نمایش پست تنها
  #104  
قدیمی 02-12-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض آش شولی

آش شولی

آش شولی یکی از آش های یزدی است که در حین سادگی، خوشمزه نیز هست. در اصل چاشنی این آش، سرکه است ولی می توانید آن را با رب انار هم میل کنید.

مواد لازم:

سبزی(نصف آن اسفناج و نصف دیگر شوید، تره، جعفری و چند شاخه شنبلیله) یک و نیم کیلو

چغندر دو عدد بزرگ
پیاز سه عدد
نعناع خشک دو قاشق غذا خوری
آرد یک و نیم لیوان
عدس یک لیوان
روغن به میزان لازم برای پیاز و نعناع داغ
نمک به میزان لازم
زردچوبه دو قاشق مربا خوری
سرکه به میزان دلخواه



طرز تهیه:

ابتدا چغندر را پوست کنده، سپس آن را به صورت خلالی برش داده و با مقداری آب می گذاریم روی شعله تا نیم پز شود.
بعد از نیم پز شدن چغندر، عدس و سبزی خرده شده را به آن اضافه می کنیم و صبر می کنیم تا کاملا بپزد.
در این فاصله نعناع و پیاز داغ را درست کرده و به آن زردچوبه را اضافه می کنیم.
به آرد حدود 4 تا 5 لیوان آب اضافه کرده و سپس با دست، کاملا آن ها را با هم مخلوط می کنیم.
وقتی سبزی و عدس پخته شد نصف پیاز داغ را به قابلمه اضافه کرده ومی گذاریم چند قل بخورد.
بعد از آن، ابتدا حدود 4 لیوان آب جوش به آش اضافه می کنیم و سپس آرد آب گرفته را به آرامی به آش اضافه می کنیم و همزمان هم، خوب به هم می زنیم تا آرد گلوله نشود.

نکته:
اگر آش خیلی غلیظ شد باز هم آب به آن اضافه می کنیم و سپس آن را خوب به هم می زنیم تا غلظت آن چیزی شبیه سوپ شود.
بعد از این که نمک و فلفل آش را اندازه کردیم، به آن نعنا داغ و بقیه ی پیاز داغ و سرکه را اضافه می کنیم (البته کمی از آن را برای تزئین نگه می داریم) و می گذاریم تا چند قل بزند تا بوی تند سرکه کم شود.
اگر سرکه دوست نداشتید می توانید آش را با رب انار میل نمایید.
liliangol
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید