مرگ بر بمبِ اتم
مرگ بـر گشته ز راهِ حق گم
مرگ بر هرکه به خونریزیِ انسان تشنهَ ست
مرگ بـر ضدّ ِ خـدا و مـردم
مرگ بر بمبِ اتم
*
گمرهانِ دین انـد
آن کسانی که غـرور آذین اند
ظاهراً دشمنِ خـوفِ بشرنـد امّا خـود
بر دکور، بمبِ اتم می چینند
آری اینها این انـد!
*
قلب ها گشته سیاه
آسمان پـر شده از دوده ی آه
کوچه ی عشق در این عرصه، بسی تاریک است
می روم هـر چــه بـه سوی اَلله
می کشم بـارِ گناه
*
قهر کردست خـدا
تشنـه ی عالمِ مَـردست خـدا
شـرم بـادا بــه حـقوقِ بشـرِ ضدّ ِ بشـر
تا به کی حاملِ دردست خدا؟!
آه، سـردست خدا
|