نمایش پست تنها
  #19  
قدیمی 10-10-2011
bigbang آواتار ها
bigbang bigbang آنلاین نیست.
مدیر بخش مکانیک - ویندوز و رفع اشکال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 2,586
سپاسها: : 5,427

6,159 سپاس در 1,794 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

تغییر ناگهانی



من معادله ای را تصور کردم که در یک طرف گله گوسفندان ریاض و در طرف دیگرش میتوانستم هر یک از بخش های اقتصاد عربستان را قرار دهم .

این معادله ای بود که خاندان سلطنتی عربستان و وزارت بازرگانی آمریکا و روسای من در شرکت main را هم در رسیدن به اهدافشان مطمئن میکرد .
طبق این معادله دلارهای نفتی به احداث صنایعی تخصیص میافت که نفت خام را تبدیل به محصولاتی دیگر برای صادرات میکرد – مجتمعهای عظیم پتروشیمی و و شهرکهای صنعتی بزرگی در وسط صحرای خشک شکوفا شدند .
البته چنین پرژه ای لازم میداشت که ظرفیت تولید هزاران مگاوات الکتریسیته و شبکه پخش ان و همچینین شبکه ای از راهها ، لوله کشی ، اطلاع رسانی ف حمل و نقل ف شامل فرودگاهها و بنادر نو و طیف گسترده ای از صنایع خدماتی و مهمتر مجموعه سازمانهایی که بتوانند همه اینها را در همه مراحل هماهنگ سازند ساخته شوند .
ما همه امیدوار بودیم که این پروژه به صورت الگویی در آید که میتوانستیم در بقیه جهان به کار گیریم. سعودی ها به همه نقاط جهان سفر میکردند ، ما را تحسین و تمجید خواهند کرد .

روسای دولت های دیگر را دعوت خواهند کرد به عربستان بیاند و معجزه ای که به ثمر رسانده بودیم را ببینند . برای کشورهای خارج از opec هم میتوانستیم از طریق بانک جهانی یا راههای دیگر وام دهی بودجه ی لازم را تهیه کنیم . در هر حال امپراتوری جهانی شرکتهای تجاری منفعت خواهد برد و گسترش خواهد یافت .
در تمام مدتی که با این پروژه کار میکردم . گله گوسفندان ریاض در خاطرم بود . این گفته دیپلمات عرب که (( هیچ فرد خودشناس سعودی هرگز زباله جمع نمیکند )) در ذهنم تکرار شد .
من این ممنوعیت را در زمینه های دیگری نیز به تکرار شنیده بودم . روشن بود که سعودی ها هرگز نمیخواهند مردم خودشان در مقام زیر دست و کارهایی که با دست انجام میشود استخدام شوند – نه حتی در پروژه ها و نه حتی در مقام کارگرهای کارخانه های صنعتی .

از طرف دیگر تعداد مردم شبه جزیره برای اجرای پروژه ی ما کافی نبود و علاوه ی بر آن ، خاندان سلطنتی چنان سطحی از آموزش و رفاه زندگی را برای تمام مردم خودشان تعهد کرده بودند که به هیچ وجه با شرایط زندگی آنهایی که میبایست با دست کار کنند تطبیق نمیکرد .





سعودی ها ممکن بود مقام مدیریت را بپذیرند ولی هیچ آرزو یا انگیزه ای نداشتند که کارگران ساختمان یا کارخانه بشوند . لذا لازم شد نیروی کارگر را از کشورهای دیگر وارد کنیم کشورهایی که مردمش احتیاج به کار داشتند و کارگر ارزان بود . در صورت امکان کراگران میبایستی از کشورهای خاور میانه و کشورهای اسلامی دیگر –مصر ، فلسطین، پاکستان ،یمن وارد کنیم .
این پیشبینی راه را برای پروژه های توسعه خیلی بزرگتری هم باز میکرد . مجموعه ای عظیم از خانه ها میبایستی برای این کارگران ساخته میشد .بازارچه های خرید ، مریض خانه ، مراکز اتش نشانی ف ایستگاه های پلیس ، سیستم تصفیه آب و فاضلاب ، شبکه های الکتریکی ف اطلاع رسانی ، حمل و نقل هم باید ساخته میشد .
در نتیجه برنامه ریزی من شهرهای مدرن جدیدی در جایی که قبلاً فقط صحرا و بیابان بود خلق میشد . در اینجا هم فرصت های زیادی بود برای فروش تکنولوژی های نوین مثلاً سیستم مدرن نمک زدایی میکروویو و کامپیوتر .
عربستان سعودی رویایی بود برای ما برنامه ریزان که تحقق یافته بود . آروزی بود برای هر شرکت مهندسی و ساختمانی که تحقق یافته بود . چنان فرصت های سوداوری ارایه میکرد که در تاریخ جهان سابقه نداشت
یک کشور توسعه نیافته با سرمایه تقریباً نامحدود که میخواهد به صورت سریع و هم جانبه تغییر کند و به دنیای مدرن وارد شود .
باید اعتراف کنم که من از ان کار بسیار لذت بردم . اطلاعات دقیقی در مورد عربستان سعودی
در کتابخانه های عمومی شهر بوستون یا جای دیگر به دست نمی امد .

که بتوان بر ان مبنا مدلهای اکونومتری ارایه کرد 0 در واقع هدف کلی پروژه- تغییر کامل و فوری یک ملت -
چنان بی سابقه بود که اگر هم اطلاعات دقیقی از گذشته به دست می آمد مهم و مربوط نبود . هیچ کس در این مرحله از پروژه چنان بررسی کمیتی از من نمی خواست . من برمبنای تخیل خودم گزارش هایی نوشتم که آینده های بسیار درخشانی را برای عربستان سعودی در نظر میگرفت . من ارقام معمول برای تخمین هزینه ها مثلاً متوسط هزینه برای تولید یک مگاوات الکتریسیته و یک کیلومتر راه و متوسط هزینه های برای تصفیه آب ، سیستم فاضلاب ، مسکن ، خوراک وخدمات اجتماعی لازم برای یک نفر کارگر را در دست داشتم . ولی نه بنا بود که تخمین های ما خیلی دقیق باشند و نه نتیجه گیری های من نهایی فقط بنا بود که من یکسری پروژه های توسعه و به عبارتی دقیقتر یک سری تصورات شخصی خود را از امکانات توسعه شرح دهم و برای هر یک هزینه ها را به طور کلی تخمین بزنم .
البته دو هدف نهایی همه پروژه ها را من همیشه در نظر داشتم : دریافتی شرکتهای تجاری آمریکا باید حداکثر باشد عربستان سعودی باید مستمراً به امریکا وابسته گردد .
طولی نکشید که متوجهشدم این دو هدف خیلی به هم نزدیک و هماهنگ هستند . تقریباً تمام پروژهای مدرن توسعه چنان پیچیده و فنی و چنان مستلزم تعمیر و نوسازی می باشند که لازم دارند همان شرکتهایی را که در اول آن را اجرا کرده اند برای نوسازی و تعمیرات انها استخدام شوند در واقع من برای هر پروژه ای دو لیست متفاول تهیه کردم : یکی برای قراردادهای طرح و اجرای پروژه و دیگری برای قراردادهای تعمیرات و نوسازی در دراز مدت . منافع هنگفتی برای شرکتهای مهندسی و ساختمانی تامین میشد .
در ماورای عوامل اقتصادی عامل دیگری هم بود که عربستان را از راه دیگری به امریکا وابسته میکرد . توسعه اقتصادی در این کشور نفت خیز حتماً مخالفت هایی را ایجاد میکرد .
ادامه دارد .

__________________

احد،صمد، قاهر، صادق ...
عاشقشم

لا تقنطوا من رحمة الله

هیچ چیز تجربه نمیشه اینو یادت باشه !!
ترفند هایی براي ويندوز 7


عیب یابی سخت افزاری سیستم در کسری از دقیقه

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید