زبان و گويش مردم كرمانشاه
استان تاريخي كرمانشاهان سرزمين انواع گويشها و لهجهها است. استاني كه گويشها و لهجههاي مناطق مختلف آن مانند طبيعت هزار رنگش است. به اعتقاد صاحب نظران شايد كمتر استاني به اندازه استان كرمانشاه از لحاظ تنوع قومها، قبيلهها، فرقهها و مذاهب مختلف برخودار باشد و هر يك از اين گروهها نيز به لهجهها و گويشهاي شيرين خود تكلم ميكنند :
در استان كرمانشاه با توجه به قدمت و غناي تاريخي اين استان دهها گونه گويش محلي وجود دارد. جاف جوانرود، سوراني، پاوهاي، ژاو رودي، لهوني، بالاجوبي، كلهري، لكي، فارسي كرمانشاهي، اورامي، گوران، لري و لكي را از رايجترين گونههاي گويشي در استان كرمانشاه است. همچنین زبانهای تركي سنقري و عربی هم در بعضی مناطق تکلم می شود. گويشهاي مختلفي كه در استان كرمانشاه رواج دارد ريشه در زبان كردي به عنوان زبان نژاد يا قوم كرد دارد.
زبان كردي داراي چهار شاخه اصلي است و ۶۰گونه گويشي را در بر ميگيرد. چهار شاخه اصلي زبان كردي شامل كرمانج جنوب ، كرمانج شمال ، كردي كرمانشاهي و اورامي و گوران است كه هر يك گويشهاي خاصي را شامل ميشود.
كرمانج جنوب در ايل جاف در كرمانشاه رايج است.
كردي كرمانشاهي است كه خاص قبايل ، ايلات و عشاير استان كرمانشاه و ايلام است. اين شاخه از زبان كردي داراي گويش معيار است و آن كردي كلهري است.
گويش اكثريت مردم كرمانشاه كردي كلهري است و در كنار آن فارسي كرمانشاهي نيز كه اختلاطي از كردي كلهر با زبان فارسي است از ۲۰۰سال پيش در اين استان رايج شده است. شاخه چهارم زبان كردي اورامي و گوران است كه در منطقه اورامانات كرمانشاه رايج است. تمام اشعار سروده شده به زبان كردي تاكنون به اين گويش سروده شده است. در چند سال اخير نيز گويش وران دانش آموخته گويش كلهر شروع به سرودن شعر در اين گويش كردهاند. در ميان اين گويشها كردي كلهري بيشترين گويش ور را در استان دارد و لري محدودترين گويش در استان كرمانشاه است.
آنچه امروز ملموس است گويشهاي محلي به واسطه مسايلي در حال از بين رفتن است؛ دور شدن مردم گويش ور از خاستگاه اوليه خود يعني زيست بوم و قرار گرفتن در بخشها و شهرهاي جديد ، تداخل فرهنگها و گويشها و زبانهاي گوناگون ، گوناگوني اقليمها و جغرافياي شهر ها و روستاها ، مهاجرت ، سواد آموزي و دور شدن از گويش مادري از جمله اين دلايل است.
با تشکیل حکومت قاجار در ایران و شکل گیری سازمانهای اداری و حکومتی در آن زمان و وجود امارتهای حکومتی نوادگان آنها در نقاط مختلف کشور و رسمی بودن زبان فارسی و سخن گفتن باسوادان (کارمندان و طیف حاکم) به زبان فارسی و عدم آشنایی آنان با زبانهای محلی، کافی بود تا مردم برای ارتباط برقرار کردن با آنان به زبان فارسی نیاز پیدا کنند با توجه به وجود قشر بازاری و بیسواد در میان مردم و عدم آشنایی آنان با زبان فارسی در بیشتر اوقات آنان با مشکل پائین بودن دایره واژگان فارسی روبهرو می شدند و برای جبران آن واژگانی از زبان کردی را در سخن خود می آوردند بدین گونه شخص دیگری این واژه را از یکی میشنید و به گمان آنکه واژهای فارسی است آنرا در مکالمات خود به کار می برد و بدین گونه در بین مردم کرمانشاه زبان فارسی رایج شد گونه ای فارسی که واژگان کردی موجود در آن کم نیست.
__________________
هـمیشه از همه نزدیک تر به ما سنگ است !
نگاه کن ، نگاه ها همه سنگ است و قلب ها همه سنگ!
چه سنگبارانی...
گیرم گریختی همه عمر،کجا پناه بری ؟!
" خانه خدا سنگ است "
|