نمایش پست تنها
  #3  
قدیمی 02-19-2010
SHeRvin آواتار ها
SHeRvin SHeRvin آنلاین نیست.
ناظر و مدیر بخش موسیقی و سینما

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: Tehran
نوشته ها: 4,838
سپاسها: : 1,717

2,520 سپاس در 663 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض Evanescence My Immortal



Evanescence.My Immortal
I'm so tired of being here
Suppressed by all my childish fears
And if you have to leave
I wish that you would just leave
'Cause your presence still lingers here
And it won't leave me alone
These wounds won't seem to heal
This pain is just too real
There's just too much that time cannot erase
When you cried I'd wipe away all of your tears
When you'd scream I'd fight away all of your fears
And I held your hand through all of these years
But you still have
All of me...
You used to captivate me
By your resonating light
But now I'm bound by the life you left behind
Your face it haunts
My once pleasant dreams
Your voice it chased away
All the sanity in me
These wounds won't seem to heal
This pain is just too real
There's just too much that time cannot erase
When you cried I'd wipe away all of your tears
When you'd scream I'd fight away all of your fears
And I held your hand through all of these years
But you still have
All of me...
I've tried so hard to tell myself that you're gone
But though you're still with me
I've been alone all along
When you cried I'd wipe away all of your tears
When you'd scream I'd fight away all of your fears
And I held your hand through all of these years
But you still have
من از زندگي خسته شدم
همه ي ترس هاي بچه گانمو سر کوب کردم
اگه تو بايد بري
من ارزو ميکنم که بري
چون حضور تو اينجا وقت تلف کردنه
و رهام نميکنه
اين زخمها ديگه التيام پيدا نميکنن
اين دردها خيلي حقيقي ن
ايقدر زيادن که گذر زمان هم نميتونه پاکشون کنه
وقتي تو گريه ميکني من بايد تمام اشکاتو پاک کنم
وقتي تو فرياد ميزني من با تمام ترس هاي تو مبارزه ميکنم
و در تمام اين سال ها من دست تورو نگه داشته بودم
اما تو هنوز
همه چي منو در دست داري...
تو سعي کردي منو مجذوب کني
با تشديد کردن نور(فريفتن)
اما حالا من با زندگي که تو پشت سرت گذاشتي محدود شدم
تو ماندگارش کردي
يکدفعه همه روياهاي شيرين من
با صداي تو نابود شدن
با تمتم عقل و شعورم
اين زخمها ديگه التيام پيدا نميکنن
اين دردها خيلي حقيقي ن
ايقدر زيادن که گذر زمان هم نميتونه پاکشون کنه
وقتي تو گريه ميکني من بايد تمام اشکاتو پاک کنم
وقتي تو فرياد ميزني من با تمام ترس هاي تو مبارزه ميکنم
و در تمام اين سال ها من دست تورو نگه داشته بودم
اما تو هنوز
همه چي منو در دست داري...
من خيلي خسته تر از اونم که به خودم بقبولونم که تو رفتي
اگرچه تو هنوز با مني
من در تمام مدت تنها بودم
وقتي تو گريه ميکني من بايد تمام اشکاتو پاک کنم
وقتي تو فرياد ميزني من با تمام ترس هاي تو مبارزه ميکنم
و در تمام اين سال ها من دست تورو نگه داشته بودم
اما تو هنوز
همه چي منو در دست داري...All of me...
__________________

and the roads becomes my bride

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید