و تو اى علي
و تو اى علي!
اى شير!
مرد خدا و مردم،
رب النوع عشق و شمشير،
ما شايستگى "شناخت تو را" از دست داده ايم.
شناخت تو را از مغزهاى ما برده اند، اما " عشق تو را " على رغم روزگار، در عمق وجدان خويش ،در پس پرده هاي دل خويش ، همچنان مشتعل نگه داشته ايم.
چگونه تو عاشقان خويش را در خواري رها مي داري؟
تو ستمي را بر يك يهودي كه در ذمه حكومتت مي زيست تاب نياوردي،
و اكنون، مسلمانان را در ذمه يهود ببين.
و ببين كه بر آنان چه مي گذرد!
اي صاحب آن بازو كه " يك ضربه اش از عبادت هر دو جهان برتر است."
ضربه اي ديگر!
|