نمایش پست تنها
  #18  
قدیمی 12-06-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


فرهنگ اصطلاحات جوانان بخش دوم

با سپاس از استاد آریا ادیب

ت
- تابلو = انگشت نما، خیلی آشکار مثال: این که جوابش تابلوِه!
- تاقال = کرمو
- تخم ادیسون = لامپ برق
- تخم کردن = جرات کردن. مثال: تحم نمی کنه (جرات نداره)
- تخماتیک = همان تخمی، به معنی نابسامان، در هم برهم، آشفته
- ترکوندن = حال کردن؛ خوردن مخدر و به مهمانی رفتن؛ حال پخش کردن اساسی، فراهم کردن، رساندن، خوب و اساسی رفتار کردن، بدون نقص بودن
- تریپ (تیریپ) = تیپ، قیافه، فرم، مدل، سبک (به تریپ هم زدن: با هم دعوا کردن)
- تریپ زدن = خوش تیپ کردن
- تریپ مرگ = بسیار بد حال، و نیز بسیار باحال
- تگری زدن = بالا آوردن پس از نوشیدن الکل یا کشیدن سیگار
- تگری شکوفه = حالت تهوع، بالا آوردن
- توپ و تانک = سینه و باسن خانم های چاق یا درشت اندام . مثال: زری خانم عجب توپ و تانکی داره!
- تو راه گوز کسی زدن = توی ذوق کسی زدن
- تو سایت کسی رفتن = تو نخ کسی رفتن
- تو کار کسی بودن = برای جذب کسی کوشیدن
- تو کف چیزی بودن = از چیزی تعجب کردن
- تو کف کسی بودن = به کسی علاقه مند بودن. مثال: تو کف مهری است (از مهری خوشش می آید)
- تهران ۵۱ = کارمند قدیمی وابسته به حکومت
- تی تیش مامانی= خیلی وسواسی، کسی که سوسول وار به خودش می رسه
- تیریپ لاو (love) = روابط عاشقانه
- تیکه انداختن = متلک گفتن
- تیغی زدن = شزط بندی کردن

ج
- جا سویچی = به آدم‌های سیریش و آویزان می‌گویند. آدم‌هایی که خودشان را هر جایی جا می‌کنند. مثال: طرف جاسویچیه! (اخطاری است که مواظب باشند او را به جایی دعوت نکنند)
- جان کوچولو = آدم درشت هیکل
- جوات = پیکان
- جوات مخفی = پژو
- جواد = بی کلاس
- جیب ملا = کنایه از حرص و طمع در جمع کردن پول است، جیب ملا معمولاً خیلی بزرگ است و به سادگی پر نمی شود.
- جیرجیرک = پر حرف
- جیک ثانیه = زود سریع

چ
- چایی نخورده پسر خاله شد = فوراً صمیمی شد
- چاغال = پسر همجنس گرا
- چاقال = پسر همجنس گرا از نوع مفعول؛ بی جربزه، بی خایه. مثال: یارو تخم نمی کنه فلان کارو بکنه. خیلی چاقاله.؛ ضعیف، بی اثر. مثال: سیگاره اثر نکرد. چاقال بود.
- چای شیرین = کسی که خودش را برای دیگری لوس می کند، کسی که چاپلوسی می کند.
- چپو کردن = مال و اموالی را بالا کشیدن. این کلمه از واژه ی مغولی چپاول به معنی غارت می آید. مثال: فلانی مال همه رو چپو کرد.
- چراغ خاموش = مخفیانه
- چس کلاس نزار = سریع بیا، تکون بخور
- چلاسیدن = ترکیب ماسیدن و چسبیدن و پلاسیدن کنایه از آدمی که دپ شده
- چلقوز = آدم ریزه میزه / چلقوز فضله ی گنجشک است
- چمنتم = مخفف: چاکرتم، مخلصتم، نوکرتم
- چوخلصیم = خیلی مخلصیم

ح
- حال پخش کردن = به همه لطف کردن
- حسش نیست = حوصله اش را ندارم
- حسین صاف کار = صدام حسین که شهرها را با خاک یکسان می کرد.

خ
- خار داشتن = راه نیامدن، پا ندادن
- خاک انداز = کسی که خودش را در هر کاری دخالت می‌دهد/ هر وخ گفتیم خاک انداز خودتو جلو بینداز
- خالتور = مجلس‌گرم‌کن، اهل رقص و آواز روحوضی، موسیقی جوات
به موزیسین‌هایی که در مجالس عروسی و طرب با آهنگ‌های خود به اصطلاح مجلس گرم کرده و در برابر آن پول دریافت می‌کنند، می‌گویند. که بعدها حتی به آدم‌های جلف و امثال آن‌ها نیز این واژه نسبت داده می‌شد. مثال: چه موزیک خالتوری! (موزیک مسخره‌ای که فقط به درد مجلس‌گرم‌کردن و مراسم عروسی می‌خورد) یا: تو چقدر خالتوری!

گویا ریشه ی این کلمه به فاحشه خانه ی سابق تهران (شهر نو) برمی‌گردد. ظاهراً یکی از مدیران آن‌جا توران نام داشته و معروف به خاله‌توران بوده . این خاله توران مجلس‌گرم‌کن بوده و اهل رقص و آواز روحوضی. در آن زمان سایر مردم هم هنگامی که به مجلسی می‌رفتند و موسیقی روحوضی می‌خواستند می‌گفتند خاله تورانی بخون! یا آهنگ خاله‌تورانی بخون! و این به خاله‌توری! خالتوری! و خالتور تبدیل شده است!
- خالی بند = دروغ گو
- خبرگزاری = سخن چین
- خجسته = بی خیال، خوش خیال
- خر به خراسان بردن = زیره به کرمان بردن
- خَز = عمل و رفتار و هر چیز زشت و ناجور. از مد افتاده، جواد. مثال: طرف عجب آدم خزی‌یه!، این کفشه خیلی خزه، فلان آهنگ خیلی خز شده، اون کارت خیلی خز بود. بی کلاس بالای شهری
- خز و خیل (خز و پیل) = خز و دوستانش، اجتماع چند خز
- خسته = حرفه ای و کار کشته
- خط خطی بودن = خرد بودن اعصاب
- خفت کردن = زورگیری کردن
- خفن = عالی، بی نقص، خوب و تحسین برانگیز، جالب و دیدنی، خیلی باحال و خوب. برای هر نوع اغراق به کار می رود. مثال: عجب ماشین خفنی داری!چیزی با دیدنش از هیجان و تعجب و احساس نفس آدم می گیره و میخواد خفه بشه
- خفن بازار = جایی که چیزهای خفن (خوب و جالب) در آن زیاد یافت می شود.
خلافی داشتن = شکم بزرگ داشتن (خلافی جایی از ساختمان هایی است که بر خلاف قوانین شهرداری ساخته شده و قسمتی از خیابان یا پیاده رو را تصاحب می کند).
- خود را اَن کردن = خود را لوس کردن، بیش تر به کسی گفته می شود که تملق می کند و خود را جلوی دیگران خراب می کند
- خونه خالی = كنایه از جای امن برای انجام هر کاری
- خیار شور = آدم بی مزه
- خیالی نیست = مهم نیست، مساله ای نیست

د
- داف = دختر با قر و قمیش، دختری که از نظر تیپ و چهره در نگاه نخست جلب توجه می کند.
- داف بازی = دختر بازی
- دافی = دوست دختر
- دامبولی کسک = هر نوع موسیقی بی خود و مبتذل
- دایورت = بی خیال، کسی که حرف کسی را به حساب نمی آورد
- دخی = دختر
- در دیزی باز بودن = وقت برای دزدی مناسب بودن
- دستمالیسم = فرهنگ چاپلوسی
- دُکی = دکتر
- دمبه = آدم خیلی تنبل
- دو در (دو دره) = دزدی، دزدیدن، کم فروشی، کم کاری، کلک زدن، حقه بازی، کلاه گذاشتن، سر کار گذاری
- دور سه فرمان = کسی که خیلی مشکل دارد، بسیار قاطی
- دهن کسی کف کردن = از حرف زدن خسته شدن

ر
- رادار = جاسوس
- راه دادن = تحویل گرفتن، پذیرفتن پیشنهاد، پا دادن
- راگوز = منظور همان باسن یا کون است. گاهی اوقات برای توهین به دهان نیز گفته می شود. مثال: راگوزتو ببند (خفه شو!).
- رَ دَ دَ = به پایان رسیدن
- رفیق دُنگ = رفیق صمیمی
- روی آنتن رفتن = همه در جریان قرار گرفتن
- ریز دیدن = به نشانه‌ی کوچک شمردن طرف مقابل به‌کار می‌رود. مثال: خیلی ریز می‌بینمت! (هنوز خیلی کوچکی)
- ریلیف کردن = آماده کردن

ز
- زاخار = مزاحم، چیز ضعیف و بی کلاس
- زارت (زرت) = زرشک، به سرعت. مثال: زارتی زد تو گوشم
- زاق = ضایع، زاقارت، یه کامیون کار اشتباه
- زاقارت = ضایع، سه، غیر عادی. مثال: این لباست خیلی زاقارته، اوضاع مالی زاقارته
- زالزالک = حرف مفت و بی معنی.
- زریدن = زر زدن، حرف مفت زدن
- ز ذ = (با تلفظ زی زی) مخفف "زن ذلیل"، مردی که همیشه مطیع و پیرو همسر خود است.
- زلزله = به بچه‌ای که خیلی شلوغ می‌کند می‌گویند.
- زورگیری = به زور گرفتن
- زید = دوست‌دختر، دوست پسر

ژ
- ژولیت = مامور کلانتری



__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید