نمایش پست تنها
  #10  
قدیمی 01-06-2009
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Arrow سید امیر حسین میر حسینی و اشعارش، اشعار سید محمد حسین میر حسینی

نوشتم نامه ای با آه و زاری
برای مه وشی زیبا نگاری


بنام آنکه مهرت در دلم ریخت
همو که عشق تو با جانم آمیخت


سلام ای دلبرم ای نازنینم
سلام ای تاج سر ای مه جبینم


سلام ای سرو قد ای گلعذارم
خبر خواهی اگر از حال زارم


ملالی نیست جز درد جدایی
کجایی ای گل نازم کجایی؟


نه پنهانی که پیدایت نمایم
نه پیدایی تماشایت کنم


همه سوزم همه سوزم همه سوز
به عشقت ای عزیز عالم افروز


دو چشمم بی رخت نوری ندارد
دل من طاقت دوری ندارد


بیا از دوریت آن روزه دارم
که بر الله اکبر گوش دارم


دلم دکان عشق و احتیاج است
بیا ای مشتری جانم حراج است


تو که هفت آسمان را قبله گاهی
بهایش را بده نیمه نگاهی


غلط گفتم خطا رفتم ببخشا
جسورانه نمودم نامه انشا


تو آن می کن که بر آن میل داری
که در هستی تو صاحب اختیاری


کجا با من نگارا کار داری
تو شاهی از گدایی عار داری


ز دل غم نامه ی خود تا نوشتم
ببستم روی آن خوانا نوشتم


فرستنده:زمین ظلم و باطل
ز شهر آینه از کشور دل


خیابان جنون بازار غربت
کنار سوز نبش دار غربت


پلاک بی کسی از کوچه ی درد
غریب و خسته و تنها و شبگرد


ولی گیرنده:در صحرای غیبت
میان خیمه ی عشق و محبت


رسد نامه به دست شاه و مولا
عزیز فاطمه مهدی زهرا


سحر برد و دلم غرق نوا بود
که آن نامه رسان باد صبا بود


به دستش بوسه دادم گفتمش زار
جواب نامه ام را زود باز آر



__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید