نمایش پست تنها
  #1  
قدیمی 09-12-2009
mahya1994 آواتار ها
mahya1994 mahya1994 آنلاین نیست.
کاربر علاقمند
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 122
سپاسها: : 0

0 سپاس در 0 نوشته ایشان در یکماه اخیر
جدید هرچی شعر عاشقونه بلدی بذار وسط

ای کاش می دانستی که هنوز هم منتظر بهانه ات هستم...

ای کاش می دانستی که هنوز هم دل من برای تو پر می کشد....

ای کاش می دانستی که هنوز هم برای من عزیز هستی....

ای کاش می دانستی که هنوز هم تنها دلخوشی ثانیه های تنهایی من فقط تو هستی..!!!!!!!!

ای کاش همه ی این ها را می دانستی...آن وقت می دیدی که چگونه به سویت می آمدم.....

ولی افسوس که تو از حال من بی خبری...!



________________________________________________

پنجره باز و بسته کن
ياد هواي ابري و
ابرهاي دل شکسته کن
پنجره باز و بسته کن
ياد پرنده آسمان
نسيم ريشه بسته کن
در پي پاره تنم
زخمي و دربه در منم
لال‌ام و در سکوت خود
بر سر و سينه مي زنم
روزي نمي رسد که من
به دوري تو خو کنم
خواب تو را عزيز من
چگونه آرزو کنم


________________________________________________

برای آخرین بار ، ستاره ! دست نگهدار!

فرصت تازه می خوام ، قبل از خدا نگهدار!

در حق چشمای تو ، این دل خسته ، بد کرد!

دست نوازشت رو ، پس زد و ساده رد کرد!

یه وقت دیگه می خوام واسه دوباره ساختن!

این خواهشو رد نکن ، ای گل هستی من !

نگو خدا نگهدار ! ستاره ! دست نگهدار !

نذار که جون ببازه یه عاشق بی قرار!

به تو قسم که این بار ، گریه ت نمی شه تکرار!

دیگه نمی شه تکرار ، اون همه اشک تب دار!

می خوام دوباره با تو ، یه شعر نو بسازم !

نذار به جرم دیروز ، امروزم و ببازم !

فرصت تازه می خوام تا با تو پر بگیرم!

من هنوزم می تونم به پای تو بمیرم !

گناه دیروزمو ، ببخش و بگذر از من !

هنوز مجالی مونده برای عاشق شدن!



پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید