بهارسپس در ادامه ی پیش گفتار اینگونه می گوید که :
ما با وزن این شعرها آشنایی داریم و آن ، گونه ای از شعرهای قدیم است و این همان وزنی است که شعرهای کردی تاکنون به همان وزن گفته می شود و قطعه ی اورامان به خط پهلوی نیز به همان وزن است و این قطعه ی اورامان بر ده هجا است که در هجای پنجم سکوت پیدا می شود . (فع لن ، مف عولن ، فع لن مف عولن) و در واژه ی نخست به مناسبت درآمد آهنگ ، یک هجا حذف شده است .
شعر دوم که در مجمل التواریخ بصورت نثر آورده شده و ملک الشعرای بهار بدان اشاره می کند ، شعری است که بر سکه همای چهرآزاد وی بفرمود بر نقش زر و درم زنند .
بخور بانوی جهان هزار سال نوروز و مهرگان
که به عقیده ی بهار این عبارت دو فرد شعر هجایی (برابر دو مصراع عروضی است) ، به وزن هشت هجایی که از وزن های روایی (متداول) زمان کهن (قدیم) بوده و اصل آن نیز چنین بوده است :
بخوری بانوی جهان هزار نوروز و مهرگان
و در تاریخ سیستان سرودی به زبان ساسانی (پهلوی) به جا مانده است که درباره ی آتشکده ی کرکوی است که با آهنگ خوانده می شده است :
فرخت بادا روش خنیده گرشاسب هوش
همی برست از جوش نوش کن می نوش
دوست بدا ... گوش بآفرین نهاده گوش
همیشه نیکی کوش دی گذشت و دوش
شاها خدایگانا بآفرین شاهی
اگرچه که به سخن برخی دانشمندان این سروده در دوره ی اسلامی گفته شده ولی بهرگونه کاملا سبک و روش شعرها و سرودهای ساسانی را دارا می باشد .
و در تاریخ طبرستان درباره ی شهر آمل نوشته شده که «چون اصفهبد مازیار بن قارن سورهای آمل خراب می کرد بر سر دروازه ی گرگان بستوقه ای یافتند سبز ، سر او به قلعی محکم کرده و متولی آن خرابی بفرمود تا بشکنند و لوحی بیرون افتاد کوچک از مس زرد برو سطرها به خط گستج نبشته ، کسی را که بر آن ترجمه واقف بود بیاوردند هرچند استفسار طلبیدند نگفت تا به تهدید و وعید انجامید گفت بر این لوح نبشته :
نیکان کُنند و وزان کَنند
و هر که این کَند سال واسر نبرد
سال تمام نشده بود که مازیار را
گرفته با سرّمن راه بردند و هلاک کردند .
...