نمایش پست تنها
  #103  
قدیمی 05-06-2010
مجتب آواتار ها
مجتب مجتب آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: ساری
نوشته ها: 2,922
سپاسها: : 18

36 سپاس در 28 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

امان از این مردان!!
يه روز يه آقايي نشسته بود و روزنامه
مي خوند كه زنش يهو ماهي تابه رو مي كوبه سرش.
مرده ميگه:برا چي اين كارو كردي؟

زنش جواب ميده به خاطر اين زدمت كه تو جيب شلوارت

يه تيكه كاغذ پيدا كردم كه توش اسم جنى (يه دختر)
نوشته شده بود ... مرده ميگه وقتي هفته پيش براي
تماشاي مسابقه اسب دواني رفته بودم اسبي كه روش
شرط بندي كردم اسمش جني بود.
زنش معذرت خواهي می کنه و میره به کاراي خونه برسه.
سه روز بعدش مرد داشت تلويزين تماشا مي كرد كه
زنش اين بار با يه قابلمه ي بزرگتر كوبيد رو سر
مرده که تقريبا بيهوش شد.


وقتي به خودش اومد پرسيد اين بار برا چي منو زدي

زنش جواب داد آخه اسبت زنگ زده بود

__________________
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد
طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم
.
.
.

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید