبانی سفر كرده و در آنجا مردم را سرگرم نموده است. او با جثه كوچكش لباس معروف خود را به تن می كند و به اجرای نمایش می پردازد. در بیشتر فیلمهایش جری دسموند نیز او راهمراهی می كند. او قدی بلند داشت و این دو با هم تكمیل كننده فیلمهای كمدی بودند. وی در سال ۱۹۵۱ ازدواج كرد. ثمره این ازدواج دو پسر به نامهای نیكلاس و جك است. نیكلاس در سال ۱۹۵۵ و جك در سال ۱۹۵۸ به دنیا آمد. اكنون نیكلاس ۴۸ ساله و جك ۴۵ ساله می باشند و ازدواج كرده اند و به وجود پدرشان افتخار می كنند. نكته جالب تر این كه او در سال ۱۳۴۰ به ایران آمد زیرا در ایران فیلمهای او طرفداران زیادی داشته و دارد. او به ایران سفر كرد تا با طرفدارانش ملاقات كند و با استقبال زیادی روبه رو شد.
دیگر فعالیتهای نورمن
نورمن در فیلمهایش آواز نیز می خواند. او كه در دوران جوانی صدای دلنشین و گرمی داشت، در سال ۱۹۵۴ آواز «مرا نخندان نورمن» را خواند كه مورد استقبال مردم قرار گرفت. در سال ۱۹۵۷ آوازی با نام «نورمن احمق» را اجرا كرد. او در سال ۱۹۵۸ در لندن آوازهایی با نام «عزیزم، عزیزم» و «عمه چارلی» را ارایه داد. در سال ۱۹۶۵ در تئاتر انگلیس به اجرای چندین تئاتر كمدی پرداخت. در همان سال به نیویورك سفر كرد و فیلم «قدمهای شاد» را اجرا كرد. حتی در تلویزیون امریكا نیز با او مصاحبه كردند. او ابراز كرد كه در امریكا آزادی بیشتری برای ارایه مهارتهایش داشته زیرا كمپانیهای هالیوود از او طرفداری و حمایت كردند. نورمن در سال ۱۹۹۲ در لیست بهترین مردان كمدی انگلیس در راس بن هی و فرانكی هورد (كه اكنون از دنیا رفته اند) جای گرفت. در فیلم «X دوبل» نقش یك گانگستر را اجرا كرد. او با اجرای این فیلم، آلبومی از فیلمهایش را با نام دنیای ویزدم ارائه داد و در طی تهیه این آلبوم، پنجاهمین سالگرد فعالیت هنری اش را جشن گرفت. نورمن ویزدم در سال ۱۹۹۵ به آلبانیا سفر كرد و مهمان وزیر فرهنگ و هنر آنجا شد و به او چندین مدال افتخار اهدا كردند. او در آن سال فیلم «پیامهای ماركسیست» را اجرا كرد. یكی دیگر از جوایز مهمی كه در طی كارهای هنری اش دریافت كرده است، جایزه ای با نام تونی در سال ۱۹۶۷ است. نورمن در استودیو پین وود فیلمهایش را در سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۹۴ تهیه كرد. این استودیو را دوست داشت زیرا توانسته بود به موفقیتهای چشمگیری دست یابد. در سال ۱۹۹۷ دولت انگلیس یك مدال شجاعت و لیاقت به او اهدا نمود. در ضمن رادیو BBL برای نورمن به مناسبت ساخت و اجرای فیلمهای كمدی او جشن گرفت و جوایزی اهدا كرد. همچنین به عنوان ۵۰ سال خنداندن مردم در مركز شهر لندن از او تقدیر شد. در آستانه سال ۲۰۰۰ به دلیل خنداندن مردم و ساخت و تهیه و اجرای فیلمهای جالب كمدی از ملكه الیزابت لقب سر یا شوالیه را دریافت كرد. او چنین قدرت و هنری را دارد كه عبوس ترین مردم را به خنده وا دارد. خودش نیز به این مسئله افتخار می كند. اكنون او خودش را نیمه بازنشسته كرده است. با این حال كه به سن كهولت رسیده اما باز هم مردم را می خنداند. به طور خلاصه نورمن ویزدم مرد دوست داشتنی و خونگرمی است.
لیست فیلمهای كمدی نورمن ویزدم
قرار ملاقات با یك آدم رویایی، دردسر فروشگاه، یك گردش خوب، مرد لحظه ها، نقطه اوج در دنیا، سربزنگاه، میخ مربع، تعقیب یك ستاره، سحر خیز، پرنده صبح گاهی، مرد ساندویچی، برای اتوچی خوبه، ایكس دوبل. البته این تنها نامه تعدادی از فیلمهای نورمن است، اگر بخواهیم اسامی همه تئاترها و نمایشهای این مرد كمدی را بنویسم چند صفحه جای می گیرد.

__________________
شیشه ای میشکند... یک نفر میپرسد که چرا شیشه شکست
آن یکی میگوید شاید این رفع بلاست !
دل من سخت شکست ... هیچ کس هیچ نگفت .... غصه ام را نشنید !
از خودم میپرسم : ارزش قلب من از شیشه ی یک پنجره هم کمتر بود ؟






ویرایش توسط kiana : 10-05-2010 در ساعت 06:30 PM
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید