کربلا
میخوام برم که ساکن یه خاک با صفا بشم زندگیمو جمع بکنم مقیم کربلا بشم
حریم عباس و حسین کعبه عشق و امیده
زندگی غیر کربلا دیگه بهم حال نمی ده
آدرس من رو بنویس شهر قشنگ عالمین
نزدیکی شط فرات کنار بین الحرمین
کمی جلوتر که بیای می شه وجودت پرشین
کوچه ماه هاشمی محله ی امام حسین
پلاک عشق و عاشقی درش رو رنگ غم زده ام
برسر درب خونه ام نشونی یک علم زدم
از خونه ی من تا حرم یک دو قدم فاصله نیست
همسایه ام تو کربلا خونه ی عباس علی است
هر وقت می رم توی خونش با مهربونی رام می ده
هر جای خونش که بخوام آقا بهم یه جا می ده
اگه منو خواستی بیای ببینی وقت صبح گاه
نشسته غرق گریه ام یه گوشه ای تو قتلگاه
وقتی که ظهر می شه می رم از سمت بین الحرمین
نماز جماعت می خونم تو حرم ارباب حسین
اینجا حریم خوشگلش پر شور و احساسی ِ
همیشه حال شور دارم حال و هواش عباسی ِ
آره می مونم کربلا تا از گناه پاکم کنند
با صورت کبود شده همین جاها خاکم کنند
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
|