موضوع: منظومه شمسی
نمایش پست تنها
  #18  
قدیمی 11-10-2009
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض جنسیت و ساختار زوجین در منظومه شخصی

جنسيت و ساختار زوجين در منظومه شمسي



مقدمه :

در اين مبحث سعي خواهيم كرد كه سه مقوله ژنتيك ( وراثت ) ، فيزيك هسته‌اي و اختر فيزيك را در هم ادغام و به نتايج قابل توجهي دست يابيم . در ابتدا ممكن است كه اين كار در نظر بعضي‌ها بسيار مسخره و خنده‌دار باشد ، ولي ما بايد اين موضوع را مد نظر داشته باشيم كه با تجزيه جسم يك حيوان ماده و يا نر ، به تركيبات آلي و يا شيميايي و در نهايت به عناصر جدول تناوبي ميرسيم و صد البته به دنبال آن ذرات اتمي و ........... ، ما بايد به ياد داشته باشيم كه مجموعه همه اينها تعريف ميشوند و موجوديت دارند درون كاينات ( پيكر ملائكه يا كهكشانها ) . جنسيت و يا زوجيت در آفرينش خداوند يك اصل بديهي و زنجيره وار است كه ميبايست رموز آن شناسايي شود ، وگرنه تحقيق و مطالعه در هستي هيچ ثمره و فايده در خور توجهي براي ما نخواهد داشت .







به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده ) مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )

سوگند شب را ، هنگامي كه ميپوشاند ( تاريك ميكند ، پرده ميپوشاند ، پرده می‌اندازد يا می‌افكند ) 1
و روز را ، هنگامي كه تجلي ميكند ( جلوه ميكند ، برق ميزند ، خودنمايي ميكند ) 2
و آنچه ( هر آنچه را كه ) آفريد ( خلق كرد ) ، مذكر ( نر ) و مونث ( ماده ) 3

.......... سوره ليل



پاك است كسي كه خلق كرد زوجها را همگي ( تمامي ) آن را از آنچه كه ميروياند ( سبز ميكند ) زمين و از نفسهايشان ( خودشان ) و از آنچه كه نمي دانند ( نمي شناسند ) . 36 يس

و از هر ( تمام ) چيزي خلق كرديم دو زوج را ، باشد براي شما كه متذكر شويد . 49 ذاريات







جنسيت در انسان :

همانطور كه مي دانيم هسته بزرگترين اندامك درون سلول‌هاست و پوششي دو لايه‌اي ، آن را از سيتوپلاسم جدا مي‌كند . درون هسته چندين رشته بلند و بسيار نازك وجود دارد كه آنها را كروماتين مي‌نامند . ماده اصلي كرماتين به اختصار Dna ( دزوكسي ريبونوكلئيك اسيد ) ناميده مي‌شود . در ساختار كروماتين علاوه بر Dna ، پروتئين نيز شركت دارد . Dna فعاليتهاي سلول را در كنترل دارد . جسمي به نام هستك كه ريبوزوم‌ها در آنجا ساخته مي‌شوند و مايعي به نام شيره هسته نيز درون هسته وجود دارد .






هنگامي كه سلول‌ها در حال آماده شدن براي تقسيم هستند ، هر رشته كروماتين مضاعف ، فشرده و ضخيم مي‌شود و به جسم مشخصي به نام كروموزوم تبديل مي‌گردد .





تعداد كروموزوم‌ هاي موجود در هسته از ويژگي هاي هر نوع موجود زنده است . مثلا در هر يك از هسته‌هاي سلول هاي سازنده بدن انسان 46 كروموزوم وجود دارد .

هر كروموزوم از دو كروماتيد ساخته شده است . اين دو كروماتيد در محلي به نام سانترومر به هم متصل هستند .





تقسيم ميتوز :

وقتي كه سلولي تقسيم مي‌شود و دو سلول يكسان بوجود مي‌آورد ، يكي از مشخص‌ترين وقايع آن تقسيم هسته است . تقسيم هسته سلول به دو هسته همانند ، ميتوز نام دارد . در تقسيم ميتوز كروموزوم هاي موجود در هسته كه قبل از تقسيم مضاعف شده‌اند ، به دو گروه كاملا مشابه مجزا مي‌شوند . پس از تقسيم هسته ، سيتوپلاسم نيز تقسيم مي‌شود .





ساختار كروموزوم ها :

همانطور كه ميدانيم كروموزوم ها از كروماتين حاصل مي‌شوند و كروماتين از Dna و پروتئين ساخته شده است .







در ساختار هر ملكول Dna واحدهايي به نام نوكلئوتيد وجود دارد كه هر كدام از آنها از يك تركيب فسفر دار ، نوعي قند و يكي از چهار نوع باز آلي كه آنها را با علامت هاي C , T , A , G شناسايي مي‌كنند ، تشكيل مي‌شود .

Dna ملكول بسيار طويلي است كه دو رشته دارد . اين دو رشته مانند دو رشته يك زيپ به هم متصل شده‌اند . در هر رشته ، هزارها نوكلئوتيد وجود دارد . ترتيب قرار گرفتن نوكلئوتيدها در ساختار Dna طوري است كه هميشه A در مقابل T و C در مقابل G قرار مي‌گيرد . در ضمن ، دو رشته Dna فنر مانند ، حول محوري فرضي تابيده‌اند .






نسبت هاي طلايي در ساختار مارپيچي Dna شناسايي شده‌اند ( مبحث مربوطه : تركيب تناسب طلايی يا توالی فيبوناچي در ستاره‌ داوود توسعه يافته ) و به هر حال در ميان همه مولكولهاي زيستي موجود در زمين ، Dna تنها مولكولي است كه ميتواند شبيه خودش را بسازد يعني همانند سازي كند .







نمودار فوق يك دوره زندگي به همراه تقسيم سلول را نشان مي‌دهد . مدت زمان بين دو دور تقسيم را مرحله انترفاز مي‌نامند . هر تقسيم ميتوز داراي چهار مرحله اصلي 1- پروفاز 2- متافاز 3- آنافاز 4- تلوفاز است .

مدت زماني را كه سلول در يك تقسيم ميتوز مي‌گذراند ، يك دوره M مي‌نامند . طول زماني كه در هر يك از مراحل تقسيم ميتوز سپري مي‌شود كاملا متفاوت است . معمولا زمان مرحله پروفاز بسيار طولانيتر از زمان مراحل ديگر ميتوز است . متافاز كوتاهترين مرحله است . همانند سازي Dna پيش از تقسيم ميتوز و در مرحله‌اي كه آن را مرحله S ( سنتز ) مي نامند ، صورت مي‌گيرد . در سلولهاي هسته دار سنتز Dna در چند نقطه يك كروموزوم آغاز مي‌شود و بدين ترتيب ، زمان لازم براي ساخته شدن كروماتيدهاي خواهر كاهش مي‌يابد . مدت زماني كه در فاصله S و M مي‌گذرد ، مرحله G2 ( پس از سنتز Dna ) ناميده مي‌شود . يك مرحله طولاني موسوم به G1 ( پيش از سنتز Dna ) پس از ميتوز و پيش از همانند سازي كروموزومها ، قرار مي‌گيرد . انترفاز شامل G2 , S , G1 ميشود . اين چهار مرحله ( G2 , S , G1 , M ) دور زندگي يك سلول پيكري را تشكيل مي دهند . طول مدت اين مراحل در سلولهاي مختلف بسيار متفاوت است . سلولهاي طبيعي پستانداران در كشت بافت داراي دماي 37 درجه سلسيوس ، معمولا به 18 تا 24 ساعت براي گذراندن يك دور زندگي نياز دارند .







بسيار واضح و روشن است كه اين تقسيمات تابعي از زمان هستند و تنظيمات زماني آنها مربوط ميشود به ساعت و تقويم بيولوژيك يا همان چرخش زمين به دور محور خود ( پوشانده شدن شب و تجلي روز ) و همچنين چرخش زمين به دور خورشيد ( ماه و سال شمسي ) و چرخش ماه به دور زمين ( ماه و سال قمري ) .

تحقيقات بر روي آبزيان دريايي نشان داده است كه فرايند توليد مثل آنها تابعي از جزر و مد ، و علت آن جاذبه و تاثيرات ماه بر روي سياره زمين است . اين يك واقعيت انكار ناپذير است كه كليه فعاليتهاي بيولوژيكي منجمله تقسيمات سلولي و توليد مثل و ........ همگي در كنترل كاينات هوشمند يا همان ملائكه و كهكشانها است كه سيستم منظومه شمسي ما زير مجموعه‌اي از آنها ميباشد . حيات براي ما بدون وجود و حضور آنها معني و مفهوم ( امكان ) ندارد . و اين ممكن نخواهد بود مگر اينكه آنها نيز از ساختار زوجين و جنسيت برخوردار باشند و بتوانند اين ساختارها را كنترل كنند . در واقع خداوند در مقام فرمان و ملائكه در مقام كنترل و اجرا هستند ، فرمان زوجيت توسط خداوند در اختيار ملائكه گذارده شده است . اما نكته بسيار مهم اينكه خلقت خداوند خلقت زوجين يعني مذكر و مونث است . به طور مثال بار الكتريكي مثبت و منفي ، قطب N و S مغناطيسي ، گرانش و ضد گرانش ، ماده و پاد ماده ، يون كاتيون و آنيون ، اسيد و باز و كروموزوم X و Y و ............ همگي دليل و مدركي براي اين مدعاست . اما جنسيت اينها چگونه است ؟ اول از همه بايد توجه داشته باشيم كه درست است كه اندام هاي جنسي در حيوانات نشانه و مشخص كننده جنسيت آنهاست ، ولي اين تعريف كلي براي جنسيت نيست ، براي اينكه حيوانات در مراحل انتهايي خلقت خداوند آفريده شده‌اند و قبل از آنها موجودات بسيار زيادي بوده‌اند كه ميبايست تعيين جنسيت شوند . در واقع خلقت اصلي خداوند ، آفرينش ملائكه ( كاينات هوشمند ) است و خلقت حيوان و گياه در مراحل بعدي مطرح ميشوند .







جنسيت در منظومه شمسي :



1- خورشيد ( الشمس )



به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده ) مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )

سوگند خورشيد و روشناييش را ( درخشندگيش ، تشعشع و پرتوش ، آشكاري و واضحي و وضوحش را )

و ماه را ، زماني كه دنبال ( تعقيب ، دنباله روي ، پيروي ) كردش [خورشيد را] ( يعني زماني كه ماه از پيي غروب خورشيد پديدار شد )

و روز را ، هنگامي كه جلا ( تجلي ، صيقل ، درخشش ) كردش [خورشيد را] ( يعني هنگامي كه در روز خورشيد پديدار گشت )

و شب را ، وقتي كه مي پوشاندش ( تاريكش ميكند ، مانع ديدش مي شود ) [خورشيد را] ( يعني زماني كه در شب خورشيد ناپديد شود )

و آسمان را ، و آنچه را كه بنا كردش ( ساخت براي آسمان )

و زمين را ، و آنچه را كه گستردش ( پهن كرد براي زمين )

............... سوره شمس

همانطور كه مشخص است در مورد خورشيد خداوند از ضمير مونث ( - ها - ) استفاده نموده است كه بيانگر اين موضوع بديهي ميباشد كه جنسيت خورشيد مونث است .







از گذشته‌هاي بسيار دور از اسامي شمس ، شمسي و خورشيد براي نامگذاري دخترها استفاده مي‌شده است و در هنرهاي زيبا از چهره‌هاي مونث به عنوان نمادي براي نشان دادن خورشيد استفاده مي‌شود .

مونث بودن خورشيد تنها مربوط به اسلام يا ايران باستان نيست ، بلكه در فرهنگ ساير ملل خورشيد مونث طلقي ميشود .







2- زمين ( الارض )

در آيه 6 از سوره شمس [ و زمين را ، و آنچه را كه گستردش ( پهن كرد براي زمين ) ] ، خداوند در مورد زمين از ضمير مونث ( - ها - ) استفاده نموده است كه بيانگر اين موضوع بديهي ميباشد كه جنسيت زمين مونث است . همچنين خداوند در آيات 14 سوره مزمل ، 21 سوره فجر ، 4 سوره ق از افعال مونث و در آيات 10 ، 25 و 74 سوره اعراف ، 7 سوره ق از ضمير مونث در مورد سياره زمين استفاده نموده است .






3- ماه ( القمر )

به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده ) مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )

نزديك ( مجاور ) شد ساعت ( وقت و زمان قيامت ) و شقه ( شكافته ، تكه ، پاره و جدا شده ) شد ماه

و اگر به بينند نشانه‌اي ( معجزه‌اي ) را ، اعراض ميكنند و ميگويند [كه] جادوي مستمري ( پيوسته‌اي ) [است]

........... سوره قمر

در سوره فوق خداوند در مورد ماه از فعل مذكر استفاده نموده است ، همچنين در آيه 2 از سوره شمس .







علي‌رغم تاثيرات ثابت شده ماه در توليد مثل آبزيان دريايي به واسطه بوجود آمدن جزر و مد ، تاثيرات قابل ملاحظه ماه در رفتار حيوانات ديگر كاملا مشهود است كه ثابت مي‌كند ماه نسبت به پديده حيات در روي سياره زمين بي‌تاثير و خنثي نيست ، تا جايي كه در صورت فقدان ماه در مدار چرخش خود به دور زمين ، حيات در روي سياره زمين با مشكلات جدي روبرو مي‌شد .





جنسيت در ذرات اتمي :



1- الكترون و پروتون

ابتدا ماه را در نظر مي‌گيريم كه در حال چرخش بدور سياره زمين است . چون ماه مذكر و سياره زمين مونث است در نتيجه الكترون با بار منفي مذكر و پروتون با بار مثبت مونث خواهد بود . اگر زمين را X و ماه را Y در نظر بگيريم هر دو يك زوج Xy را تشكيل مي‌دهند كه جنسيت مجموعه دوتايي آنها مذكر بوده و چون هر دو به دور خورشيد مي‌چرخند ، مسلما خورشيد مونث خواهد بود كه در واقع اينچنين نيز ميباشد .





2- نوترون

اگر روال قبلي را ادامه دهيم ، الكترون Y و پروتون X بوده و مجموعه دوتايي آنها يك زوج Xy را تشكيل خواهد داد و چون نوترون از تركيب و زوج شدن يك الكترون و يك پروتون بدست مي‌آيد ، در نتيجه نوترون مذكر خواهد بود .









شكل فوق مربوط به يك رسم هندسي ايجاد شده در گندم‌زار است ( مبحث اشكال مرموز كشتزارهاي گندم و هندسه دوجيني ) كه يك اتم هيدروژن را نشان مي‌دهد . يك پروتون متشكل از سه كوارك و يك الكترون متشكل از پوزيترون و نوترينو ، نوترينو گرايش به طرف هسته مثبت دارد . پروتون و خورشيد هر دو مونث ، پوزيترون و سياره زمين هر دو مونث ، ولي نوترينو و ماه هر دو مذكر هستند .



همانطور كه ميدانيم H+ عامل خاصيت اسيدي و Oh- عامل خاصيت بازي در تركيبات شيميايي است . پس اسيدها مونث و بازها مذكرند .

اينك با توجه به مطالب فوق ميتوان به مفهوم كلي آيات زير پي برد .



و تسخير ( رام ) كرد براي شما آنچه را كه در آسمانها و آنچه كه در زمين [است] جملگي از آن ، بدرستي در آن حتما آياتي ( نشانه‌هاي ) [است] براي قومي [كه] تفكر ( انديشه ) ميكنند . 13 جاثيه

و رام كرد برايتان خورشيد و ماه را ، دو دنبال كننده ( از پي هم آينده ) و رام كرد برايتان شب و روز را . 33 ابراهيم

و تسخير ( رام ) كرد برايتان شب و روز و خورشيد و ماه و ستارگان را ، تسخير ( رام ) شدگانند به فرمانش ، بدرستي در آن حتما نشانه‌هايي [است] براي قومي [كه] عقل ( انديشه ) ميكنند . 12 نحل





در حقيقت موجوديت انسان بدون موجوديت ملائكه ( كاينات هوشمند ) معني و مفهومي نخواهد داشت بلكه موجوديت و حيات انسان وابسته به آنهاست . سياره زمين وطن اصلي و منشاء پيدايش طايفه جنيان است . آنها براي زاد و ولد ( توليد مثل ) به ساختار زوجين منظومه شمسي نياز دارند و شديدا وابسته‌اند ، براي اينكه خارج از اين محيط به مرور زمان دچار اختلالات جنسي و ژنتيكي ميشوند . نسل اول و اصلاح شده آنها ساكن سيار زمين است . آنها در حال رفت و آمد به آشيانه خود هستند . آنها چون در آسمان يا فضا رديابي شده‌اند ، موجودات فضايي و يا فرازميني ناميده ميشوند ، در حالي كه تاريخ پيدايش و تكامل آنها خيلي كهن‌تر از انسان بر روي سياره زمين است . در حقيقت ما در حال زندگي در سرزمين اشغالي آنها هستيم . ما بايد قبول كنيم كه در خارج از سياره زمين با گذشت زمان طولاني ، ميتوز يا همانند سازي Dna دچار مشكل و اختلال ميشود . پس طايفه جنيان مجبورند همواره يك نسل اصيل از نژاد خود را ساكن سياره زمين نگه دارند تا با انقراض مواجه نشوند . ابليس جن ؛ آدم و زوجش در بهشت خلق شده‌اند ولي در آن زاد و ولد نكرده و تكثير نشده‌اند بلكه در هنگام اخراج و يا سقوط از بهشت اين سه مخلوق در دو پيكر به سياره زمين منتقل شده‌اند و با هم مشتركا زاد و ولد مي‌كنند . انس و جني هم كه در آخرت وارد بهشت ميشوند زاد و ولد و تكثيري نخواهند داشت ، براي اينكه تنها سياره زمين ، ماه و خورشيد است كه ساختار زوجين مناسبي براي تكثير دارد . به بيان ساده بعد از ترك سياره زمين ، بعد از سپري شدن مدتي طولاني ، فرايند ميوز مختل شده و حيوانات رفته رفته عقيم ميشوند و ديگر قدرت و توان زايشي نخواهند داشت . تاثيرات ماه بر تخم ريزي و زاد و ولد آبزيان دريايي مشاهده و ثابت شده است . تمامي پستانداران پريودي دارند كه از چرخش ماه به دور زمين يا زمين به دور خودش و خورشيد تبعيت مي‌كند .
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی


ویرایش توسط زکریا فتاحی : 11-10-2009 در ساعت 10:14 PM
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید