می خوام امشبم به یادت تا سحر بیدار بمونم
واسه چشمای قشنگت دو تا شعر ناب بخونم
مثل بی تابی مجنون برای نگاه ِلیلی
واسه گرمی نفسهات توی خلوتم بمیرم
توی تاریکی شبها واسه غربت دلامون
واسه روشنی قلبم مثه شمع تا صبح بسوزم
واسه مهربونی تو، وسعت قلب رئوفت
از درخت آرزوها یکی یکی گل بچینم
مثل احساس پرنده، لحظهء قشنگ پرواز
توی باغچهء وجودم غزل تازه بکارم
خالی از شور و هیاهو کنج تنهایی اسیرم
برای حضور سبزت عمریه چلّه نشینم
یاد کوچه های مهتاب...لحظهء رسیدن تو
چشمای منتظرو باز به شب و جادّه بدوزم
می دونم میای دوباره واسه اینه بیقرارم
واسه دیدن دوبارت لحظه ها رو میشمارم
واسه گفتن خوشامد پیشکش ناز نگاهت
قدِ گل زخمای قلبم گلای تازه میارم
|