موضوع: بیشه خالی
نمایش پست تنها
  #9  
قدیمی 11-18-2009
amir ahmadi آواتار ها
amir ahmadi amir ahmadi آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: بندرعباس
نوشته ها: 2,910
سپاسها: : 267

508 سپاس در 332 نوشته ایشان در یکماه اخیر
amir ahmadi به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض سه کیلو نان خشک

هنگامی که ایت ا... مدرس نماینده مجلس بود بسیار پیش می امد که شخصیت های مهم مملکتی و ثروتمندان شهر به خانه اش می رفتند .مدرس همه انها را بر روی گلیمی که تنها زیر اندازش بود می نشاند و روی منقل سفالی اش برای انها چای دم می کرد . هر کس دارای مقامی که بود به دیدار مدرس می امد باید روی همان گلیم می نشست .مدرس در زمان نمایندگی مجلس مستخدمی گرفته بود تا از میهمانان بسیار زیادی که به خانه او می امدند پذیرایی کند .این مستخدم همراه با مدرس غذا می خورد و مانند یک دوست در کنار او می نشست و اگر کسی او را نمی شناخت نمی توانست بفهمد که مستخدم است .مدرس زمانی در زمان طلبگی با هشت طلبه دیگر در یک اطاق زندگی می کرد . ان ها برای ناهار هفت سیر و نیم گوشت و برای شام هفت سیر و نیم برنج می پختند و ان را با هم می خوردند .با این که سهم هر کس از این غذا بسیار اندک بود کم تر شبی بود که مدرس نیمی از سهم برنج خود را روی دست به دور سفره نگرداند و به دیگران ندهد. برای او که یک ماه رمضان را تنها با سه کیلو نان خشک روزه گرفته بود تحمل کم غذایی بسیار اسان بود . زیرا بدن خود را به این سختی ها عادت داده بود
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید